eitaa logo
مسجد امام سجاد(علیه السلام)کهریزک
119 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1 فایل
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺮﮐﺎﺗﯽ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﮔﻔﺘﺎ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﻭﻝ ﺣﺴﻨﺎﺗﯽ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻨﺎﺕ ﻣﻦ ﺑﻮﺩ حب علی ﮔﻔﺘﺎ ﺑﻪ ﺟﻤﺎﻟﺶ ﺻﻠﻮﺍﺗﯽ ﺑﻔﺮﺳﺖ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 📍کانال رسمی مسجد امام سجاد (ع) کهریزک📍 ♨️ @imam_sajjad_68 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
💠 ( خاطره ای از یک خواهر هموطن ) 👈 سفر ترکیه ما (کمی طولانی است ولی ارزش خواندن دارد ) من و همسرم و دو تا بچه هام، همون قشری از جامعه هستیم که تا نصف شب پای سریال های ماهواره و ترکی خوابمون میبره. اصلا تلویزیون ایران نمی بینیم و تمام اخبارو از اینترنشنال و بی بی سی میدیدیم. اوایل نماز میخوندیم. ولی شوهرم کم کم منو هم بی نماز کرد. حجاب هم که دیگه نگم. معتقد بودیم ایران باید مثل ترکیه آزاد بشه و هر کی هر کار دوس داره بکنه. تا اینکه تیرماه امسال (1402) رفتیم سفر ترکیه. تصور ما از ترکیه با فیلمایی که دیده بودیم با اونچه در واقعیت دیدیم، زمین تا آسمون متفاوت بود. ترکیه ای که ما دیدیم، اولین تفاوتش با ایران مردمش بود. شدیدا پول پرست، شیاد و خطرناک. ما هیچوقت در ایران، از مردم نترسیدیم. ولی توی ترکیه کنار خیابون، مردها و زنها و حتی بچه هایی می بینید که مشغول سیگار و دود کردنن. نگم براتون که برای یه مسیر ده دقیقه ای از ما 2.5 میلیون کرایه گرفتن، فقط چون توریست بودیم. و با راننده دیگه ای که باز قصد تیغ زدن داشت ناچار به نزاع شدیم و پلیس خبر کردیم. درسته! همه میگن توی ترکیه مسجد جدا، کاباره جدا. عیسی به دین خود موسی به دین خود. ولی دیدن مردهای مستی که کنار خیابون و کنار سطل آشغالها دارن استفراغ میکنن و بالا میارن، حال هر کسیو به هم میزنه. وقتی این صحنه ها رو دیدیم واقعا خدا را شکر کردیم که ایرانی هستیم. که این صحنه ها توی ایران نیست. و ای کاش هرگز ایران اینطوری نشه. ای کاش این حکومتی که مرتب قبلا بهش غر میزدیم و حتی فحش میدادیم نذاره ایران به اون وضع برسه. آره. بذار بگن میخواد به زور مردمو ببره بهشت، بذار بگن. بهتر از اینه که ما رو به زور ببرن جهنم دنیا و آخرت. از وضع اقتصادی و گرانی شون نگم. تورم فوق العاده بالاست و برای یک پرس دلمه ساده شون، 800 لیر، تقریبا 1.5 میلیون پول دادیم. یک تیشرت ساده رو 1میلیون و 800 هزار تومان بهمون قالب کردن و توی رودربایستی مجبور شدیم بخریم!! بدترین حسی که توی ترکیه داشتیم، حس ناامنی بود. حتی برای یک سرویس رفتن ساده زنانه، مردای حال بهم زن دنبالمون کردن و با دعا تونستیم از مهلکه فرار کنیم آره. این کشور مکان های توریستی خیلی باحالی داره. اماکن تاریخی شونو به بهترین و مدرن ترین شکل حفظ کردن و مراقبت میکنن. طبیعت و جزیره های زیبایی داره استانبول. ولی همه اینها در یه کشوری هست که اخلاق توش مُرده. انسانیت کمیابه و سکولار بودن (هر کس به دین خود) این سرزمینو به انسانهای بی بند و بار و هرج و مرج اخلاقی تبدیل کرده. شاید باورتون نشه. وقتی به فرودگاه امام خمینی رسیدیم با دیدن مامورای نیروی انتظامی توی فرودگاه از شدت شوق، فقط گریه میکردیم. چون با دیدنشون مملو از آرامش و امنیت شدیم. شوهرم بغض کرده بود و میگفت اینهایی که الان داریم با دیدن شون اشک میریزیم همونان که توی اینترنشنال برای کشتن شون کف و هورا میکشن و ما قبلا تماشا میکردیم. ما نگرانیم. دوست داریم این حکومت که تا الان جلو بی دینی را گرفته، نگذاره ایران بشه ترکیه. نذاره خیابونای ما، مردم ما، اخلاق و پاکی ما نابود بشه. تا قبل از این عِرق و علقه ای به جمهوری اسلامی نداشتیم . ولی الان میدونیم چقدر کار حکومتمون مهم و حیاتی هست. چقدر مهمه توی این دنیای ناپاک، این قطعه خاک دنیا پاکیزه بمونه. پس الان با این حکومت هستیم. دعا کنید برای همه اونایی که مثل قبلا و الانِ ما فکر میکنن. به امید رشد فکری همه مردم ایران 🔵 کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
