أینَ مُـــــــنتَقِّم...🇮🇷🇵🇸
🌺رمان🌺 #قسمت_هفتادوچهار جبار(پرویز) پسرخاله اینجوری گریه نکن ،داری خودتو داغون
به وقت رُمان (خدیجه ومحمد)👇🏻❤️
🌺رمان🌺
#قسمت_هفتادوپنج
جبار(پرویز)
صبحِ روزِ۱۶اسفند سال ۱۳۶۲ رادیو کومله اعلام کردکه جبار بانی فطینی رو با شکنجه هایی به شهادت رساندن و پیکرشوکنار جاده منتهی به روستای دره بانی رها کردن که توسط سپاه به معراج شهدا منتقل شد و بلافاصله ناصر غفّارو برداشت و به معراج شهدا رفتن .ناصر ۲ تا عکس از پیکر عمویِ شهیدش گرفت. حالات اطرافیان هم که دیگه قابل توضیح نبود همه ی فامیل در حال بدی بودن. موقع دیدن پیکر پرویز، ناصر متوجهِ يه چيزی فنر مانند بزرگ داخل دهان عمو میشه، بعد از اینکه غفارو از سردخانه بیرون بردن، ناصر سعی کرد اون شی فلزی فنر مانند را از دهنش دربیارِ که با دستکاری ناصر از دهنش خون اومد طوری این شی را به داخل دهن و گلوش فرو کرده بودن که ناصر نتونست بیرون بکشه . خون داخل و اطراف دهانشو پاک کرد و نگذاشت هیچکدام از فامیل متوجه بشن.انواع شکنجه های وحشیانه در سر و صورت و دستها و پاها و مخصوصا سينه پرویز وجود داشت که ناصر نگذاشت کسی متوجه بشه . همه فقط صورت پرویزو دیدن. شکنجه هایی که چندین سال بعد از داعش دیده شد والبته شکنجه های اعضای سازمان منافقین هم در آن سالها مثل کومله و داعش و شاید هم بدتر بود در بدن پرویز بود.نزدیکانشو برای وداع، بردن معراج شهدا.فریبا ی ۱۵ساله هم به همراه پدرش رفته بود معراج شهدا.چشمش افتاد به بلوز عمو که کمی بالا رفته بودوشکمش دیده میشد،جای چاقوهای بی شماری روی شکمش بود،یه جای خالی نبود. هردو دستشو با طناب کلفتی بسته بودن ،چون بااینکه نیروهای سپاه طنابواز دستاش باز کرده بودن اما جای طناب به قطرِ یک بند انگشت روی مچ دستاش مونده بود،وقتی شکنجه ش کرده بودن ازشدت درد دستاشو کشیده بود و رد طناب باعمق زیادی مونده بود. فریده دستشو برد زیر سر پرویز که سرشوبلند کنه وصورتشو ببوسه،دستش رفت داخل سر برادر،آخه پشت سرشو باتبرزده بودن،تو حلقش سرب داغ ریخته بودن،باقنداق اسلحه دندوناشو خردکرده بودن،پیشونی شو باتبرشکافته بودن .
جبار بسیار صادقانه خدمت کرد و ازجمله افراد و شهدایی بود که در زمان حیاتش نخواست دیده بشه و متاسفانه پس از شهادتش هم دیده نشد.هیچ کوچه و خیابانی به نامش نیست.هیچوقت یادی ازش نمیشه. جبار رزمنده و سرباز فداکار ایران و انقلاب و امام و اسلام بود، در حد سرداران بزرگ زمان جنگ.جباردروصیت نامه اش خواسته بود،حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا حسنی برایش نمازشوبخونه.نماز میت به امامت حاج آقا حسنی خونده شد.جبارو با همون لباسهای خونی ش کفن کردن و به خاک سپردن.یلِ میدان نبرد،لباس سپاهی به تن در دلِ سیاه خاک خفت.در مراسم تشیعش برادرزاده ش یعقوب لباس رزم به تنو پوتین به پا رفت روی آمبولانس نشست و اسلحه ی عمو رو روی پاهاش گذاشت و عکسشو بغل کرد .برادرزاده ی دیگه ش، ناصر هم راننده آمبولانس شد ،پسران غفار عموشونو با سربلندی بدرقه کردن .
