eitaa logo
حانون
250 دنبال‌کننده
244 عکس
59 ویدیو
2 فایل
ناگفتنی‌های من؛ یه کم از همه چیز. روان‌شناسی، شعر و روزمره های یک آدم معمولی. ادمین: @Hanoon_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هجده سالگی، دلم سفر می‌خواست اما کفگیرم خورده بود ته دیگ، آدم رو زدن به خانواده و کسی هم نبودم و نيستم. تو خیابون بودم یهو رفتم گوشواره مو فروختم، فرداش رفتم سفر. راستش هنوزم نتونستم گوشواره ام بخرم، اما حال خوبم تو اون سفر وصف‌نشدنی بود و البته از کرده خود دل شادم... خیلیا عمر میکنن ولی زندگی نه من توی این سکانس زندگی کردم و از این بابت خوشحالم.