🌎 ترکیب دین و سیاست در انتخابات امریکای ۲۰۲۴ چگونه عمل میکند؟
🌿 دین نقش بزرگی در انتخاب رای دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا ایفا خواهد کرد. با وجود کاهش تعداد افراد متعهد به ادیان رسمی در ایالات متحده، لفاظیهای مذهبی در عرصه سیاست تشدید شدهاست.
🌿 در انتخابات ۲۰۱۶، اکثرا مسیحیهای انجیلی از جمله ۶۶ درصد از سفیدپوستان اوانجلیک به نامزد جمهوریخواه، دونالد ترامپ رای دادند. همچنین افرادی که به صورت مرتب و هفتگی در مراسم کلیسا شرکت میکنند در آن انتخابات حضور قابل توجهی نشاندادند و رای ۵۵ درصد آنها برای ترامپ به صندوق ریخته شد.
حمایت مسیحیان انجیلی از ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ همچنان قوی بود. با این حال، جو بایدن کاتولیکها را به اردوگاه خود کشاند و برخی از اوانجلیکها را نیز متقاعد کرد که به نفع او رای دهند. بایدن حمایت عمومی ۱۶۰۰ رهبر مذهبی کاتولیک، پروتستان و اوانجلیک را جلب کرد.
در انتخابات ۲۰۲۴ احتمالاً سه گرایش کلیدی نمایان خواهد شد. لفاظیهای تشدید شده درباره آخرالزمان، ادعاهای بیشتر برخورداری از حمایت الهی و سکوت نسبی جامعه مسیحیان انجیلی درباره افزایش ناسیونالیسم مسیحی باشد.
۱. لفاظیهای آخرالزمانی
لفاظیهای آخرالزمانی مدتهاست که نقش برجستهای در سیاست آمریکا ایفا کردهاست. چنانکه که در سال ۲۰۱۶، نامزد ریاست جمهوری، هیلاری کلینتون به نیویورک تایمز گفت: “همانطور که به مردم گفتم، من آخرین چیزی هستم که بین شما و آخرالزمان ایستادهام.”
در واقع رهبران آمریکایی همواره طرفداران را از طریق لفاظیهای آخرالزمانی جذب کردهاند. از زمانی که پیوریتن جان وینتروپ برای اولین بار آمریکا را «شهر روی تپه» نامید( به معنای نمونه درخشانی برای پیروی جهانیان)، تهدید از دست دادن این موقعیت الهی به طور مداوم مورد استفاده نامزدهای ریاست جمهوری بودهاست.
جان اف کندی دقیقاً تصویر «شهر روی تپه» را در یک سخنرانی در سال ۱۹۶۱ در آستانه مراسم تحلیف خود به کار برد و مدعی شد که با “کمک خدا” شجاعت، صداقت، فداکاری و خرد معنابخش دولت او است.
بخشی از شهرت رونالد ریگان مربوط به سخنرانی او به نام ” زمانی برای انتخاب” است که طی آن او نامزدی کاندیدای جمهوریخواه، بری گلدواتر را اعلام کرد و گفت: ” ما این آخرین امید برای بشریت روی زمین را برای فرزندانمان حفظ میکنیم یا اینکه آنها را به قدم گذاشتن به هزاران سال تاریکی محکوم خواهیم کرد.” ریگان همچنین در سخنرانی خداحافظی خود ۲۵ سال بعد، ضمن ستایش آزادیهای ایالات متحده، تصویر شهر روی تپه را نیز دوباره طرح کرد و جان بخشید.
۲. فرمان الهی
از زمان تأسیس آمریکا، بسیاری از رهبران سیاسی ایالات متحده ادعا کردهاند که مجری فرمان الهی هستند. آنها تأکید کردند که خداوند، تأسیس نهادهای دموکراتیک کشور، از انتخابات مردمی تا توازن قوا در قانون اساسی را هدایت کردهاست.
