سلام بر زینب
عاشورا که تمام میشود، تازه غصههایم شروع میشود.
هر سال بعد از عاشورا تمام غمهای عالم بر دلم سنگینی میکند.
عاشورا که تمام میشود، انگار تازه ابتدای حادثه است؛ امان از دل زینب سلام الله علیها.
در کتاب لهوف سید بن طاووس آمده است که: "عمر بن سعد سر مبارک امام حسین (ع) را به خولی داد تا نزد ابن زیاد ببرد. سپس دستور داد که سر بقیه شهیدان را جدا کنند و آنها را همراه شمر و چند نفر دیگر نزد ابن زیاد ببرند پس سرها را به کوفه فرستاد.
عمر سعد تا ظهر روز بعد از عاشورا در کربلا ماند.
سپس اهل بیت پیامبر و زنان شهیدان را روانه کوفه کرد، در حالیکه بانوان حرم سوار بر شتران بدون محمل و سایبان بودند و صورتهایشان باز بود، در حالیکه آنها امانتهای پیامبر (ص) بودند اما همچون اسیران روم و ترک در سختترین وضعیت و اندوه بودند." چه مصیبت عظیمی!
روایت است که تعداد سرهای شهیدان هفتاد و هشت سر بود که قبیله های عرب به قصد تقرب خدمت ابن زیاد (لعنت خدا بر او باد) آوردند.
همچنین روایت شده که بعد از خروج عمربن سعد(لعنت خدا بر او باد) گروهی از بنی اسد به قتلگاه آمدند و بر پیکر پاک و مطهر شهیدان نماز خواندند و آنها را در مکانهایی که امروز هست به خاک سپردند.
حالا ببین که خواهر تو گشته بی پناه
عالم همه پناه به نام تو می برند
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زینب_کبری
#ای_ایران