eitaa logo
ایران ما
1.11میلیون دنبال‌کننده
43.1هزار عکس
25.4هزار ویدیو
71 فایل
🇮🇷 «ایران ما» «همیشه با خبر، با ما» 📡جدیدترین و مطمئن ترین خبرها و تحلیل های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همراه با 📡 مطالب مفید و کاربردی 🔔 درخواست تبلیغات: @shaparak_t ارتباط با ادمین و ارسال سوژه: @Ad_iraan_ma
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺تحلیل خبری | وقتی نئولیبرالیسم تن برهنه می‌فروشد تا جنگ را بچرخاند 📍 اوکراین، در بحبوحه‌ی یک جنگ خانمان‌سوز، به دنبال قانونی‌سازی پورنوگرافی (فیلم‌های غیراخلاقی) است! 🔻 کشوری که زیر بمباران و جنگ نظامی با روسیه قرار دارد، حالا دست به دامن صنعت "تن‌فروشی دیجیتال" شده تا ارتش خود را تأمین مالی کند. این خبر عجیب اما واقعی است. یاروسلاو ژلزنیاک، نماینده پارلمان و نایب‌رئیس کمیسیون مالی، قانونی را پیشنهاد داده که پورنوگرافی را در اوکراین جرم‌زدایی کند تا مالیات‌گیری از آن رسمی شود. توجیه او چیست؟ «برای ارتش پول نیاز داریم.» 🔻آمار تکان‌دهنده: تولیدکنندگان اوکراینی محتوا در برنامه‌های غیراخلاقی، طبق آمار رسمی، طی دو سال بیش از ۱۲۳ میلیون دلار درآمد داشته‌اند. حدود ۳۵۰ نفر از این افراد، در مجموع ۱.۶ میلیون دلار مالیات پرداخت کرده‌اند. تخمین زده می‌شود قانونی‌سازی کامل پورن، سالانه ۱۲.۳ میلیون دلار مالیات به خزانه‌ی دولت وارد کند. 🔻تحلیل: فروپاشی اخلاق، به اسم میهن‌دوستی چه بر سر یک کشور می‌آید که میان اخلاق عمومی و بقای نظامی-سیاسی، تن به نرمال‌سازی فروش بدن انسان می‌دهد؟ آیا واقعاً هیچ راهی جز این برای تأمین بودجه‌ی جنگ وجود ندارد؟ 🔻اینجا همان جایی است که نئولیبرالیسم افسارگسیخته خود را نشان می‌دهد: وقتی بازار، همه‌چیز را به کالا تبدیل می‌کند؛ وقتی حتی جسم انسان و روابط خصوصی، به ابزار "پیشرفت" بدل می‌شود. 🔻واقعیت تلخ : غرب جنگ را آغاز کرد، اما رها هم کرد جنگ اوکراین، از ابتدا با حمایت مالی و تسلیحاتی گسترده‌ی آمریکا و اروپا همراه بود؛ اما حالا، در میانه‌ی هزینه‌های سنگین و نبود چشم‌انداز روشن، حمایت‌ها کمرنگ شده. اوکراین، که زمانی سرباز نیابتی غرب در برابر روسیه بود، حالا تنها مانده؛ و برای تأمین هزینه‌ی جنگی که خودش آغاز نکرد، دست به دامن بازار تن شده است. 🔻تناقض عجیب قانون و اجرا: از یک طرف، دولت اوکراین برای فعالان صنعت پورن، نامه مالیاتی ارسال می‌کند؛ و از طرف دیگر، خانه‌ی همان افراد را به جرم "نقض ماده ۳۰۱" مورد یورش پلیس قرار می‌دهد! این همان "ریاکاری نهادی‌شده" است که از دل سیاست نئولیبرالی بیرون می‌آید: هم مالیات می‌خواهند، هم قربانی‌ات می‌کنند! 🔻هشدار: تن‌فروشی قانونی، زنگ خطر سقوط یک ملت است وقتی کشورها برای جبران اشتباهات استراتژیک ، به صنعت استثمار جنسی رو می‌آورند، باید پرسید: چه چیزی باقی مانده است که فروخته نشده باشد؟ نئولیبرالیسم از "تن" شروع نمی‌کند؛ اما معمولاً به آن ختم می‌شود. اگر امروز جسم فروخته می‌شود، فردا نوبت چیست؟ آیا واگذاری عزت ملی و انسانی هم توجیه‌پذیر خواهد شد؟ ما باید هوشیار باشیم؛ لیبرالیسم و سرمایه‌سالاری، اگر کنترل نشوند، «ناموس، اخلاق و انسانیت» را هم به‌نام وطن‌دوستی، در بازار می‌فروشند... ✍️یاسینی ┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄ @iraan_ma