به عنوان مثال، جورج واشنگتن در نامه ای در ژوئن ۱۷۸۸ به وزیر جنگ خود، بنجامین لینکلن، ادعا کرد که ” مشیت الهی بر تأسیس ایالات متحده بودهاست». سال قبل، بنجامین فرانکلین در کنوانسیون قانون اساسی سخنرانی کرد و در آن خاطرنشان کرد: “خدا بر امور مردم حکمرانی میکند. اگر گنجشکی نتواند بدون اطلاع او به زمین بیفتد، آیا این احتمال وجود دارد که یک امپراتوری بدون کمک او تاسیس شود؟”
در سال ۱۹۵۴، در میانه جنگ سرد، رئیس جمهور آیزنهاور لایحهای را امضا کرد که در آن “تحت اراده خداوند” به تعهد وفاداری اضافه شد، که تاکید دوبارهای بر ادعای قبلی جورج واشنگتن بود.
محققان مدتهاست مستند کردهاند که چگونه صاحبان قدرت از ادعا درباره اقتدار و فرمان الهی برای مشروعیت بخشیدن به نقش خود در بسیاری از کشورها استفاده میکنند. چنانکه اخیراً، برخی از سیاستمداران و شخصیتهای آمریکایی برای اقدامات ضد دموکراتیک خود به ادعا درباره فرمان و اقتدار الهی روی آورده اند.
۳. برتریطلبی نژاد سفید و ناسیونالیسم مسیحی
در ایالات متحده، هویتهای مذهبی و نژادی از آغاز شکل گیری این کشور در هم تنیده شدهاند. برتریطلبان سفیدپوست صریحترین ادعاها را مبنی بر لطف الهی به سفیدپوستان به طور کلی و به نسل نوردیک به طور خاص مطرح میکنند.
آنها ایدئولوژی نازیها را ترویج میکنند و سازمانهای جدیدی را توسعه میدهند که فلسفههای مشابه را با استفاده از ادعاهای مذهبی ارائه میکنند.
مثلا جنبش برتری طلبانه سفیدپوست و به شدت یهودیستیز به نام “هویت مسیحی” یک جنبش مذهبی جدید در آمریکای شمالی است که در دهه ۱۹۸۰ در میان گروههای سازمانیافته برتریطلب سفیدپوست محبوبیت پیدا کرد. این جنبش ادعا میکرد که رنگین پوستان توسط خداوند پستتر خلق شدهاند. آنها همچنین معتقدند که عهد مذهبی بین خدا و مردم در انجیل فقط برای اروپایی تباران طرح شده..👇
لینک متن کامل👇
https://www.dinonline.com/42438/
🌎 معنویت در بین امریکاییها
🌿 از هر ۱۰ بزرگسال امریکایی، ۷ نفر خود را باورمند به امور معنوی توصیف می کنند. این در حالی است که ۲۲ درصد از این جمع به مذهب خاصی معتقد نیستند.
🌿 در دهههای اخیر، امریکاییها کمتر خود را باورمند به مذهب رسمی خاصی میدانند. با این حال، نظرسنجی جدید مرکز تحقیقات پیو نشان میدهد که اعتقاد به ارواح یا قلمرو معنوی فراتر از این جهان، حتی در میان کسانی که خود را مذهبی نمیدانند، گسترده است.
نظرسنجی پیو نشان میدهد:
1️⃣ ۸۳ درصد از کل بزرگسالان در آمریکا معتقدند که مردم علاوه بر بدن فیزیکی، روح دارند.
2️⃣ ۸۱ درصد میگویند امری معنوی فراتر از جهان طبیعی وجود دارد، حتی اگر ما نتوانیم آن را ببینیم.
3️⃣ ۷۴ درصد معتقدند برخی چیزها وجود دارد که علم نمیتواند آنها را توضیح دهد.
4️⃣ ۴۵ درصد میگویند که احساس ارتباط ناگهانی با چیزی فراتر از این دنیا داشتهاند.
5️⃣ ۳۴ درصد میگویند که احساسی قوی داشتهاند که فردی که درگذشته از آن سوی دنیا با آنها ارتباط برقرار کردهاست.
6️⃣ ۳۰ درصد میگویند که شخصاً با یک روح یا نیروی معنوی نامرئی مواجه شدهاند.
