https://t.me/med_enst/2568یک مصداق از عدالتطلبی بیمبنا و بیتقوا!
روحانی عدالتطلب درباره میثم مطیعی عضو هیئت امنای امامزاده قاضیالصابر(ع) مینویسد:
«همان مداحی که آرزوی ماشین زمان میکند که برگردد به زمان امام حسین و او را یاری کند، عضو هییت امنای امامزاده دهونک است که اتفاقا دارند برای آنجا جکوزی درست میکنند و خرجهای زیادی میکنند»
این عبارات مصداق همان عدالتطلبی در ظواهر و البته بیتقوا است. میگوید چرا در امامزاده جکوزی میسازند؟!
بیتوجه به اینکه آن استخر و جکوزی یک مجموعه ورزشی است برای رفاه عموم مردم و نه شخص. اما بهگونهای مینویسد که گویی مداح، جکوزی را برای استفاده شخصی میسازد!
چندسال پیش هیئت امنای پیشین امامزاده، به دلیل کمبود فضای ورزشی در محله دهونک، زمین امامزاده را به شهرداری میدهد تا برای رفاه مردم محله، مجموعه استخر بنا کند. که هنوز هم پس از چندسال نیمهکار است!
اما عدالتطلب، چون فهمش از عدالت و اشرافیگری، مبنای مارکسیستی دارد و فقط ظواهر را میبیند، به صرف شنیدن نام «جکوزی»، آنرا اشرافیگری میخواند!
این طیف اگر در دهه ۶۰ نیز بودند، آبرویی برای مطهری و بهشتی نمیگذاشتند! چراکه مسئلهشان اصلا منشا منابع مالی افراد نیست. بلکه با نگاه فرقانی به رفاه، هرکه رفاه نسبی دارد، ولو مشروع را ضدعدالت و دینمداری میخواند. و با همین نگاه خشونت و نفرت را به جامعه پمپاش میکنند؛ درست مثل دهه ۶۰.
این طیف صرفا به ظواهر مینگرد و نگاهی اخباریگری به رفاه و اشرافیگری دارد.
مبنای عدالتطلبان کنونی، آلوده به مارکسیسم است. بزعمشان چون فقری در گوشهای از جامعه است، هرکس رفاهی ولو مشروع دارد، ضدعدالت است.
پایش بیافتد، مالکیت خصوصی را هم نفی و هر رفاه نسبی را هم تکفیر و اشرافیگری میخواند. درست مثل آنچه که چریکهای فدایی خلق، سوسیالیستهای مسلمان، کمونیستها و مجاهدین خلق در دهه ۶۰، با بهشتی و مطهری کردند؛ بجرم داشتن مبل و خانه بالایشهر.
عجیب مبانی جریان عدالتطلبی کنونی آلوده به گفتمان مارکسیسم شده. بوی خشونت میدهد. جامعه از فشار اقتصادی و بیعدالتی خشمگین است، و همین راه تروریسم بنام عدالت را هموار میکند.
باید راه سوا کرد، تا عدالتطلبی به تروریسم نیانجامیده.
#جواد_موگویی
#javad_mogouei
@insta_enghelabi