🌴در امتداد #غدیر 🌴
✍#دکتر_امیر_حمزه_مهرابی
♦️(بخش هفتم )♦️
🔵نگاهی دیگر به جریان مباهله
فردا 14 شهریور( مصادف با 24 ذیحجه) روز عید بزرگ #مباهله است.
ازاتفاقات این روز با عظمت، هر کس گوهری صید کرده و برداشتی دارد . اما به عقیده من روز 24 ذیحجه ، روزی است که مهمترین و بیشترین دلیل و سند بر اثبات امامت و جانشینی امام علی (ع) قابل برداشت است :
✅وقوع چند حادثه مهم:
1⃣ سالروز بخشش انگشترتوسط امام علی(ع) در نماز ونزول آیه «ولایت» که در بخش «سوم » شرح داده شد .( إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ ) ( مائده /۵۵ )
2⃣ سالروز نزول سوره «انسان» در شان پنج تن آل عبا (علیهم السلام) به شکل عام و در مورد امام علی (ع) به شکل خاص.( هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ..)( انسان/1)
3⃣ سالروز نزول آیه تطهیربه عنوان سند معصومیت امام علی (ع) و سایر اهل بیت (علیه السلام)
( إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا )(احزاب /33)
4⃣ سالروز صدور حدیث شریف کساء با آن مضامین عالی در جریان مباهله
5⃣ سالروز حادثه مهم مباهله و نزول آیه «مباهله»( فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ....)( آل عمران /61)
💥شرح مختصر #واقعه_مباهله
پیامبراسلام (ص)طی نامه ای، ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر(ص) آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد. تا درحق هم نفرین کنند که هرکس نا حق باشد به عذاب الهی گرفتار شود.
در رو ز موعود ( 24 ذی الحجّه سال دهم هجری)،هیئت نمایندگان نجران، وقتی مشاهده کردند که به جای لشکر انبوه و سازو برگ نظامی ، پیامبراسلام(ص) با اطمینان خاطر و تنها با خانواده خود به محل مباهله حاضر شده اند، از مباهله خودداری کردند و به برحق بودن پیامبر اسلام (ص) اعتراف کردند.
🔴نکته مهم :
🌴معرفی جایگاه امام علی(ع) در جریان مباهله🌴
در آیه ای که به این مناسبت نازل شده ، خداوند می فرماید، فرزندان، زنان و خودتان جمع شوید و در حق هم نفرین کنید.
پیامبر(ع) فقط #حسن (ع) و#حسین (ع) را به عنوان مصداق فرزندان و حضرت #فاطمه(س) را به عنوان تنها زن مصداق اهل بیت و علاوه بر #خودشان، #علی بن ابیطالب را هم به عنوان نفس پیغمبر، به همراه خویش می برند.
رسول خدا(ص) با این اقدام جالب و معنی دارخود( البته به دستور خدا)، یکی بودن و غیر قابل تفکیک بودن امام علی و خودشان و جایگاه حضرت علی (ع) را به عنوان مولا و جانشین خویش به صراحت نشان دادند .
لذا می توان گفت روز #مباهله، یکی از #بزرگترین_اعیاد_ولایت_و_امامت است که متاسفانه مورد غفلت واقع شده است .
