eitaa logo
اندیشکده مطالعات روابط بین الملل
87 دنبال‌کننده
61 عکس
20 ویدیو
25 فایل
این کانال در صدد است با بررسی سازمان های بین المللی نقش و هدف قدرت های بزرگ را از ایجاد این سازمان ها بررسی کند
مشاهده در ایتا
دانلود
دربرتری اقتصاد چین اکنون هم بر جهانیان ثابت شده است. چین دارای دومین جهان و سومین کشور پهناور دنیا پس از روسیه و کاناداست که تقریبا با ۱۴ کشور دارای مرز مشترک زمینی و با ۶ کشور دارای مرز آبی مشترک است این کشور با مساحتی بیش از ۹ میلیون کیلومتر مربع دارای بیش از ۵ هزار جزیره پراکنده در قلمرو دریائی خود است که مساحت کل آنها ۸۰ هزار کیلومتر مربع و طول ساحلی آنها ۱۴ هزار کیلومتر است. اقتصاد ۱۴ تریلیون دلاری این کشور آینده ای را نوید میدهد که در آن چین میتواند به یکی از بازیگران و معماران اصلی اقتصاد و سیاست در جهان تبدیل شود. اگر چند دهه پیش ۵ کشور چین را به عنوان یک طرف تجاری به رسمیت میشناختند اکنون بیش از ۱۰۰ کشور چین را به عنوان یک شریک تجاری مهم مینگرند نفوذ این کشور در اقصا نقاط دنیا دیده میشود. چینی ها در راستای دور زدن کشورهای غربی مبادرت به تأسیس بانک توسعه زیرساختی آسیا کرده اند که نقش صندوق بین المللی پول را برای کشورهای آسیایی و غیر آسیایی ایفا می کند. اگر IMF در اعطای وامهای خود شرایط خاصی را لحاظ میکـ کند تا بازگشت پولش تضمین شود اما چین هیچ پیش شرطی را برای اعطای وام تعیین نمی کند https://eitaa.com/international20
۱. تجلی روح کنفوسیوس در کالبد چین قرن ۲۱ را «قرن چین خوانده اند؛ قرنی که در آن احتمالا اژدهای زرد از ایالات متحده پیشی خواهد گرفت. برخی ظهور چین را به منزله افول آمریکا میدانند و بر این باورند که اقتصاد چین با نرخ رشد بالایی در حال پیشرفت است اما آمریکا به دلیل جنگهای پرهزینه در عراق و افغانستان و کسری بودجه و درگیری در بسیاری از پروندههای جهانی عملا وارد دوره ای از فرسایش شده است برخی دیگر چنین استدلال میکنند که عبارت «ظهور چین» پس از «حملات ۱۱ سپتامبر»، «جنگ «عراق» و «انتخاب» باراک اوباما پرکلیک ترین خبر بوده است. در قاموس این گروه، ظهور چین به عنوان قدرتی جهانی «تنها اتفاقی است که سیاست بین الملل را در قرن ۲۱ از نو شکل خواهد داد برخی هم چین را به منزله قدرتی نوظهور یا در حال ظهور مورد شناسایی قرار داده اند تعدادی دیگر این کشور را تهدیدی بر نظم جهانی میپندارند و گروهی هم این کشور را رقیبی مهم در فضای اقتصادی تلقی کرده اند، تعدادی هم از «نواستعمارگری چین» سخن به میان آورده اند تعدادی از تحلیلگران هم از نظریه هایی مانند سازه انگاری برای توصیف ظهور چین بهره جسته اند https://eitaa.com/international20
به هر روی، «ظهور چین در درون نظام بین الملل موجود بیانگر یکی از مهمترین تغییرات در روابط جهانی در آغاز سده جدید است بدین معنا که این کشور در حال حرکت از یک حالت انفعالی و انزواجویانه به یک قدرت منطقه ای و بین المللی توانا به اعمال نفوذ نه فقط در آسیای شرقی بلکه در نظام بین المللی است. این ظهور برای چین هم فرصت» است و هم «چالش». «فرصت برای عرض اندام و یافتن فضایی برای رشد و بالیدن و چالش از این جهت که ممکن است با واکنشهایی از سوی «هژمون» و سایر رقبا مواجه شود به همین جهت است که بزرگترین چالش و فرصت فراروی سیاست خارجی چین در سده ۲۱ تنظیم و مدیریت نحوه روابط با آمریکاست. همزمان شدن فروپاشی شوروی به عنوان تنها قدرت موازنه گر در برابر هژمون طلبی آمریکا با روند ظهور چین در نظام بین الملل باعث شد تا بسیاری از ناظران مسائل بین المللی روندهای روابط چین و آمریکا را تعیین کننده نهایی حکمرانی جهانی در سده جدید بدانند گروهی دیگر از صاحبنظران هم چین را قدرتی غیر لیبرال» نامیده اند که اگرچه از مولفه های قدرت برخوردار است اما در زمره قدرتهای غیر لیبرال قرار میگیرد. حقیقت چیست؟ آیا به راستی قرن ۲۱ قرن چین است؟ آیا قرن آمریکایی» به پایان خود نزدیک میشود؟ https://eitaa.com/international20
animation.gif
116.9K
نظام سیاسی چین را شاید بتوان یک نظام کمونیستی مختلط نامید که اندیشه های بر کنفوسیوس مارکس و مائو مبتنی است. این کشور در عین حال دست به یک تجدیدنظر طلبی در باورهای کمونیستی خود زده است مارکسیستها معتقدند کارگران در تمام کشورها نمی توانند بطور مسالمت آمیز به اهداف خود برسند. بنابراین تحول بنیادین فقط از طریق جنگ و تمرد و انقلاب میسر میشود در چین اینگونه نبود کارگران نه دست به انقلاب و جنگ زدند و نه تمرد پیشه ساختند بلکه تحول از بالا به پایین رخ داد چینیها با پی بردن به اینکه با کمونیسم نمیتوانند به مصاف سرمایه داری بروند به سوسیالیسم با مختصات چینی»گذار کردند تا ضمن تعامل با سرمایه داری و بهره بردن از مواهب ،آن یک نظام اندیشه و یک نظام سیاسی نوینی با مختصات چینی در اندازند تا هم آن را داشته باشند و هم این را هم از مواهب بازار آزاد بهره برند و هم از مواهب کمونیسم مانند ماندگاری در قدرت، نظارت شدید بر فضای رسانه ای مطبوعاتی و غیره برخی هم چین را یک دولت کمونیستی لیبرال» مینامند که ترکیبی است از کمونیسم توتالیتر و کمونیسم لیبرال یا به تعبیری انتقال از کمونیسم توتالیتر به سوسیالیسم با سیمایی انسانی به هر روی چینی ها اصلاح طلبی کنفوسیوسی را جایگزین انقلاب کردند به این ترتیب چینیها در نظام اندیشه خود به این باور رسیدند که تن به اصلاح در اندیشه های خود بدهند و به همزیستی مسالمت آمیز با غرب و نظام کاپیتالیستی روی آورند و از شدت تخاصم خود با قدرت های برتر نظام بین الملل بکاهند https://eitaa.com/international20
🔺ویژگی‌های عمومی و راهبردی جنگ آینده: ۱- در هم تنیدگی و تأثیرگذاری متقابل تهدیدهای نظامی با تهدیدهای امنیتی ۲- قدرت غافل‌گیری بالا (فریب، قدرت مخفی‌سازی، تهاجم دور از انتظار، استقرار دور) ۳- اشراف اطلاعاتی با توجه به امکانات گسترده در فضا، هوا، زمین و دریا ۴- عملیات پر شدت و متمرکز در زمان کوتاه (گریز از فرسایشی شدن ) ۵- گستردگی عملیات از نظر جغرافیا و بُعد مکان (سطح، زیرسطح، هوا و فضا) ۶- فناوری محور بودن ۷- تکیه بر عملیات مخصوص چند نیرویی ۸- گسترش و سیالی کردن میدان جنگ ۹- تلفیق توانمندی‌ها (نرم، نیمه‌سخت و سخت) ۱۰- حمله به توانمندی‌های راهبردی و مراکز ثقل دشمن ۱۱- بهره‌گیری از عملیات گسترده روانی با استفاده از تکنیک‌ها و تاکتیک‌های رسانه‌ای و فضای سایبر ۱۲- کاهش چرخه زمان اطلاعات و زمان اجرای اطلاعات ۱۳- افزایش دقت هدف‌گیری و هوشمند شدن سلاح‌ها به‌عنوان مثال افزایش دقت، سرعت و قدرت تخریب موشک‌ها (کاهش هواپیماها و مهمات) ۱۴- نزدیکی سطوح راهبردی، عملیاتی و راه کنشی جنگ ۱۵- هم‌زمانی عملیات در سطوح راهبردی، عملیاتی و راه کنشی ۱۶- عملیات نظامی تأثیرمحور با تمرکز بر نقاط ثقل و ستون فقرات کشور مقابل ۱۷- دور ایستایی ۱۸- ارزش