eitaa logo
- إیـــــــهامٓ - 🇵🇸
128 دنبال‌کننده
1هزار عکس
145 ویدیو
24 فایل
🌱_در‌پی‌یافتنِ‌حقیقتِ‌طریقتِ‌بشریت ! متوسل‌به‌ایه‌ی‌۲۸۶‌سوره‌ی‌بقره - . شاید مذهبی ، شاید ادبی ، شاید سیاسی و شاید فرهنگی ! ایهام ؛ ارایه ایست که یک معنی نزدیک دارد و یک معنی دور و اغلب معنی نزدیک آن برداشت می‌شود. -گروه‌فرهنگی‌مهتدین‌؛ @MOHTADIN128 -
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۴ . ۳ . ۰۲ سالگرد‌ارتحال‌رهبر‌کبیر‌انقلاب .
اندر احوالات مردم .. ؛)
چرا اینهمه عکس گرفتم ؟ تازه نصفش مونده ..
- إیـــــــهامٓ - 🇵🇸
- فشار زیادی رویمان بود ؛ از طرفی اتوبوسی که قرار بود وسیله ی نقلیه ی ما باشد را داده بودند به خانوم های مسن سال و مارا نشانده بودند در مسجد که شاید اتوبوسی گذرش به این طرف ها بیوفتد ! پله های حیاط را دوتا یکی بالا رفتیم و با شنیدن جمله ی اتوبوس نمیاد برگردین خونه خون نداشته‌یمان به جوش آمد! نشستیم که باید مارا ببرید شده پیاده! چند نفری همان اول کاری رفتند .. زیادی قانع بودند ! ما اما اصرار کردیم که شده مارا با مترو بفرستید ؛ جلوی آسانسور نگهشان داشته بودیم که راضی شوند و این بین صدای ممتد زنگ تلفن مسئولین خط می انداخت روی اعصابمان . کار که به آخر رسید همه‌یمان ناامید ساکت شدیم . هیچ راه حلی نبود ‌، نه اتوبوس میفرستادند نه اجازه می‌دادند با مترو برویم !! بین زنگ زدن به خانواده که بیایند دنبالمان متوجه پچ پچ های ارامِ مسئولین شدم ؛ دلم به ولوله افتاد ! می‌دانستم خبری است و از طرفی هم تلفن پدر خاموش بود . - بچه ها .. یه اتوبوس اومده مسجد بالای خیابون اگه بدویید می‌رسید بهش . مارا میگویی ، بهمان مژده ی وصال داده بودند انگار ! کیف و چادر و هرچه بود را زدیم زیر بغل . یکی از مسئولین آمد که با ماشین او برویم ما هم نامردی نکردیم و دو سه نفری روی پای هم نشستیم ! به اتوبوس نرسیده پیاده شدیم و شروع کردیم به دویدن . دیگر سوار شدن و این صحبت هارا یادم نیست ، تنها به خاطر دارم تمام طول مسیر را با صدای حاج مهدی و ذکر صلوات گذراندم ... نمی‌دانم حکمت چه بود که حتی یک جا هم به ترافیک نخوردیم !؛ ورودی حیاطِ حرم را رد نکرده بودیم که یکی از دوستان گفت می‌تواند هماهنگ کند که برویم داخل .. دیگر هیچ چیز نبود که نگرانم کند ، فقط مجوز ورود دوربینم را میخواستم که متاسفانه همین یک مورد حاصل نشد ؛) مسیر رفت را انقدر داغ بودیم که حتی خودمان را هم نمیشناختیم ... مسیر بازگشت اما تازه میفهمیدیم اطرافمان چه خبر است ! تازه داشتیم متوجه رنگ و بوی مراسم و تدابیر امنیتی آن می‌شدیم! درست است ، دیر رسیده بودیم ؛ کامل موفق به عکاسی نشده بودیم ؛ پخش کردن نشریه ها هم روی هوا بود اما هیچ وقت یادم نمی‌رود که یکی از دوستان گفت : بچه ها یادتونه رفتیم تو حیاط به نیت شهدا و ائمه صلوات فرستادیم که جور بشه بریم ؟ این همان بود ... همان که اگر خدا راضی باشد و همه ی جهان بگویند نمی‌شود، خدا غیر ممکن را برایت ممکن می‌کند؛)!.
ایرانِ غرقِ در ظلمت رو کجای دلمون میذاشتیم ؟
دانشجوی کدوم خط می‌خواستید باشید ؟
براندازا الان یه روز تعطیل رسمی نبودن و باید میرفتن مدرسه ؛)
ولی هیچ وقت یادم نمیره صحنه ی دست های مشت شده ای که صاحباشون بلند تکبیر میگفتن و من دوربین همراهم نبود که عکس بگیرم ؛)
- إیـــــــهامٓ - 🇵🇸
به علت شلوغی موفق به فیلم برداری بیشتر از توزیع نشدیم -'
کسایی که همیشه از کار نوجوونا استقبال میکنن و جدیشون میگیرن >>>>>
2e8b07464fdeef8551c3dee7161bf7b8.mp3
5.89M
دنیا ریخته به هم ؛ از قیامِ امام .؛
- اخیرا ، خسته میشم .. از بحث کردن با مردم ؛ پذیرفتن ، شده تنها راهِ شانه خالی کردن .