شادی روح وعلو درجات شهید جبار بانی فطینی فاتحه ای قرائت کنیم
🌺رمان🌺
#قسمت_هفتادوشش
جبار (پرویز)
نزدیک به یکسال بعد از شهادت جبار، یکی از دوستان مسئول در دادگاه انقلابِ ناصر، با ناصر تماس گرفت و گفت قاتل اصلی عموتو بازداشت کردیم . در بازجویی و همچنین در دفتر خاطرات خود به نحوه بازداشت و شکنجه و شهادت شهید جبار بانی فطینی اعتراف کرده به این شکل که بعد از به کمين افتادن جبارو سرباز همراه اش که از کردهای بومی بوده ،درگیری سنگینی بين دو طرف شروع میشه، در اعترافاتش گفته ۳ نفر از کومله در این درگیری به هلاکت رسیده و ۲ نفر هم زخمی می شن، سرباز جبار به شهادت می رسه، شهید از اسلحه و مهمات سرباز شهیدش هم برای درگیری استفاده می کنه و بعداز اتمام کامل مهمات ،نیروهای کومله که قصد اسارت جبارو داشتند بعد از اطمینان، از اتمام مهمات از هر طرف بهش نزدیک میشن که جبار اول با سرنيزه وبعد بعلت داشتن قدرت بدنی بالا با مشت بهشون حمله میکنه و دوباره یکیو زخمی می کنه و نهایتا به اسارت درمیاد،پنج روز تحت بدترین شکنجه های ممکن قرار میگیره و به قول قاتل ملعونش انتقام درگیری چند روزِ پيش و درگیری های قبلی با پایگاه تحت فرماندهی جبار که باعث شکست و هلاکت تعداد زیادی از افراد کومله و دمکرات شده بود را از جبار می گیرن. برای قاتل و یکنفر دیگه بعد از محاکمه ،حکمِ اعدام صادر میشه . روز اعدام دوستِ ناصر از دادگاه انقلاب باهاش تماس گرفت و محل و ساعت اعدامو بهش گفت ، ناصر با آمبولانس به محل اعدام رفت و بعد از انجام مراحل قانونی در حضور چند نفر مسئول اعدام، حکم اعدام اجرا شد و هر دو نفر به هلاکت رسيدن و جالب آنکه هر دو قبل از اجرای حکم از ترس و وحشت شلوارشونو خيس کردن.بعد از اعدام جنازه منحوس هر دوشونو در نایلونی پیچیدند و ناصر با آمبولانس جنازه ها رو در شهر به سردخانه پزشکی قانونی تحویل داد . ناصرخبراعدام این جلادارو فوری به غفّارو اشرف و بقیه فامیل داد تا شاید تسکینی بر غم سنگينشون باشه.
ادامه دارد...
دلتون رو گرفتار این
پیچ و خم دنیا نکنید ؛
این پیچ و خم دنیا ،
انسان رو به باتلاق می بره
و گرفتار میکنه . .
ازش نجات هم نمیشه پیدا کرد
#_شهید_احمد_کاظمی
*بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم*
🤍تا ۴۰ روز معجزه میکند🤍
🤍* ابتدا ۳ مرتبه صلوات
* بعد ۱۱۰ مرتبه اللهم اغننی بحلالک عن حرامک و بفضلک عمن سواک
* و بعد ۳ مرتبه صلوات🤍
برای فرج مولا🤍سلامتی مولا 🤍
برآورده شدن حوائج مولا 🤍برآورده شدن حوائج خودتان🤍
رضایت مولا بابای مهربان آسمانی
صاحب زمان علیه السلام 🤍
دیدار مولا در هردو جهان نصیب
دلهای آسمانی ودریاییتان آمین
بحق آمین مولا 🤍
🤍الهی بحق پنج تن ال عبا صد دعای هرروز مولا در حقتان به اجابت برسد🤍
به نیت تمامی اموات و شهدا و علما
هدیه به امام زمان علیه السلام
الهی حاجت روا شوید🤍
🤍از همراهی تک تک شما
بیکران سپاس بزرگواران 🤍
عاشقانه دوستتون داریم 🤍
نیاز به نفس گرم تک تکتون داریم 🤍
اللهم عجل لولیک الفرج🤍
امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
پنددادنمیانجمع ،سرکوفتاست.
(غررالحکم،۹۹۶۶)
Iraj-BastamiSelseleye-Moy-Doost-128.mp3
16.69M
سلسله موی دوست
ایراج بسطامی