محوری و آرمانی بودن (ایدئولوژی و هدف‌های بلندمدت) ۱۹- مردم پایه بودن ۲۰- دریا پایه و هوا پایه بودن (استفاده حداقل از نیروی زمینی) ۲۱- استفاده از گروه‌های تروریستی فراملی و فروملی در محیط قومی-مذهبی ۲۲- خصوصی‌سازی و استفاده از توان شرکت‌های امنیتی در پوشش شرکت‌های تجاری ۲۳- شناخت محور بودن (با استفاده از علوم شناسایی) – یکی از تأکیدات مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای حفظه‌الله دشمن‌شناسی است. ۲۴- هم‌طراز نبودن ۲۵- نابرابر بودن ۲۶- قابلیت محور بودن ۲۷- بسیج توانمندی و مؤلفه‌های قدرت ملی ۲۸- متنوع شدن محیط تهدیدات و نوع عملیات https://eitaa.com/international20
فرماندار تگزاس: ما آماده جنگ داخلی با دولت بایدن هستیم. به دستور بایدن گاز تگزاس قطع شده است. https://eitaa.com/international20
پیشینه اصلاحات در چین آغاز اصلاحات در چین به سال ۱۹۷۸ بازمی گردد، دو سال پس از مرگ مائو زدونگ. اگر چین گذشته خوار و خفیف شمرده میشد اما امروز دیگر چنین نیست تاریخ چین امروز داستان کشوری است که روزگاری در دوران استعمار حقیر شمرده میشد چین سرزمینی است که قطب نما، باروت، کاغذ و چاپ را اختراع کرد و ثروتهای شگفت آور به دست آورد در حالی که اروپا هنوز عقب مانده بود. سپس قرن تحقیر» فرا رسید و بریتانیایی ها تریاک را به مردم چین تحمیل کردند، ژاپنی ها به جنایات وحشتناک روی آوردند و حقوق بشر هم ابزار فشار آمریکاییها شد. اما امروز چین به دنبال این است که سرنوشت خود را در دست بگیرد https://eitaa.com/international20
آدام اسمیت میگوید چین در قرن ۱۸ یکی از ثروتمندترین کشورها بود. او در «ثروت ملل» مینویسد چین همچنین یکی از بارورترین و پرکشت شده ترین صنعتی ترین و مرفه ترین و شهری ترین کشورها در دنیا بود شاید در این سخن اغراق باشد اما دوران افول چین از قرن ۱۶ شروع شد و در قرن ۲۰ به اوج خود رسید میتوان تاریخ قرن ۲۰ چین را به دو دوره پیش از مائو» و پس از مائو تقسیم کرد . چین در دوران حیات مائو کشوری ،فقیر درگیر قحطی و رقابت با برادر بزرگتر (شوروی) بود نظام سیاسی این کشور نیز متکی بر کشاورزی بود. چین در دوران مائو کشوری ضعیف بود که در آن هنگ کنگ و ماکائو در اختیار بریتانیا و پرتغال بود و تایوان زیر یوغ آمریکا قرار داشت چرخ اقتصاد نمی چرخید در آن دوران که نظام دو قطبی همچنان حاکم بود. https://eitaa.com/international20
چین در مسیر ادغام با جهان جهان امروز جهان وابستگی متقابل است در این دهکده جهانی که همه به نوعی به هم وابسته اند نمی توان از دنیای خارج برید سر به لاک درون فرو برد و دم از توسعه زد. مبنای توسعه اساسا ارتباط با بیرون و بهره گیری از سرمایه و تکنولوژی دیگران است. چین این را به خوبی دریافت چشم بادامیها از ابتدا یک سیاست هوشمندانه انتخاب کردند آنها برای توسعه به نزاع با جهان پیرامون و فراپیرامون نپرداختند و همواره به دنبال اثبات این امر به دنیا بودند که «ظهور چین» تهدید نیست بلکه امری مسالمت آمیز خواهد بود. آنها در گام اول دست به «هراس زدایی» و «اعتمادسازی» با همسایگان زدند و به آنها اطمینان دادند که از سوی چین بلعیده نخواهند شد https://eitaa.com/international20