🌴
🔘 اینجا ایران است 🇮🇷
http://eitaa.com/joinchat/609288192C7f2d99bc90
⭕️ ابیات رهبری
#فاطمیه است و سخن را باید صریح گفت! حضرت آقا! هم روحانی اشتباه میکند و هم ترامپ! دست مجروح شما، نه آن دست است که باز هم حکایت #علی بسته شود! بیچارهها عوضی گرفتهاند صدر اسلام را با صدر انقلاب! مالک فیالحال از خیمهی معاویه عبور کرده و تحت زعامت شما، سایهی شمشیر سلیمانی بر سر اسرائیل بلند است! شگفتا! دست شما در دست #عباس است و بعضیها اما میخواهند این دست را ببندند! اگر دست شما قابل بستن بود، کجا از درخت فهمیده، میوهی حججی ثمر میداد؟! و کجا مای درگیر سیمخاردار، به موشکهای طهرانیمقدم میرسیدیم؟! یا خامنهای! اینجا نه کوچهی بنیهاشم است، نه کوچهپسکوچههای کوفه! اینجا زمین خندههای خرازی است! اینجا سرزمین چشمهای همت است! اینجا وادی مقدس مردانی است که پای خود را در بهشت جا گذاشتهاند! اینجا مصطفایی نمیرود، مگر آنکه بدل شود به مصطفای دیگری! پرچم چمران، وه که چه قشنگ میرقصد در دست احمدیروشن! و آینده از آن #علیرضا است! قسم به پری نقاشی #آرمیتا به ۴۰ سالگی رسید انقلاب اسلامی! چند صباح دیگر، موسم فرج است انشاءالله و دشمن و دشمندوست را ببین که چقدر آشفته خواب میبینند! کیستیم ما؟! فرزندان همان پدران که اجنبی نمیخواست از اروند رد شوند! برجام جنگ! آری! ما از نسل یلانی هستیم که از برجام جنگ نترسیدند! لطفا کسی ما را از برجام زندگی نترساند! ما پای ولایت میمانیم! و تردید نمیکنیم در تدبیر رهبرمان! شک نمیکنیم! راه، روشن است! دی گذشت اما هنوز دل ما در گرو لالههای چهار و پنج است! هنوز از دست کربلاییها خلاص نشده؛ باید عاشق والفجر هشتیها شویم! بچههایی با بادگیر آبی! بلندقدتر از نخلهای حاشیهی شط! ما را از کدام جزر و مد میترساند دشمن، وقتی اماممان امام زمان را دارد؟! سلام بر خمینی! و بر خامنهای! سلام بر فجر! و بر والفجر! یا علی جان! بیعت با ولایت را #فاطمه یادمان داده! این، مثل رأی سلبریتیها به روحانی نیست که روزی باشد و روزی نه! روحانی ما تویی! اسما و رسما! تو رنگ خدا داری! ما با تو شناختیم جبههها را! و از تو میدانیم سردار سپاه قدس را! این رهبری تو بود که دست ما را به ضریح سیدالشهدا رساند! به دست صاحبالزمان هم میرساند! تو این توان را داری به لطف خدا، آقا جان! بیخود نبود دل امام، آرام بود! بیخود نیست ما این همه مطمئنیم! تو را هر شب «مهدی فاطمه» دعا میکند! آنوقت عدو میخواهد مچ تو را بخواباند! مگر خدا مرده است؟! نه! خدا با تو هنوز کار دارد! تو زندهای و زنده میمانی، چرا که ظهور شمس، مدد قمر را میخواهد.
حسین قدیانی
هدایت شده از 🇮🇷ایرانیان 🇵🇸🏴
شب همان شب که سفر مبداء دوران میشد
خط به خط باور تقویم مسلمان میشد
شب همان شب که جهانی نگران بود آن شب
صحبت از جان پیمبر به میان بود آن شب
در شب فتنه شب فتنه شب خنجرها
باز هم چاره #علی بود نه آن دیگرها
مرد؛ مردی که کمر بسته به پیکار دگر
بی زره آمده در معرکه یک بارِ دگر
تا خودِ صبح خطر دور و برش میرقصید
تیغ عریان شده بالای سرش میرقصید
مرد آن است که تا لحظه ی آخر مانده
در شب خوف و خطر جای پیمبر مانده
گر چه باران به سبو بود و نفهمید کسی
و #محمد خودِ او بود و نفهمید کسی
در شب فتنه شب فتنه شب خنجرها
باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها
دیگرانی که به هنگامه تمرّد کردند
جان پیغمبر خود را سپرِ خود کردند
بگذارید بگویم چه غمی حاصل شد
آیه ی ترس برای چه کسی نازل شد
بگذارید بگویم خطرِ عشق مکن
جگر شیر نداری سفرِ عشق مکن
عنکبوت آیه ای از معجزه بر سر در دوخت
تاری از رشته ایمانِ تو محکمتر دوخت
از شب ترس و تبانی چه بگویم دیگر؟!
