این هم نمونه خاطره‌ بسیار کوتاهی که #فائزه_راشدی در کارگاه نوشت و آقای علی مهر نظر کارشناسی‌شان را گفتند: من برای اولین بار سوار قطار شده بودم. برایم جالب بود چون که تخت داشت. ما یک روز و نصفی در قطار بودیم. وقتی به خرمشهر رسیدیم همة مسافران از قطار پیاده شدند و به‌سمت مرز شلمچه و مهران حرکت کردند. وقتی به مرز شلمچه رسیدیم آنجا ایست‌بازرسی بود. ما به آن‌ها ویزاهایمان را نشان دادیم و آن‌ها مهر کردند و ما از آنجا رفتیم. بعد از کمی پیاده‌روی به ایست‌بازرسی خود عراق رسیدیم. *** نکته‌ها و دیدگاه علی مهر خیلی‌ها سوار قطار می‌شوند، در این خاطره چه چیز جالبی در قطار اتفاق افتاده بود؟! می‌شد از چیزهای مختلفی در قطار مثل منظره‌های مسیر و ترس از رفتن قطار و جا ماندن در توقف‌گاه‌های بین راه برای نماز نوشت. وقتی خاطره را می‌خواندید ما احتمال دادیم که دربارة سفر اربعین است. یکی از ویژگی‌ها موجز بودن است، اما بهتر است که همة خاطره را کامل بنویسیم، چراکه در موضوع سفر اربعین می‌توان چندین حادثة برجسته پیدا کرد. #خاطره #آموزش_نویسندگی #علی_مهر #خانه_فرهنگ_و_ادب_این_ها #نوجوان #نوجوانان_افغانستانی_در_ایران ____ خانه فرهنگ و ادب «این‌ها»، برای نوجوانان افغانستانی 👇👇 https://t.me/inhahome

📌 اطلاعیه 🔴 یه خبر خوب 📝 دوره نویسندگی خلاق برای نوجوانان با عنوان «نوشتن و زندگی» در مدرسه با همراهی احمد مدقق، نویسنده برگزار می‌شود. علاقه‌مندان برای حضور در این دوره به آی‌دی مدیریت مدرسه پیام ارسال کنند. #نوشتن #خلاقیت #داستان #زندگی 🆔 @shahidhadikarimi دبیرستان شهید هادی کریمی☝️

یاس مهربان آسمان پرسید: خاک!  یاس خوشبویت کجاست؟ خاک با ناراحتی  گفت: او پیش خداست  آسمان قلبش شکست اشک‌هایش ریخت زود  گفت: یاس مهربان رفتن تو زود بود #منیره_هاشمی فرارسیدن ایام فاطمیه را به شما تسلیت می‌گیم. نماهنگ «یاس مهربان» با صدای خود شاعر تقدیم شما همراهان این‌هایی 🖤🖤 #شعر #کلیپ ____   خانه فرهنگ و ادب «این‌ها»، برای نوجوانان افغانستانی 👇👇   https://eitaa.com/inhahome

بشنوید: داستانِ «بستنی‌فروشی جادویی گلشهر، شعبة دیگری ندارد» (قسمت اول) این داستان نوشته زهرا نعیمی است که با صدای کبری قلی‌زاده تقدیم شما مخاطبان کانال می‌شود. #داستان #شنیدنی ____ خانه فرهنگ و ادب «این‌ها»، برای نوجوانان افغانستانی 👇👇 https://eitaa.com/inhahome

بشنوید: داستانِ «بستنی‌فروشی جادویی گلشهر، شعبة دیگری ندارد» (قسمت دوم و پایانی) این داستان نوشته زهرا نعیمی است که با صدای کبری قلی‌زاده تقدیم شما مخاطبان کانال می‌شود. #داستان #شنیدنی ____ خانه فرهنگ و ادب «این‌ها»، برای نوجوانان افغانستانی 👇👇 https://eitaa.com/inhahome

این شعر اناری به مناسبت #یلدا تقدیم شما شعر: اکرم‌السادات هاشمی گوینده: زهرا حسنی ____ خانه فرهنگ و ادب «این‌ها»، برای نوجوانان افغانستانی 👇👇 https://eitaa.com/inhahome

