eitaa logo
حال و هوای حسینی
1.6هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ماجرای نماز جماعت زندان شهید در سال 53 حسین را دستگیر کردند،او را به بند نوجوانان زندان بردند.زندانیان این بند، نوجوانانی بزهکار بودند که به جرم دزدی و دعوا و به زندان افتاده بودند.وقتی حسین وارد این بند شد بعضی از زندانیان او را مسخره می‌کردند ومی‌گفتند:«با کی دعوا کردی؟چی دزدیدی؟ » اما حسین با صبر و حوصله به زودی توانست چند نفر از آنها را نماز خوان کند.چند روز بعد ماموران زندان ناگهان متوجه شدند که همان نوجوانان بزهکار،به امامت حسین،نماز جماعت می‌خوانند و جلسه‌ قرائت قرآن بر پا کرده‌اند.به دنبال گزار ش ماموران،حسین را از این بند خارج کردند. تا چند سال بعد،هر چند وقت یکبار یکی از آن نوجوانان بزهکار به سراغ حسین آمده و می‌گفتندحسین آقا در زندان ما را هدایت کردماموران زندان به ساواک گزارش دادند که حسین نوجوانان بزهکار زندان را نماز خوان کرده است،بلافاصله مامور ساواک وارد زندان شدوحسین را زیر مشت و لگد قرار داد و بعد او را از بند بیرون برده و به درختی که در حیاط زندان بود، ریسمان پیچ و او را در هوای سرد زمستان رها کرد. پس از گذشت چندین ساعت، نیمه‌های شب مامور دیگری ریسمان را باز کرد و حسین را که از حال رفته بود، به سلول زندانیان سیاسی منتقل کرد. در میان تاریکی سلول یکی از برادران از خواب برخاسته و نام زندانی تازه وارد را سوال کرد. همین که حسین خودش را معرفی کرد، آن برادر جای خودش را به حسین داد تا استراحت کند و خودش نشست. زیر آن سلول به حدی تنگ بود که باید چند نفر بنشینند تا دیگران بتواند بخوابند. 💠کانال خادم الشهدا ══✙❆🌹🌷🌹❆✙═══ @khadmin_shohada_dave ══✙❆🌹🌷🌹❆✙═══