🔺پایان تراژیک ملت‌هایی که سلاحشان را دادند و تسلیم شدند 🔹تسلیم سلاح، همیشه به فاجعه انجامیده است. از صبرا و شتیلا تا بوسنی، تاریخ پر از درس‌های تلخ است. اما طالبان تحت هیچ شرایطی خلع سلاح را نپذیرفت و سرنوشتی متفاوت رقم زد. آیا فلسطین از این درس، عبرت می‌گیرد؟ 🔹شرط اشغالگران صهیونیست در ازای تنها موافقت با ورود به مذاکرات آتش‌بس در غزه، یعنی خلع سلاح مقاومت در این منطقه که در چارچوب طرح پیشنهادی مصر به حماس علنی شد، یادآور نمونه‌های تاریخی است که ملت‌هایی که در لحظات حساس، با وعده‌ها و ضمانت‌های کتبی برای محافظت از آن‌ها به تسلیم سلاح خود رضایت دادند اما واقعیت این است که در هر نمونه، نتیجه فاجعه‌بار بود. 🔹پیشنهاد خلع سلاح حماس در غزه در حالی طرح شده که در غزه هیچ نوع سلاح سنگینی وجود ندارد؛ نه هواپیما، نه تانک، نه موشک‌های بالستیک و نه پهپادهای پیشرفته. 🔹سلاح‌های موجود در غزه طبق قوانین بین‌المللی به‌عنوان سلاح‌های دفاعی سبک یا سلاح‌های پلیسی طبقه‌بندی می‌شوند، از جمله بمب‌های دست‌ساز، آرپی‌جی، الیاسین و الغول که به‌صورت بومی تولید می‌شوند. 🔹ناظران می گویند که قرار دادن این شرط برای پایان جنگ به این معناست که اشغالگران و حامی آمریکایی آن‌ها به دنبال تداوم جنگ هستند، نه پایان آن. این نشان می‌دهد که هدف آن‌ها ادامه طرح کشتار برای کشتار و نسل‌کشی است، نه فقط کوچ اجباری بدون وارد آمدن کوچک‌ترین آسیبی به یک سرباز اسرائیلی. 🔹نخستین نمونه‌، سازمان آزادی‌بخش فلسطین است که در سال‌های ۱۹۸۰ میلادی پس از محاصره بیروت، با تسلیم تسلیحات سنگین خود موافقت کرد تا خروج امنی از لبنان داشته باشد و از طریق کشتی‌ها به دور از مرزهای فلسطین اشغالی منتقل شود. 🔹اما تنها چند روز پس از آن، کشتار صبرا و شتیلا رخ داد. این حادثه در حافظه فلسطینی‌ها به‌عنوان یادآوری اهمیت سلاح مقاومت به‌عنوان خط قرمز، به ویژه در برابر دشمنی که به توافق‌نامه‌ها و تعهدات پایبند نیست، باقی مانده است. ┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄ @iraan_ma
🔺 ۲ گام اساسی در مذاکرات کارشناسی با آمریکا 🔹باتوجه‌به حساسیت این مقطع، ضروری است که تیم مذاکره‌کننده کشورمان، از تجربهٔ چند دهه مذاکره با طرف آمریکایی نهایت بهره را ببرد و با دقت و تیزبینی بیشتری مسیر را ادامه دهد. ۱. تعیین سطح غنی‌سازی اورانیوم براساس نیازهای واقعی و استراتژیک کشور 🔹سطح غنی‌سازی باید متناسب با نیازهای عملی ایران در حوزه‌های پزشکی، صنعت و انرژی تعیین شود تا از تبدیل شدن برنامه هسته‌ای به یک فعالیت نمادین جلوگیری گردد. 