#سلام_امام_زمانم
#سلام_پدر_مهربانم
#سلام_عزیزترازجانم
ما اینجا بدونِ تو...،
وضعیت شهرِ شلوغِ دلمان
به مرز هشدار رسیده است!
💔شهر دلمان را از هر چه هست
غیرِ تو...،
خالی کرده ایم!
خودت این دلهای سستِ لرزان را
با خشت خشت یادت محکم کن؛
حضرت امن و امان سلام...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شرط حضور در جبهه امام زمان
🔵 همین الان هم میتونی توی صفین شمشیر بزنی.
استاد عالی
#کلیپ_مهدوی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
🌷امیرالمؤمنین علی(ع):
حق فرزند بر پدر اين است كه نام خوب بر او بگذارد و او را خوب تربیت کند و به او قرآن بیاموزد.
📚 نهج البلاغه,ح۳۹۹
انقلاب ما، نقطه شروعِ انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) است
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مولا_جانمـ
شب جمعه است، بیاحال مرا بهتر کن
فکر دلواپسیِ قلب من مضطر کن
این شب جمعه اگر مقصد تو کرببلاست
نزد ارباب دعایی به من نوکر کن
#شب_جمعه_کربلا
#اللهم _عجل_لولیک_الفرج
این جمعه هم ازدیدن
رویت خبرے نیست
دیگرنفسم هم
نفسِ معتبرےنیست
رد میشود این جمعه
وتا لحظه آخر
از آمدن سبز تو اما اثرےنیست
به امید روز ظهور...
این جمعه هم گذشت...
💚 صلوات خاصه امام رضا(ع) 💚
🌷 اللهم 🌷
🌷 صل علیٰ 🌷
🌷عليِ بْنِ موسَی 🌷
🌷الرِضَا المرتضیٰ الاِمام🌷ِ
🌷 التَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ 🌷
🌷 عَلی مَنْ فَوقِ الاَرض 🌷
🌷ومَن تَحتَ الثَّريٰ 🌷
🌷 الصِّديقِ 🌷
🌷الشهید🌷
🌷صَلاةً 🌷
🌷كَثيرةً تامَّةً 🌷
🌷 زاكيةً مُتَواصِلةً 🌷
🌷 مُتَواتِرَة ًمُتَرادِفة 🌷
🌷 كَأَفْضَل ماصَلَّيْتَ عَلى🌷
🌷 أَحَدٍ مِن اَوْليائِك. 🌷
🌷صلوات الله علیک🌷
🌷و علی آبائك🌷
🌷وأوﻻدك🌷
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
#امام_جواد_مناجات
#رباعی
ویرانی دل اگر که خواهی آباد
باید حرمین کاظمین آری یاد
درگاه جواد و بارگاه موسی
کاین«بابحوائج» است و آن«بابمراد»
#جواد_هاشمی_تربت
#امام_جواد_مناجات
دلم در هوای جواد الائمه
گرفته نوای جواد الائمه
بهشت صفا هر که خواهد ، ببیند
به صحن و سرای جواد الائمه
بلند است بر بام قصر سخاوت
هماره لوای جواد الائمه
بزرگی بوسد زمین ادب را
که افتد به پای جواد الائمه
رها شد " اباصلت" از کنج زندان
ز فیض دعای جواد الائمه
به " یحیی ابن اکثم" عصا کرد اقرار
که دارم ولای جواد الائمه
دل سنگ شد آب حتی
ز غمناله های جواد الائمه
گل باغ طاها ، جوانمرگ زهرا
بمیرم برای جواد الائمه
نوای " کمیل" است گاه توسل :
گدایم گدای جواد الائمه
#کمیل_کاشانی
#امام_جواد_شهادت
چشم در چشم تو می دوزد و بد می خندد
دست و پا می زنی و در به رویت می بندد
سر و کار جگرت تا که به زهرش افتاد
نقل شادی عوض مرهم زخمت می داد
اینچنین ناله نکن عرش خدا می لرزد
در خراسان دلت قلب رضا می لرزد
پسرت نیست سر از خاک تو را بردارد
کمی از رنج غریبیِ شما بردارد
از ترک های لبت درد عطش می بارد
چقدر حجره به گودال شباهت دارد
افتابت به لب بام تماشایی شد