🌿 بر اساس این دادهها ۷۰ درصد امریکاییها خورد را افرادی باورمند به امور معنوی توصیف میکنند. با این حال، از آنجایی که این اولین باری است که مرکز تحقیقاتی پیو بسیاری از این پرسشها را در مورد باورها، اعمال و تجربیاتی که ممکن است معنوی تلقی شوند از امریکاییها پرسیدهاست، بر اساس این دادهها نمیتوان درباره میزان افزایش یا کاهش معنویتگرایی در بین امریکاییها نظر داد.
🌿 تحقیقات پیشین این مرکز بیشتر بر اعتقاد دینی متمرکز بوده است. این بررسیها کاهش در باورها و اعمال مذهبی سنتی را بین امریکاییها نشان دادهاست که شامل کاهش تعداد بزرگسالان امریکایی است که میگویند با اطمینان کامل به خدا ایمان دارند، به طور منظم در مراسم مذهبی شرکت میکنند، روزانه عبادت میکنند و دین را در زندگی خود بسیار مهم میدانند.
🌿 برخی از مقالات خبری پیشبینی کردهاند که جوانان امریکایی ممکن است از اعتقاد به مذاهب رسمی دورتر شوند و آن را با ترکیبی از عناصر معنوی برگرفته از منابع متعدد، از جمله ادیان آسیایی و سنتهای بومی آمریکا و همچنین باور به اموری چون کارتهای تاروت و مانند آن جایگزین کنند. پوشش رسانهای نیز معمولا بر افرادی متمرکز شدهاست که خود را باورمند به امور “معنوی اما نه مذهبی” توصیف می کنند.
🌿 در حالی که بررسیهای مرکز تحقیقات پیو از سال ۲۰۰۷ نشان میدهد درصد امریکاییهایی که خود را مسیحی میدانند کاهش یافتهاست. با وجوداین، شواهد مبنی بر جایگزینی «مذهب» با «معنویت» بسیار ضعیف به نظر میرسد، چراکه تعریف و تفکیک این مفاهیم دشوار است.
#اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل
https://eitaa.com/international20
افول آمریکا
در خــود آمریکا یک گروهی هستند به نام دیکلاینیستها اینها افول گرایانند. چرا آمریکا دارد افول پیدا میکند دلایل خاص خودش را دارد. افول پیدا کردن به این معنی نیست که دارد فروپاشی پیدا میکند. افول پیدا کردن یعنی اینکه قدرت نسبی اش دارد کاهش پیدا می کند. اتحاد جماهیر شوروی در وضعیت فروپاشی collapse) قرار گرفت آمریکا در وضعیتی دیکلاین (decline) قرار دارد یعنی زمانی بود که آمریکا ۵۰ در صد تولید ناخالصی جهان را در اختیار داشت امروز 23 درصد از تولید ناخالصی جهان را دارد. چین زمانی یک درصد از تولید ناخالصی جهان را داشت که امروزه ۱۰ یا ۱۲ درصد را در اختیار دارد.
پس وقتــی نسبت قدرت چین و هند و روسیه و آفریقای جنوبی با یک تغییراتی همراه میشود بیانگر این است که نسبت قدرت آنها در مقیاس ۱۰ سال پیش در برابر آمریکا بیشتر شده است.
وقتی نسبت قدرت تغییر پیدا میکند چه وضعیتی به وجود میآید؟
در جواب باید گفت: وضعیت بحران است. این بحران میتواند یک نوع آشوب سازی خاصی در حوزه سیاست و ادبیات و روابط بین الملل به نوعی به جا بگذارد.
شما نشانه های مختلف بحران را می بینید. یـک بحران در فضای اوراسیا دیده میشود یک بحران یمن در بود یک بحران افغانستان، یک بحران عراق و یک بحران مربوط به ایران است.
#اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل
https://eitaa.com/international20
4.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📰 آتشسوزی در انبار شرکت اسرائیلی Neostrim در قزاقستان
⬅️ به گزارش ماوراءالنهر و بهنقل از آندره سرینکو، شامگاه ۱۴ژانویه۲۰۲۴، انبار شرکت اسرائیلی Neostrim در آلماتی قزاقستان دچار حریق شد.
