مهربان، الله این شب قدری،زیارت نجف برامون بنویس.تا دست مون که به انگور ضریح رسید زیرلب بخونیم:
[چه مبارکسحری بودو چه فرخندهشبی
آن شبِ قدر که این تازه براتم دادند]
علی جانم
تقدیرِ من از بندِ تو آزاد شدن نیست،
دیدی که گشودی در و من پَر نگشودم؟...
|فاضل نظری|
تنها دخل و تصرفی که شب قدر میتواند
در حق الناس داشته باشد
این است که
خداوند با اشکها و دعاهای ما
در این شبها
به حرمت پشیمانی و توبهمان
دل بندگانی که ما به آنها ظلم کردهایم
را نرم کند تا ما را ببخشند
و گرنه چاره پاک شدن حقالناس،
فقط دست همان بنده مظلوم است
و بس…