از فلانی و فلانی چه بگویم دیگر؟!
یازده قرن به دل سوخته ام میدانی
مُهرِ وحدت به لبم دوخته ام میدانی
باز هم یک نفر از درد به من میگوید
من زبان دوختم و خواجه سخن میگوید :
"من که از آتش دل چون خُمِ مِی در جوشم
مُهر بر لب زده خون میخورم و خاموشم"
طاقت آوردنِ این درد نهان آسان نیست
شِقْشِقیّه است و سخن گفتن از آن آسان نیست
میرود قصه ی ما سوی سرانجام آرام
دفترِ قصه ورق میخورد آرام آرام
چشم وا کن اُحُد آیینه ی عبرت شد و رفت
دشمنِ باخته بر جنگ مسلط شد و رفت
آن که انگیزه اش از جنگ غنیمت باشد
با خبر نیست که طاعت به اطاعت باشد
داد و بیداد که در بطن طلا آهن بود
چه بگویم که غنیمت رَکَبِ دشمن بود
داد و بیداد برادر که برادر تنهاست
جنگ را وا مگذارید پیمبر تنهاست
یک به یک در ملاء عام و نهانی رفتند
همه دنبال فلانی و فلانی رفتند
همه رفتند غمی نیست علی میمانَد
جایِ سالم به تنش نیست ولی میمانَد
مرد مولاست که تا لحظه ی آخر مانده
دشمن از کشتن او خسته شده درمانده
در دلِ جنگ نه هر خار و خَسی میمانَد
جگرِ حمزه اگر داشت کسی میمانَد
مرد آن است که سر تا به قدم غرق به خون
آن چنانی که علی از اُحُد آمد بیرون
میرود قصه ی ما سوی سرانجام آرام
دفترِ قصه ورق میخورَد آرام آرام
میرسد قصه به آن جا که علی دلتنگ است
میفروشد زرهی را که رفیقِ جنگ است
چه نیازی دگر این مرد به جوشَن دارد
اِن یَکاد از نَفَسِ #فاطمه بر تن دارد
کوچه آذین شده در همهمه آرام آرام
تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام
فاطمه فاطمه با رایحه ی گُل آمد
ناگهان شعر حماسی به تغزّل آمد
میرود قصه ی ما سوی سرانجام آرام
دفترِ قصه ورق میخورَد آرام آرام
میرسد قصه به آن جا که جهان زیبا شد
با جهازِ شتران کوه اُحُد بر پا شد
و از آن آینه با آینه بالا میرفت
دست در دستِ خودش یک تنه بالا میرفت
تا که از غار حرا بعثت دیگر آرد
پیش چشمِ همه از دامنه بالا میرفت
تا شهادت بدهد عشق ولی الله است
پله در پله از آن ماذنه بالا میرفت
پیش چشم همه دست پسر بنت اسد
بین دست پسر آمنه بالا میرفت
گفت : این بار به پایان سفر میگویم
«بارها گفته ام و بارِ دگر میگویم»
راز خلقت همه پنهان شده در عینِ علی ست
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلینِ علی ست
گفت ساقیِ من این مرد و سبویم دستش
بگذارید که یک شمّه بگویم، دستش
هر چه در عالم بالاست تصرف کرده
شب معراج به من سیب تعارف کرده
گفتنی ها همگی گفته شد آن جا اما
واژه در واژه شنیدند صدا را اما ...
سوخت در آتش و بر آتشِ خود دامن زد
آن که فهمید و خودش را به نفهمیدن زد
میرود قصه ی ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورَد آرام آرام
شهر این بار کمر بسته به انکارِ علی
ریسمان هم گره انداخته در کارِ علی
بگذارید نگویم که اُحُد میلرزد
در و دیوار از این قصه به خود میلرزد
میرود قصه ی ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام
مینویسم که "شب تار سحر میگردد"
یک نفر مانده از این قوم که برمیگردد
سیدحمیدرضا برقعی
16.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چگونه حضرت #فاطمه زهرا سلامالله علیها اجازه ندادند عدهای تاریخ را لوث کنند؟
شهید مطهری