شما چی؟ تاحالا وسوسه شدین؟😅 #میزگرد_این_هایی #نوجوانان_افغانستانی_در_ایران #سیگار ____ خانه فرهنگ و ادب «این‌ها» برای نوجوانان افغانستانی 👇👇 http://eitaa.com/inhahome

این‌هایی‌ها سلااااام. 💚 اگه دلت می‌خواد یکی از مجله‌ها رو داشته باشی به آیدی پیام بفرست: @zah_hoseini «قیمت مجله+ هزینه ارسال= ۷۵ هزار تومان.» ________ خانه فرهنگ و ادب «این‌ها»، برای نوجوانان افغانستانی 👇👇 https://eitaa.com/inhahome

تولدِ خودمانیِ اولین شماره‌ی «این‌ها» با حضور همکارانِ عزیزِ این‌هایی. از شوخی‌های جاوید و حرف‌های مفیدِ فاطمه راجع به شما نوجوان‌های عزیز شروع شد تا خوش‌حالی مرتضی بابت تولد «این‌ها» و بریدن کیکی که اولین کیک ما شد. تو هم دوست داشتی که توی جمع‌مان باشی؟ _ خانه فرهنگ و ادب «این‌ها» برای نوجوانان افغانستانی 👇👇 http://eitaa.com/inhahome

رونمایی از اولین شماره‌ی مجله‌ی «این‌ها» 🍃 ____ خانه فرهنگ و ادب «این‌ها»، برای نوجوانان افغانستانی https://eitaa.com/inhahome

#گزارش_ویدئویی جشن رونمایی از مجله این ها باحضور کادر دفتر،مدیریت محترم،مسئول کتابخانه آقای مدقق سردبیر مجله خانم شاعره تکتم حسینی آقای شاه ترابی خانم غفاری اعضای مجله این ها و دانش آموزان متوسطه @schoolafgqom

اولین قسمت از رادیو «این‌ها» معرفی و آشنایی با مجله‌ی «این‌ها» بفرستید برای کسانی که راجع به مجله سوال داشتن. ✨ بشنوید و نظرات‌تون رو حتما به ما بگید. ____ «این‌ها» در اینسـتاگرام «این‌ها» در تلگـرام «این‌ها» در ایـتا

دلنوشته فاطمه سادات موسوی، نویسنده و عضو شورای سردبیری مجله این‌ها امروز هفتم بهمن سال ۱۴۰۲ است. سن‌و‌سال خاصی ندارم راستش. ۲۴ عدد زیادی نیست. ۲۴ عدد زیادی نیست که بگویم پیر، فرتوت یا فرسوده شده‌ام و حالا که #این‌ها متولد شده، انگار روحی در من دمیده شده. اما راستش همین حس را دارم. آن‌ روز که میکروفون دست گرفتم و روبه‌ به دختران مدرسه امام حسن گفتم بچه‌ها تا جایی که می‌توانید پررو باشید و بچه‌ها غش‌غش خندیدند و البته با چشم‌غره مدیر اصلاح کردم که: جسور یعنی! آن روز که توپ باشگاه ۲۰۶ را گذاشتم روی نقطه پنالتی، شوت کردم و توی دروازه و پسرها درحالی‌که داشتند بدنشان را خنک می‌کردند برایم دست و سوت و هورا کشیدند و یکی‌شان حتی می‌خواست با شرط‌بندی یک دست پنالتی بزنیم. این‌روزها که چشم دوخته‌ام به قلب بی‌قرار آقای مدقق برای #این‌ها و به انرژی تمام‌نشدنی آقای شاهترابی. به خلاقیت زهرا حسینی و کار درستی‌اش و البته درنهایت و مهم‌تر از همه، کلمات نویسندگان‌مان در مجله؛ به‌راستی روحی دمیده شده و بذر امیدی در دل‌هایمان کاشته‌ شده. شما را هم دعوت می‌کنم به کمک برای دیده شدن و رشد این بذر. https://eitaa.com/inhahome

«این‌ها» در مدرسه امام حسن مجتبی هم کیک است و هم واقعی. 😌 https://eitaa.com/inhahome