تا سه روز از بدنت خوب پذیرایی شد
دل خورشید به تنهایی تان می سوزد
چهره ات گفت که عمرت چه جوان می سوزد
#حسن_کردی
#امام_جواد_شهادت
در کوچه بود جسم امام جوان، جواد؟
یا بام، شاخه بود و گُلش بر زمین فتاد
ملعون دهر، داد به معصوم عصر، زهر
بس اُمّفَضل داشت به اِبنالرّضا عِناد
این جسم سبز بوی گل سرخ میدهد
دست که داد دستهگل فاطمی به باد؟
شد کوچههای شهر پر از عطر و بوی گل
گویی فتاده باغ گلی روی دوش باد
گه نام باب برد و گهی آب آب کرد
لبتشنه داد جان و جوابش کسی نداد
آن کس که اَنفُس از نَفس او نَفس گرفت
زد همچنان نفس نفس و از نفس فتاد
#علی_انسانی
#امام_جواد_شهادت
در زیر آفتاب تو ماندی حسین هم
ای تشنه ! دور از آب تو ماندی حسین هم
پیر و جوان نداشت که یک نور واحدید
در قلب شیخ و شاب تو ماندی حسین هم
کم یا زیاد مرثیه فرقی نمی کند
در روضه در کتاب ، تو ماندی حسین هم
گودال و بام ، مرز قبول شهادتند
راضی از انتخاب ، تو ماندی حسین هم
شمشیر و زهر هردو جگر پاره می کنند
دل خون و دل کباب ، تو ماندی حسین هم
در روضه های کرببلا جانگدازتر
داغ از غم رباب ، تو ماندی حسین هم
هرگز نمیرد آنکه از او زنده ایم ما
پس با همین حساب ، تو ماندی حسین هم
#محسن_ناصحی
#امام_جواد_شهادت
بردار از خاک کف حجره سرت را
از بی کسی کمترصدا کن مادرت را
اینجا جواب ناله هایت نیشخند است
اصلاً نمی فهمند چشمان ترت را
آه جگر سوزت امانت را بریده
اتش زدی با سرفه ات دوروبرت را
حتی توان ایستادن هم نداری
قوّت نداری وا کنی بال و پرت را
باید که تنها در غریبی بگذرانی
در خانه ی خود لحظه های آخرت را
در پیش رویت آب را روی زمین ریخت
می بینی آقا دشمنی همسرت را ؟
#محمد_حسن_بیات_لو
#امام_جواد_شهادت
بر شعله ی جگر، نم باران می آورند
باران نبود، دیده ی گریان می آورند
با هلهله کنار حرم دف نمی زنند
در پیش محتضر به خدا کف نمی زنند
فکری برای غربت یوسف نمی کنند
این جا به تشنه آب تعارف نمی کنند
دلواپس از پلیدی کرکس شدن بس است
مرد غریب خانه و بی کس شدن بس است
تا این که چنگ بر جگر خاک می کشی
رخت سیاه بر سر افلاک می کشی
حرف از غلاف و همسر یعسوب دین بزن
نفرین به دومی کن و مُشتی زمین بزن
خاکی شده تمام عبایت بلند شو
هر طور هست روی دو پایت بلند شو
در آسمان چشم یتیمان قمر بمان
ابن الرضا... بیا و کمی بیشتر بمان
رنگت پرید، قلب رئوفت مذاب شد
از سرفه کردنت دل عالم کباب شد
خون جگر به دامن زهرایی ات نریز
ساعات آخر است کمی صبر کن عزیز
این قدر جسم لاغر خود را زمین نکش
حالا که می پری، پر خود را زمین نکش
خنده بس است در وسط خانه بس کنید
افتاده بین حجره غریبانه بس کنید
ای حامل امام به قدش نظاره کن
پایش کشیده شد به زمین، فکر چاره کن
تا بام، قبلِ هر قدمی احتیاط کن
در بین راه پله کمی احتیاط کن
دیگر حیا کن و برو از روی پشت بام
او را رها کن و برو از روی پشت بام
این پشت بام از ته گودال بهتر است
در زیر سایه بانِ هزاران کبوتر است
از روی پشت بام کسی رد نمی شود
یا این که لااقل فرسی رد نمی شود
