دخت علی کوبیده بر چوب کجاوه تا که سر
پیغمبر صبر و حیا کرده چنین شق القمر
گرچه سر شکسته با چوب و ولی سرشکسته نیست
حاشا از مصائب مسیر عشق زار و خسته نیست
زینب لشکره خودش نیازی به دار و دسته نیست
عقیله کیست؟
همچون قدم زدی کمر نه فلک شکست
سیلی لحن تو به دهان سنان نشست
گفتی به دشمنت که بدان یابنالفاحشه
تو لشکر زنان یه اباالفضل دیگه هست
عقل بشر سر در گمش خورشید جمع انجمش
او را تمام عارفان خوانند امام چهارمش
زینب را مخوان اسیر سلسله گو اسیر عشق
داره سلطنت به کل عالمین از شهر دمشق
عالمه والا و ملقبه به خدای عشـــــق
قبله نما دهد به مجانین نشان تو را
دیده نبی به عرش خدای جهان تورا
بالاتر از همین که تو را دوست دارمت
حسی فراتر از مگر من همین تورا
•[@imam_133]•
رفقاامشبقدمرودیدهبذارینتشریفبیارین
زودتربیاینبرامحدودیتزمانیکهبیشترمستیکنیم
•[@imam_133]•
وقت فراقم کنج اتاقم
تمثال تو رو میزارم اباالفضل
گوشه قلبم جاته همیشه
ماه افسونگرم ای یارم اباالفضل
چقدر زیبایی امام العباس
غم رویایی امام العباس
چقدر لیلایی امام العباس
من زمین بخورم بخدا نمیزاره
دستمو هیچ وقت تو حنا نمیزاره
روزیمو میده اول هر هفته
دست و دلبازه به مادرش رفته
•[@imam_133]•