🔹ایران به‌عنوان کشوری مستقل، نباید در تأمین نیازهای حیاتی خود به دیگران وابسته باشد، به‌ویژه در شرایطی که نظام بین‌المللی بی‌ثبات است و قدرت‌های بزرگ به‌صورت یک‌جانبه منافع خود را بر حقوق دیگر ملت‌ها ترجیح می‌دهند. 🔹هرگونه محدودیت غیرضروری بر غنی‌سازی، می‌تواند دستاوردهای فناورانه و امنیت ملی ایران را تهدید کند. ۲. اجرای متقابل و گام‌به‌گام تعهدات 🔸مهم‌ترین درس از تجربه برجام این بود که اجرای یک‌جانبه تعهدات توسط ایران، درحالی‌که طرف مقابل (آمریکا) به تعهداتش عمل نکرد، منجر به خسارات سنگین شد. راه‌حل 🔹هر مرحله از توافق باید مشروط به اجرای متقابل و قابل‌ارزیابی تعهدات آمریکا باشد تا از تکرار سناریوی خروج یک‌جانبه و تشدید تحریم‌ها جلوگیری شود. 🔹آمریکا سابقۀ بدعهدی (مانند خروج از برجام در ۲۰۱۸) و تصمیم‌گیری‌های هیجانی دارد؛ بنابراین سازوکارهای نظارتی و تضمین‌های عملی باید در توافق گنجانده شود. ┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄ @iraan_ma
🔺️فضای مجازی و تهدیدات اطلاعاتی؛ لزوم آگاهی در برابر اخبار دروغین 🔹️در رویدادهای مختلف، یکی از آسیب‌های جدی که جامعه را تهدید می‌کند، اشتیاق بیش از حد به دانستن پشت‌پرده‌هاست؛ طمعی که زمینه‌ساز سوءاستفاده سودجویان می‌شود. این افراد با انتشار اطلاعات نادرست، توجه افکار عمومی را به خود جلب کرده و از این فضا برای دیده شدن در شبکه‌های اجتماعی بهره می‌برند. 🔹️در چنین شرایطی، تقویت سواد رسانه‌ای بیش از هر زمان دیگری ضروری است. گسترش بی‌محابای عطش اطلاع‌رسانی در فضای مجازی باعث شده که بسیاری بدون آگاهی لازم، در دام اخبار جعلی و تحلیل‌های نادرست گرفتار شوند؛ حتی گاه افراد تحصیل‌کرده، اما کم‌دقت، ناخواسته به گمراهی افکار عمومی دامن می‌زنند. 🔹️نمونه‌های این آسیب را به روشنی در حوادث مختلف دیده‌ایم؛ از سانحه هوایی رئیس‌جمهور تا مذاکرات و انفجار اسکله بندرعباس. در این میان، برخی آگاهانه یا ناآگاهانه به جریان‌های معاند کمک می‌کنند تا روایت‌های جعلی را در ذهن جامعه تثبیت کنند؛ به‌گونه‌ای که حتی با گذشت زمان و انتشار توضیحات رسمی، بازگرداندن اعتماد و تصحیح ذهنیت‌های شکل‌گرفته دشوار می‌شود. 🔹️از این رو لازم است با دقت و هوشیاری، تنها به منابع رسمی و معتبر مراجعه کنیم و نگذاریم سودجویان و دشمنان از فضای بی‌اعتمادی و تردید سوءاستفاده کرده و جامعه را دچار سردرگمی کنند. ✍️امینی ┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄ @iraan_ma
🔺بندرعباس در آتش روایت ها؛ نبرد رسانه ای در میانه ی فاجعه ۱. انفجار بندرعباس؛ فاجعه‌ای که به میدان جنگ روایت‌ها تبدیل شد انفجار مهیب در بندر شهید رجایی بندرعباس، که در ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ رخ داد و ده‌ها کشته و زخمی برجای گذاشت، به سرعت به موضوعی داغ در رسانه‌های داخلی و خارجی تبدیل شد. اما آنچه این حادثه را از یک فاجعه صنعتی عادی متمایز می‌کند، تبدیل آن به میدانی برای «جنگ روایت‌ها»ست؛ میدانی که در آن روایت‌های