📄 شرکت Neostrim وابسته به شرکت بینالمللی BASF Central Asia است که توسط سرمایهداران اسرائیلی حمایت میشود.
📄 بهگفته این منبع، حمله به این انبار توسط فرد ناشناسی با استفاده از کپسول اکسیژن و بنزین انجام شده است. مهاجم کپسول اکسیژن را در انبار قرار داده و با استفاده از بنزین آن را به آتش کشیده و سپس از محل فرار کرده است.
❗️ آندره همچنین با تکیه بر منابع خود تاکید میکند که این حمله ارتباط مستقیمی با وقایع چند ماه اخیر در غزه دارد و به احتمال زیاد این حمله نیز یکی دیگر از اقدامات زیرزمینی ضداسرائیلی در قزاقستان و منطقه آسیای مرکزی است.
#اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل
https://eitaa.com/international20
موضوع جدید اندیشکده مطالعات روابط بین الملل
بررسی چین و سیاست خارجی و راهبردهای چین در دنیا می باشد
#اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل
https://eitaa.com/international20
امروزه برخی چین را «ابرقدرت» «شرق» مینامند؛ کشوری که میرود نامش را در زمره یکی
از کشورهایی که قواعد بازی سیاست و اقتصاد را در قرن ۲۱ تعیین میکنند تثبیت کند. اگر شوروی در قرن ۲۰ عنوان ابر قدرت شرق را یدک میکشید اما نتیجه بی پروایی ها و بلند پروازی های این کشور در سال ۱۹۹۱ نمایان شد یعنی زمانی که ۱۵ کشور از دل ابر قدرت سابق زاده شدند. اما چین با احتیاط بیشتری به پیش میرود و رهبرانش از الگوی شوروی درس عبرت گرفته اند. چین حتا جامه ابرقدرتی شرق را بر قامت خود کوچک میبیند و درصدد است تا طرحی نو در اندازد و قرن ۲۱ را «قرن چین سازد. برخی معتقدند که سال ۲۰۴۰ سالی است که چین از آمریکا پیشی خواهد گرفت و جامه هژمون» بر تن خواهد کرد. آنها بر این باورند که اقتصاد چین با نرخ رشد بالایی در حال پیشرفت است اما آمریکا به دلیل جنگهای پرهزینه در عراق و افغانستان و کسری بودجه و درگیری در بسیاری از پروندههای جهانی عملا وارد دوره ای از فرسایش شده است. دقیقا بخاطر همین نگرانی بود که ترامپ ظهور کرد و سیاستهای تازه ای را در پیش گرفت
#اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل
https://eitaa.com/international20
دربرتری اقتصاد چین اکنون هم بر جهانیان ثابت شده است. چین دارای دومین جهان و سومین کشور پهناور دنیا پس از روسیه و کاناداست که تقریبا با ۱۴ کشور دارای مرز مشترک زمینی و با ۶ کشور دارای مرز آبی مشترک است این کشور با مساحتی بیش از ۹ میلیون کیلومتر مربع دارای بیش از ۵ هزار جزیره پراکنده در قلمرو دریائی خود است که مساحت کل آنها ۸۰ هزار کیلومتر مربع و طول ساحلی آنها ۱۴ هزار کیلومتر است. اقتصاد ۱۴ تریلیون دلاری این کشور آینده ای را نوید میدهد که در آن چین میتواند به یکی از بازیگران و معماران اصلی اقتصاد و سیاست در جهان تبدیل شود. اگر چند دهه پیش ۵ کشور چین را به عنوان یک طرف تجاری به رسمیت میشناختند اکنون بیش از ۱۰۰ کشور چین را به عنوان یک شریک تجاری مهم مینگرند نفوذ این کشور در اقصا نقاط دنیا دیده میشود. چینی ها در راستای دور زدن کشورهای غربی مبادرت به تأسیس بانک توسعه زیرساختی آسیا کرده اند که نقش صندوق بین المللی پول را برای کشورهای آسیایی و غیر آسیایی ایفا می کند. اگر IMF در اعطای وامهای خود شرایط خاصی را لحاظ میکـ کند تا بازگشت پولش تضمین شود اما چین هیچ پیش شرطی را برای اعطای وام تعیین نمی کند
#اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل
https://eitaa.com/international20
۱. تجلی روح کنفوسیوس در کالبد چین
قرن ۲۱ را «قرن چین خوانده اند؛ قرنی که در آن احتمالا اژدهای زرد از ایالات متحده پیشی خواهد گرفت. برخی ظهور چین را به منزله افول آمریکا میدانند و بر این باورند که اقتصاد چین با نرخ رشد بالایی در حال پیشرفت است اما آمریکا به دلیل جنگهای پرهزینه در عراق و افغانستان و کسری بودجه و درگیری در بسیاری از پروندههای جهانی عملا وارد دوره ای از فرسایش شده است برخی دیگر چنین استدلال میکنند که عبارت «ظهور چین» پس از «حملات ۱۱ سپتامبر»، «جنگ «عراق» و «انتخاب» باراک اوباما پرکلیک ترین خبر بوده است. در قاموس این گروه، ظهور چین به عنوان قدرتی جهانی «تنها اتفاقی است که سیاست بین الملل را در قرن ۲۱ از نو شکل خواهد داد برخی هم چین را به منزله قدرتی نوظهور یا در حال ظهور مورد شناسایی قرار داده اند تعدادی دیگر این کشور را تهدیدی بر نظم جهانی میپندارند و گروهی هم این کشور را رقیبی مهم در فضای اقتصادی تلقی کرده اند، تعدادی هم از «نواستعمارگری چین» سخن به میان آورده اند تعدادی از تحلیلگران هم از نظریه هایی مانند سازه انگاری برای توصیف ظهور چین بهره جسته اند
#اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل
https://eitaa.com/international20
به هر روی، «ظهور چین در درون نظام بین الملل موجود بیانگر یکی از مهمترین تغییرات در روابط جهانی در آغاز سده جدید است بدین معنا که این کشور در حال حرکت از یک حالت انفعالی و انزواجویانه به یک قدرت منطقه ای و بین المللی توانا به اعمال نفوذ نه فقط در آسیای شرقی بلکه در نظام بین المللی است. این ظهور برای چین هم فرصت» است و هم «چالش». «فرصت برای عرض اندام و یافتن فضایی برای رشد و بالیدن و چالش از این جهت که ممکن است با واکنشهایی از سوی «هژمون» و سایر رقبا مواجه شود به همین جهت است که بزرگترین چالش و فرصت فراروی سیاست خارجی چین در سده ۲۱ تنظیم و مدیریت نحوه روابط با آمریکاست. همزمان شدن فروپاشی شوروی به عنوان تنها قدرت موازنه گر در برابر هژمون طلبی آمریکا با روند ظهور چین در نظام بین الملل باعث شد تا بسیاری از ناظران مسائل بین المللی روندهای روابط چین و آمریکا را تعیین کننده نهایی حکمرانی جهانی در سده جدید بدانند گروهی دیگر از صاحبنظران هم چین را قدرتی غیر لیبرال» نامیده اند که اگرچه از مولفه های قدرت برخوردار است اما در زمره قدرتهای غیر لیبرال قرار میگیرد. حقیقت چیست؟ آیا به راستی قرن ۲۱ قرن چین است؟ آیا قرن آمریکایی» به پایان خود نزدیک میشود؟
#اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل
https://eitaa.com/international20
animation.gif
حجم:
116.9K