💠 👈باطن گناه بی حجابی 💥شخصی از معتمدین اصفهان نقل میکرد : در ایام جوانی، زمانی که تازه ازدواج کرده بودم، خواب دیدم که در حیاط منزلمان در کنار حوض آب نشسته ام. ناگهان از میان چاه آب، مار بزرگی سر بیرون آورد و پاهایم را نیش زد. این مطلب گذشت و باز چند شب دیگر خواب دیدم که یک مار دو سر، هر دو پای مرا تا زانو بلعیده است و من در عالم خواب به شدت زجر می کشیدم. و باز فردای آن روز خوابی قریب به این مضمون دیدم که جزئیات آن در ذهنم نماند. این خواب های عجیب و معنی دار، من را به فکر انداخت که حتما مفهوم آن را پیدا کنم و به دنبال سرّ آن بگردم. ⚡️نزدیکی های ماه مبارک رمضان بود که در چهار باغ بالا، جناب صمصام را دیدم که روی سکویی نشسته بودند و خوشه ای انگور را دانه دانه می کردند و یکی به اسبشان می دادند و یکی خودشان می خوردند. رفتم نزدیک ایشان و سلام کردم. ایشان هم جوابی گفتند و انگورها را دانه می کردند. من هم فرصت را غنیمت شمردم و داستان خواب هایم را برای ایشان نقل کردم. جناب صمصام هم وقتی انگور خوردنشان تمام شد بدون این که حتی سرشان را بالا بیاورند 🤔فرمودند: چرا میذاری زنت با پای لخت و بدون جوراب توی کوچه و خیابون قدم بزنه؟ اون مارها، نگاه جوون های نامحر محله است که پاهای تو را نیش می زنند. بنده که از این تعبیر عجیب جناب صمصام یکه خورده بودم و اشاره دقیق ایشان مرا حیرت زده کرده بود، عرض کردم : آقا پس چرا مارها پاهای مرا نیش میزدند و میجویدند؟ چرا پاهای زنم را در خواب ندیدم؟ ایشان باز فرمودند:به چ اجازه می دهی با پاهای لخت توی کوچه قدم بزند. اگر تو به او تکلیف کنی که حجاب بگیرد او حتما قبول می کند. پس مسئول این گناه خود تو هستی! مارها هم پای تو را نیش می زنند. این سخن جناب صمصام آن قدر عجیب و با نفوذ بود که من همان لحظه سراسیمه به خانه رفتم و با همسرم ماوقع را در میان گذاشتم. ایشان هم سفارش جناب صمصام را اطاعت کردند و از آن لحظه پوشش خود را اصلاح کردند. 📚غبار روبی از چهره صمصام، صفحه 129 🔵 کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
هدایت شده از حکایت های آموزنده
فردی مسلمان همسایه ای کافر داشت هر روز و هر شب با صدای بلند همسایه کافر رو لعن و نفرین میکرد : خدایا ! جان این همسایه کافر من را بگیر, مرگش را نزدیک کن (طوری که مرد کافر می شنید) زمان گذشت و مسلمان بیمار شد،دیگر نمیتوانست غذا درست کند ولی در کمال تعجب غذایش سر موقع در خانه اش ظاهر میشد! مسلمان سر نماز میگفت خدایا ممنونم ک بنده ات را فراموش نکردی و غذای مرا در خانه ام ظاهر میکنی و لعنت بر آن کافر خدا نشناس! روزی از روزها که خواست برود غذا را بر دارد ،دید این همسایه کافر است ک غذا برایش می آورد. از آن شب ب بعد، مسلمان سر نماز میگفت: خدایا ممنونم که این مرتیکه شیطان رو وسیله کردی که برای من غذا بیاورد، من تازه حکمت تو را فهمیدم ک چرا جانش را نگرفتی! حکایت خیلیاست با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی تا بی خبر بمیرد در درد خودپرستی مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚@Hekayat_org