مختلف، گاه متناقض و گاه هدفمند، تلاش دارند واقعیت را در چارچوب منافع خود بازتعریف کنند. ۲. دوگانگی روایت‌ها: امدادرسانی داخلی در برابر سناریوسازی خارجی در ساعات اولیه حادثه، رسانه‌های داخلی بر ابعاد انسانی و ضرورت امدادرسانی و مدیریت بحران تمرکز داشتند. در مقابل، برخی رسانه‌های بین‌المللی نظیر رویترز، آسوشیتدپرس و الجزیره، به سرعت سناریوهای مختلفی را مطرح کردند: از نشت مواد شیمیایی خطرناک تا فرضیه حمله سایبری یا خرابکاری خارجی. رسانه‌های اسرائیلی مانند هاآرتص و معاریو نیز با پیوند دادن این انفجار به روند مذاکرات هسته‌ای ایران در عمان، سعی داشتند ابعاد حادثه را فراتر از یک سانحه داخلی تصویر کنند. ۳. ادعاهای بی‌پایه؛ از "مواد نظامی" تا "حمله سایبری"! ادعای ارتباط انفجار با پروژه‌های حساس نظامی، که برخی رسانه‌های غربی و عبری‌زبان مطرح کردند، در حالی بود که وزارت دفاع و سایر نهادهای مسئول ایران به سرعت این گمانه‌زنی‌ها را بی‌اساس خواندند و اعلام کردند هیچ نشانه‌ای از سوخت موشکی یا مواد نظامی در محل انفجار وجود نداشته است. در عین حال، رسانه‌هایی چون نیویورک تایمز و گاردین، در چارچوب روایت‌های همیشگی خود درباره آسیب‌پذیری زیرساخت‌های ایران، بر احتمال وقوع حمله سایبری یا خرابکاری خارجی تاکید کردند؛ سناریویی که تاکنون هیچ مدرک معتبری برای آن ارائه نشده است. ۴. پاسخ ایران به شایعات: شفافیت در برابر جوسازی در این میان، آنچه توسط رسانه‌های معاند سعی شده تا دیده نشود، تلاش ایران برای مدیریت بحران و پاسخگویی شفاف به افکار عمومی است. مقامات استان هرمزگان و نهادهای مرتبط، به صورت رسمی اعلام کرده‌اند که تیم‌های کارشناسی در حال بررسی دقیق علل حادثه‌اند و نتایج پس از پایان تحقیقات منتشر خواهد شد. این رویکرد، در مقابل جریان گسترده‌ای از روایت‌سازی‌های بی‌پایه، اهمیت دوچندانی می‌یابد. ۵. حادثه بندرعباس و بازی همیشگی جنگ روانی علیه ایران تجربه‌های پیشین نشان داده است که در فضای بین‌المللی امروز، وقوع هر حادثه‌ای در کشورهایی چون ایران، می‌تواند به ابزاری برای جنگ روانی علیه آنها بدل شود. حادثه بندرعباس نیز از این قاعده مستثنی نیست. در چنین شرایطی، هوشمندی رسانه‌ای و تمرکز بر انتشار اطلاعات مستند و دقیق، کلید اصلی مقابله با پروژه‌های روایت‌سازی خواهد بود. ۶. قضاوت زودهنگام = همدستی با دشمن! تا زمانی که نتایج نهایی بررسی‌های فنی اعلام نشود، قضاوت درباره علت اصلی حادثه نه تنها غیرمسئولانه بلکه همسو با اهداف رسانه‌های معاند خواهد بود. اکنون، بیش از هر زمان دیگری، ضرورت صیانت از افکار عمومی در برابر سیلاب گمانه‌زنی‌های مغرضانه احساس می‌شود؛ همان چیزی که کارویژه‌ی اصلی رسانه‌های داخلی در این بزنگاه حساس است. ✍️یاسینی ┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄ @iraan_ma