از دهه ۸۰ سیاست خارجی چین با رهبری دنگ شیائوپینگ» به دو اصل متوسل شد ۱ - حفظ یکپارچگی، مالکیت و استقلال چین ۲- ایجاد یک محیط بین المللی مطلوب در راستای اصلاحات و سیاستهای درهای باز چنین بود که چینیها از «امنیت» به «اقتصاد» گذار کردند و ضمن تنش زدایی با همسایگان به عقد توافق نامه های دوجانبه با همسایگان دور و نزدیک روی آوردند. چینیها با ترجیح دیپلماسی اقتصادی بر دیپلماسی سنتی مبتنی بر مولفه های امنیتی و سیاسی به دنبال اصلاح چهره خود در جهان برآمدند تا نگاه جهانی به این کشور را از یک عنصر سرکش و بر هم زننده به یک بازیگر معقول قابل پیش بینی و هماهنگ با نظام بین المللی تغییر دهند. به این ترتیب کشوری که در دهه ۷۰ تجارتی کمتر از ۱۵۰ میلیارد دلار داشت در سال ۲۰۱۸ به تجارتی ۱۴ تریلیون دلاری دست یافت و به دومین قطب اقتصاد در دنیا تبدیل شد. در این مسیر، چینی ها علاوه بر قدرت اقتصادی به مولفه قدرت نرم نیز اهتمامی ویژه نشان دادند تا نگاه به چین را بار دیگر تحت تأثیر قرار دهند چینی ها در راستای قدرت نرم خود دست به این کارها زدند: تأسیس ۵۰۰ موسسه کنفوسیوس شناسی در ۱۴۰ کشور و تدریس مکتب کنفوسیوس در هزار موسسه یا دانشگاه در دنیا؛ برگزار سال نوی چینی در ۲ هزار شهر در ۱۴۰ کشور؛ تأسیس خبرگزاری در ۱۶۲ شهر جهان؛ خرید ۳۲ رادیو در ۱۴ کشور. چین حدود ۱۰ میلیارد دلار در سال برای چهره سازی خود در دنیا هزینه می کند https://eitaa.com/international20
چینی ها علاوه بر قدرت اقتصادی به مولفه قدرت نرم نیز اهتمامی ویژه نشان دادند تا نگاه به چین را بار دیگر تحت تأثیر قرار دهند چینی ها در راستای قدرت نرم خود دست به این کارها زدند: تأسیس ۵۰۰ موسسه کنفوسیوس شناسی در ۱۴۰ کشور و تدریس مکتب کنفوسیوس در هزار موسسه یا دانشگاه در دنیا؛ برگزار سال نوی چینی در ۲ هزار شهر در ۱۴۰ کشور؛ تأسیس خبرگزاری در ۱۶۲ شهر جهان؛ خرید ۳۲ رادیو در ۱۴ کشور. چین حدود ۱۰ میلیارد دلار در سال برای چهره سازی خود در دنیا هزینه می کند. چین قدرت سخت و نرم را هم راستا با هم به پیش میبرد جوزف نای معتقد است چین سرمایه گذاری میلیاردی برای افزایش قدرت نرم خود انجام داده است. او معتقد است برخی بر این باورند که مفهوم فعلی قدرت نرم پس از پایان جنگ سرد تغییر کرده است این دیدگاه معتقد است که «نفوذ اقتدارگرایانه جدید» که در اقصا نقاط دنیا احساس میشود چیزی نیست جز قدرت سخت. این استاد دانشگاه هاروارد معتقد است وقتی خبرگزاری شینهوا آزادانه در کشورهای دیگر شعبه دارد و فعالیت می کند تکنیکهای قدرت نرم را به خدمت میگیرد. وقتی رادیو بین المللی چین آشکارا در ۱۴ کشور ۱۳۳ ایستگاه رادیویی دارد مرزهای قدرت سخت را در نوردیده است. اکنون «هانبان Hanban دفتر بین المللی شورای زبان (چینی ۵۰۰ موسسه کنفوسیوسی و ۱۰۰۰ کلاس درس کنفوسیوسی را در مدارس و دانشگاههای جهان مدیریت میکند تا زبان و فرهنگ چینی را به جهان بشناساند و زبان چینی را به زبانی مرجع در مکاتبات و مراوادت جهانی تبدیل کرده و آن را به زبانی برای تغذیه فرهنگی جهان تبدیل سازد. #https://eitaa.com/international20
جوزف نای در کتاب آیا قرن آمریکا به پایان رسیده است؟ مینویسد قدرت نرم اصولا به واسطه تعدد جامعه مدنی و بخش خصوصی حاصل میشود که چین فاقد آن است. با این حال، اگرچه چین فاقد جامعه مدنی است اما با استفاده از دیگر مولفه های قدرت کوشیده است تا خلاً نهادهای مدنی را پر کند چینیها دارای بخش خصوصی قدرتمند هستند و در پروپاگاندای رسانه ای مبادرت به تأسیس شبکه شینهوا کرده اند https://eitaa.com/international20 https://eitaa.com/international20