نظام سیاسی چین را شاید بتوان یک نظام کمونیستی مختلط نامید که اندیشه های بر کنفوسیوس مارکس و مائو مبتنی است. این کشور در عین حال دست به یک تجدیدنظر طلبی در باورهای کمونیستی خود زده است مارکسیستها معتقدند کارگران در تمام کشورها نمی توانند بطور مسالمت آمیز به اهداف خود برسند. بنابراین تحول بنیادین فقط از طریق جنگ و تمرد و انقلاب میسر میشود در چین اینگونه نبود کارگران نه دست به انقلاب و جنگ زدند و نه تمرد پیشه ساختند بلکه تحول از بالا به پایین رخ داد چینیها با پی بردن به اینکه با کمونیسم نمیتوانند به مصاف سرمایه داری بروند به سوسیالیسم با مختصات چینی»گذار کردند تا ضمن تعامل با سرمایه داری و بهره بردن از مواهب ،آن یک نظام اندیشه و یک نظام سیاسی نوینی با مختصات چینی در اندازند تا هم آن را داشته باشند و هم این را هم از مواهب بازار آزاد بهره برند و هم از مواهب کمونیسم مانند ماندگاری در قدرت، نظارت شدید بر فضای رسانه ای مطبوعاتی و غیره برخی هم چین را یک دولت کمونیستی لیبرال» مینامند که ترکیبی است از کمونیسم توتالیتر و کمونیسم لیبرال یا به تعبیری انتقال از کمونیسم توتالیتر به سوسیالیسم با سیمایی انسانی به هر روی چینی ها اصلاح طلبی کنفوسیوسی را جایگزین انقلاب کردند به این ترتیب چینیها در نظام اندیشه خود به این باور رسیدند که تن به اصلاح در اندیشه های خود بدهند و به همزیستی مسالمت آمیز با غرب و نظام کاپیتالیستی روی آورند و از شدت تخاصم خود با قدرت های برتر نظام بین الملل بکاهند
#چین
#اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل
https://eitaa.com/international20
🔺ویژگیهای عمومی و راهبردی جنگ آینده:
۱- در هم تنیدگی و تأثیرگذاری متقابل تهدیدهای نظامی با تهدیدهای امنیتی
۲- قدرت غافلگیری بالا (فریب، قدرت مخفیسازی، تهاجم دور از انتظار، استقرار دور)
۳- اشراف اطلاعاتی با توجه به امکانات گسترده در فضا، هوا، زمین و دریا
۴- عملیات پر شدت و متمرکز در زمان کوتاه (گریز از فرسایشی شدن #جنگ)
۵- گستردگی عملیات از نظر جغرافیا و بُعد مکان (سطح، زیرسطح، هوا و فضا)
۶- فناوری محور بودن
۷- تکیه بر عملیات مخصوص چند نیرویی
۸- گسترش و سیالی کردن میدان جنگ
۹- تلفیق توانمندیها (نرم، نیمهسخت و سخت)
۱۰- حمله به توانمندیهای راهبردی و مراکز ثقل دشمن
۱۱- بهرهگیری از عملیات گسترده روانی با استفاده از تکنیکها و تاکتیکهای رسانهای و فضای سایبر
۱۲- کاهش چرخه زمان اطلاعات و زمان اجرای اطلاعات
۱۳- افزایش دقت هدفگیری و هوشمند شدن سلاحها بهعنوان مثال افزایش دقت، سرعت و قدرت تخریب موشکها (کاهش هواپیماها و مهمات)
۱۴- نزدیکی سطوح راهبردی، عملیاتی و راه کنشی جنگ
۱۵- همزمانی عملیات در سطوح راهبردی، عملیاتی و راه کنشی
۱۶- عملیات نظامی تأثیرمحور با تمرکز بر نقاط ثقل و ستون فقرات کشور مقابل
۱۷- دور ایستایی #جنگ_آینده
۱۸- ارزش محوری و آرمانی بودن (ایدئولوژی و هدفهای بلندمدت)
۱۹- مردم پایه بودن
۲۰- دریا پایه و هوا پایه بودن (استفاده حداقل از نیروی زمینی)
۲۱- استفاده از گروههای تروریستی فراملی و فروملی در محیط قومی-مذهبی
۲۲- خصوصیسازی و استفاده از توان شرکتهای امنیتی در پوشش شرکتهای تجاری
۲۳- شناخت محور بودن (با استفاده از علوم شناسایی) – یکی از تأکیدات مقام معظم رهبری حضرت امام خامنهای حفظهالله دشمنشناسی است.
۲۴- همطراز نبودن
۲۵- نابرابر بودن
۲۶- قابلیت محور بودن
۲۷- بسیج توانمندی و مؤلفههای قدرت ملی
۲۸- متنوع شدن محیط تهدیدات و نوع عملیات
#اندیشکده_مطالعات_روابط_بین_الملل
https://eitaa.com/international20