🔺 به بهانه حادثه بندر شهید رجایی/ جنگ شناختی؛ ابزار قدرت در نبردهای بی‌صدا 🔹 در دنیای امروز، جنگ دیگر فقط با سلاح گرم و موشک هدایت نمی‌شود؛ «جنگ شناختی» به یکی از مؤثرترین ابزارهای قدرت در نبردهای پنهان و نیمه‌پنهان تبدیل شده است. هدف این نوع جنگ، نه صرفاً تخریب فیزیکی، بلکه شکل‌دهی به درک، تحلیل و تصمیم‌گیری ذهنی طرف مقابل است؛ نبردی که در آن، روایت‌ها، برداشت‌ها و ابهام‌ها به ابزار تهاجم بدل می‌شوند. یکی از نمونه‌های قابل توجه این نوع نبرد، انفجار اخیر در بندر شهید رجایی است. ابهام و سکوت؛ مؤلفه‌های جنگ روانی 🔹 روزنامه نیویورک‌تایمز در گزارشی نوشت که مقامات اسرائیلی در واکنش به درخواست اظهار نظر درباره انفجار روز شنبه در بندر شهید رجایی، سکوت اختیار کرده‌اند. در مقابل، منابع رسمی ایران علت احتمالی حادثه را وجود کانتینرهای شیمیایی اعلام کرده‌اند و اشاره‌ای به خرابکاری یا حمله نکرده‌اند. این سکوت از سوی اسرائیل، صرف‌نظر از اینکه در پشت پرده حادثه نقش داشته یا نه، باز هم در چارچوب همان سیاست آشنای «ابهام» قرار می‌گیرد؛ رویکردی که بخش مهمی از ابزارهای جنگ شناختی رژیم صهیونیستی را شکل می‌دهد. سیاست ابهام؛ تاکتیکی برای بی‌ثبات‌سازی ذهنی 🔹 سیاست ابهام، همان‌گونه که اسرائیل بارها در عملیات‌های امنیتی خود به کار گرفته، یعنی نپذیرفتن رسمی مسئولیت یک اقدام – حتی اگر در آن نقش مستقیم داشته باشد – و در عین حال خودداری از تکذیب صریح. این رویکرد اهداف متعددی را دنبال می‌کند: اولاً، ایجاد بلاتکلیفی در ذهن دشمن برای جلوگیری از واکنش مشخص؛ ثانیاً، حفظ بازدارندگی از طریق القای تهدید مداوم؛ و ثالثاً، کاهش فشارهای دیپلماتیک و بین‌المللی. حتی اگر حادثه‌ای واقعاً کار اسرائیل نباشد، همین سکوت حساب‌شده می‌تواند اثر روانی مشابهی ایجاد کند؛ چون پیام ضمنی آن چنین القا می‌کند: «شاید کار اسرائیل بوده و شاید بار دیگر هم چنین کند.» کنترل روایت؛ میدان اصلی جنگ شناختی 🔹 در جنگ شناختی، روایت و کنترل آن نقش حیاتی دارد. وقتی اسرائیل در چنین مواردی سکوت می‌کند، فضای رسانه‌ای جهان را وادار به گمانه‌زنی می‌سازد. حاصل آن، سردرگمی در تحلیل‌ها، اختلال در تصمیم‌گیری دشمن و تضعیف اعتمادسازی داخلی است. این وضعیت گاهی شکاف‌هایی در جبهه مقابل ایجاد می‌کند؛ عده‌ای دشمن خارجی را مقصر می‌دانند، و عده‌ای انگشت اتهام را به‌سوی عوامل داخلی نشانه می‌گیرند. به زبان ساده، سیاست ابهام اسرائیل صرفاً ابزاری برای پنهان‌کاری نیست؛ بلکه بخشی فعال و مؤثر از عملیات روانی علیه ذهن مخاطب – چه در سطح دولت، چه در میان مردم – به‌شمار می‌رود. استفاده متقابل از ابهام در جنگ سایه 🔹 البته این ابزار صرفاً در اختیار اسرائیل نیست. ایران نیز در چارچوب «جنگ سایه» از رویکردی مشابه بهره می‌برد؛ گاهی در واکنش به عملیات‌های تلافی‌جویانه در منطقه، و گاهی در واکنش به برخی حوادث داخلی مانند انفجارها که علت آن‌ها آتش‌سوزی یا نشت گاز اعلام می‌شود. در چنین مواردی، ایران نیز فرصت می‌خرد، فضای افکار عمومی را مدیریت می‌کند و مسیر پاسخ را باز نگه می‌دارد – بدون پرداخت هزینه