📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▫️ قاسم سوار اسب شد. پایش به سختی به رکاب می‌رسید. امّا مردانه جنگید. ناغافل محاصره‌اش کردند. زمین که خورد، اسب‌ها بر پیکرش تاختند. حالا قدّش آن‌قدر بلند شده بود که وقتی عمویش پیکر او را بر روی اسب به خیمه می‌آورد، پاهایش روی زمین کشیده می‌شد. ▫️ #بفرمایید_روضه ۶ ؛ #محرم ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇 ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @imam_gharib ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯

📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ تیر را در چلهٔ کمان گذاشت. - پدر را بزنم یا نوزاد را؟ - مگر سفیدی زیر گلو را نمی‌بینی؟! ▫️ #بفرمایید_روضه ۷ ؛ #محرم ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇 ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @imam_gharib ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯

📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️- ببینید! رسول خدا به میدان آمده است؟! - خاموش باش! او علی اکبر است… ▫️ #بفرمایید_روضه ۸ ؛ #محرم ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇 ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @imam_gharib ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯

📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ شام را آمادهٔ مهمان‌نوازی کرده بودند. با ورود کاروان اسیران، مردم برای استقبال، سنگ تمام گذاشتند. امروز سنگ‌های کوچه‌های شام، به جای زمین، در مشت مردم بود... ▫️ #بفرمایید_روضه ۱۳ ؛ #محرم ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇 ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @imam_gharib ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯

📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ روبه‌روی لشکر دشمن ایستاد. چیزی برای گفتن از نسب خود نداشت. برای همین خودش را این‌گونه معرفی کرد: «امیری حسین و نعم الامیر». سه روز بعد وقتی بنی‌اسد شهدای کربلا را دفن می‌کردند، «جون»، خوشبوترین و روسفیدترین یار امام بود. ▫️ #بفرمایید_روضه ۱۴ ؛ #محرم ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇 ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @imam_gharib ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯

📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▪️ نازدانه در خرابه دلتنگ بابا بود و گریه می‌کرد. جعبه را آوردند. با بی‌تابی گفت: «من غذا نمی‌خواهم!» یکی داد زد: «پارچه را کنار بزن! مقصود تو همان‌جاست...» ▫️ #بفرمایید_روضه ۱۵ ؛ #محرم_مهدوی ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇 ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @imam_gharib ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