رأس کسی به خنجر و سم آشنا نشد
با ضربه ی دوازدهم آشنا نشد
این جا کسی برای اسیری نمی رود
جسم امام بین حصیری نمی رود
این جا کسی به خاطر غارت گذر نکرد
نیت برای بردن شال کمر نکرد
یک عمر گریه کردم و حقش ادا نشد
داغی شبیه غارت خون خدا نشد
#محمد_جواد_شیرازی
#امام_جواد_مناجات
#امام_جواد_شهادت
نشسته اند ملائک بر روی بام جواد
پیمبران همگی بنده و غلام جواد
شدم جواد پس از این به احترام جواد
که بهتر از همه نام هاست نام جواد
جواد مرهم درد بدون تسکین است
چقدر نام جواد الائمه شیرین است
شدی جواد همیشه فقیر تو باشیم
فقیر های میان مسیر تو باشیم
شدی بزرگ که ما هم حقیر تو باشیم
خدا کند که همیشه اسیر تو باشیم
بیا و رخ بنما شاه تا که مات شویم
فقط تو لب تر کن تا همه فدات شوی
کسی غریب تر از تو نبوده است اصلاً
غریب خانه خود بوده ای بمیرم من
شهید کرد تو را زهر فتنه یک زن
شهادت تو شبیه است به امام حسن
چه کرد با جگر پاره تو همسر تو
نگاه کن چقدر ضعف کرده پیکر تو
میان حجره نمانده کسی کنار تنش
نبود هیچ کسی وقت دست و پا زدنش
چه کرده زهر هلاهل که خشک شد دهنش
چرا به گوش کنیزان نمی رسد سخنش
کسی به خواسته آخرش جواب نداد
چرا کسی به جواد الائمه آب نداد
کنیز های تو در حق تو جفا کردند
تو ناله می زدی آنها سروصدا کردند
تن تو را به روی بام ها رها کردند
کبوتران همه روی تو بال وا کردند
شنیده ام بدنت زیر آفتاب نبود
و اهل بیت تو در مجلس شراب نبود
تن حسین هم افتاده بود در گودال
تنش به زیر سم اسب رفت و شد پامال
برای غارت جسم حسین شد جنجال
چه دید خواهرش از روی تل که رفت از حال؟
حسین در ته گودال دست و پا میزد
حسین عمه سادات را صدا میزد
#آرش_براری
#امام_جواد_شهادت
میان حجره غریبانه دست و پا میزد
همان که روضه اش آتش به جان ما میزد
میان اشهد خود گاه یا رضا میگفت
و گاه مادر مظلومه را صدا میزد
تمام حاجت او انتقام سیلی بود...
....از آن که مادرشان را به کوچه ها میزد
صدای ناله ی او: آه سوختم ،جگرم
شراره ها به دل حضرت رضا میزد
صدای هلهله و تشنگی و کاسه آب
گریز روضه او را به کربلا میزد
دلش گرفت برای کسی که در گودال
عدو به پیکر او نیزه بی هوا میزد
همین که چشم به هم میگذاشت او می دید
که روی نیزه سر شیر خواره را میزد
همان که سر شاه را جدا کرده
سه ساله را طرفی برده و جدا میزد
برای اینکه نبیند دوباره این ها را
میان حجره غریبانه دست و پا میزد
#مهدی_نظری
#امام_جواد_شهادت
شرحی کنار سوره کوثر گذاشتی
بر روی صفحه لاله پرپر گذاشتی
طرز نفس نفس زدنت میکشد مرا
آقا چه شد به روی زمین سر گذاشتی؟
جانی نداشتی و به هنگام هلهله
سر را به روی دامن مادر گذاشتی
کمتر به در بزن سر خود را دلم شکست
با قطره های خون که روی در گذاشتی
یک آب گفتی و بغلش چند یاحسین
پهلوی آب روضه ی دلبر گذاشتی
کف میزدند دور تو گرچه کنیزها
کِی یک گلوی تشنه به خنجر گذاشتی؟
با این تنی که رفته غریبانه روی بام
غصه برای چند کبوتر گذاشتی؟
خواهر نداشتی بخورد سیلی از همه
جایی برای روضه معجر گذاشتی