یک درگیری مستقیم. جمع‌بندی 🔹 در نهایت، جنگ شناختی و رسانه‌ای را می‌توان واکسنی علیه آشکار شدن ضعف یا بی‌ثباتی تلقی کرد. هر دو طرف این میدان – ایران و اسرائیل – از ابزارهایی بهره می‌گیرند که نه‌تنها عملیات نظامی، بلکه نبردهای روانی، رسانه‌ای و روایتی را مدیریت می‌کند. در این میان، سیاست ابهام نه نشانه سکوت است و نه بی‌خبری؛ بلکه سلاحی نرم، منعطف و پرکاربرد در میدان نبردی‌ است که هر روز پیچیده‌تر، پنهان‌تر و چندلایه‌تر می‌شود. ✍ رضوانی ┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄ @iraan_ma
🔺حق غنی سازی حداکثری و بحث انحرافی ۳/۶۷ درصد 🔹برخلاف فضاسازی و قاب بندی طرف آمریکایی، اختلاف در مذاکرات بر سر غنی سازی ۳/۶۷ درصدی نیست. 🔹در این فضاسازی رندانه، توقف غنی سازی بیش از این میزان قطعی تلقی، و چنین وانمود می شود که موضوع مذاکره، امکان یا عدم امکان کف غنی سازی است! 🔹اما واقعیت، چیز دیگری است. اولا معاهده NPT حق بالاترین میزان غنی سازی را به اعضا از جمله ایران داده و صرفا ساخت سلاح هسته ای را ممنوع کرده است. 🔹ثانیا ایران قبلا در دولت اول اوباما، خباثت حریف را برای چندمین بار تجربه کرده که چگونه وعده توافق بر سر تامین سوخت ۲۰ درصد رآکتور تهران را دادند، اما در ادامه، بر سر راه خرید آن از کشور ثالث کارشکنی کردند. 🔹آمریکا همان روز، نیاز ۹۵۰ هزار بیمار به رادیو دارو را که باید در در رآکتور تهران تولید می شد، گروگان گرفت و ثابت کرد که ایران نمی تواند تامین نیازهای خود را به خارج از کشور یا وعده های دشمن موکول کند. 🔹آمریکایی ها همچنین می گویند ایران به جای برنامه هسته ای بومی، رآکتور تولید برق و سوخت آن را از طریق کشورهای دیگر تامین کند. این موضوع هم به خاطر بدعهدی طرف های آلمانی و فرانسوی، تبدیل به درس عبرت شده است. 🔹همان گونه که زیمنس آلمان، تعهد ساخت نیروگاه بوشهر را زیر پا گذاشت، شرکت یوردویف فرانسه نیز حاضر نشده سهم اورانیوم غنی شده به ایران را بدهد و حال آن که از اوایل دهه ۱۹۷۰، ده درصد از سهام و تولیدات غنی سازی یورودیف از سوی ایران خریداری شده است. 🔹بنابراین، هیچ توجیهی ندارد که ایران بخواهد از حق غنی سازی ۶۰ یا ۲۰ درصد عقب نشینی کند و به چانه زنی درباره امکان یا تعطیلی درباره غنی سازی ۳/۶۷ درصد بپردازد. این در حالی است که مقامات آمریکایی نه ثبات گفتاری دارند و نه سخنی از لغو موثر تحریم ها به میان آمده است. ┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄ @iraan_ma
🔺امکان تولید برق هست، مدیریت نیست قطعی‌های گسترده برق این روزها به یکی از جدی‌ترین مشکلات مردم تبدیل شده؛ از خانه‌ها تا کارخانه‌ها، همه با خاموشی‌های بی‌برنامه و ناگهانی دست‌به‌گریبانند. اما سؤال اصلی مردم این است: چرا این مشکل فقط حالا به این شدت بروز کرده؟ مگر زیرساخت‌ها تازه خراب شده‌اند؟ زیرساخت‌ها همان است، اما مدیریت فرق کرده مشکل کمبود تولید برق یا فرسودگی شبکه چیز جدیدی نیست. اما در دولت‌های قبل، همین شرایط با برنامه‌ریزی بهتر مدیریت می‌شد. قطعی گسترده اتفاق نمی‌افتاد، بخش تولید کمتر آسیب می‌دید و مردم کمتر در فشار قرار می‌گرفتند. امروز اما با همان زیرساخت‌ها، بی‌برنامگی آشکار است. قطع برق در خانه و کارخانه؛ هیچ‌کدام در امان نیستند ابتدا گفته شد قطعی‌ها فقط برای مشترکین خانگی است تا برق صنایع تأمین شود؛ اما خیلی زود مشخص شد کارخانه‌ها هم با خاموشی‌های مکرر مواجه‌اند. این یعنی نه اولویتی تعریف شده، نه برنامه‌ای وجود دارد. خاموشی‌ها بی‌نظم، بی‌اطلاع‌رسانی و پرهزینه‌اند. ساعات اداری کم شد، کار مردم عقب افتاد دولت ساعات اداری را کاهش داد تا مصرف برق کنترل شود. اما در عمل، کار ادارات عقب افتاد، بهره‌وری کاهش یافت و نارضایتی عمومی بالا رفت. این تصمیم نه‌تنها بحران را حل نکرد، بلکه خودش به بحران تبدیل شد. تغییر ساعات مدارس؛ صدای اعتراض خانواده‌ها بلند شد یکی از تصمیمات پرحاشیه، تغییر ساعات شروع مدارس بود. اقدامی که نه کارشناسی بود، نه با خانواده‌ها هماهنگ شده بود. دانش‌آموزان سردرگم شدند، والدین معترض شدند و نظم زندگی هزاران خانواده به هم ریخت. مسئولیت با کیست؟ دولت باید پاسخ دهد چرا با گذشت هشدارهای کارشناسان، هیچ تدبیری برای افزایش تولید برق یا مدیریت بهینه مصرف اندیشیده نشده؟ چرا همیشه تصمیمات در لحظه و اضطراری گرفته می‌شود و مردم باید تاوان آن را بدهند؟ این روزها مردم بیشتر از خاموشی برق، از خاموشی تدبیر و پاسخ‌گویی گلایه دارند. مدیریت بحران یعنی پیش‌بینی و اقدام به‌موقع؛ نه تصمیمات دیرهنگام و پرهزینه. وقت آن رسیده که مسئولیت این وضعیت صریح و شفاف پذیرفته شود ✍️امینی ┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄ @iraan_ma
ایران ما
🔺 همزمانی گزارش آژانس و زیاده‌خواهی‌های غرب؛ فشار سازمان‌یافته علیه ایران 🔹 در حالی که مذاکرات اخیر
🔹 نکته قابل توجه اینکه تنها چند ساعت پس از انتشار این گزارش، نیویورک‌تایمز اعلام کرد که ایالات متحده نخستین پیشنهاد رسمی خود برای دستیابی به توافق هسته‌ای را به ایران ارائه کرده است؛ پیشنهادی که در آن از تهران خواسته شده تمام سطوح غنی‌سازی اورانیوم را متوقف کند. 🔹 در همین بازه، برخی رسانه‌ها با تیترهایی مانند «افزایش ذخایر اورانیوم ایران علیرغم مذاکرات» یا «در بحبوحه رایزنی‌ها، ایران غنی‌سازی را افزایش داد» تلاش دارند چنین القا کنند که اگر مذاکرات به بن‌بست برسد، این ایران است که مقصر خواهد بود. این در حالی است که همان رسانه‌ها، به‌صورت هماهنگ، اشاره‌ای به اقدامات مخرب آمریکا، از جمله اعمال تحریم‌های تازه در حین مذاکرات، کارشکنی‌های مستقیم واشنگتن در مسیر دیپلماسی و مواضع زیگزاگی مقامات آمریکایی ندارند. 🔹 این برخورد دوگانه رسانه‌ای و هم‌زمانی عجیب گزارش‌های آژانس با مراحل حساس مذاکرات، بار دیگر این واقعیت را نشان می‌دهد که نهادهای بین‌المللی، علیرغم ادعاهای خود، مستقل عمل نمی‌کنند و به عنوان ابزارهایی در دست قدرت‌های غربی برای اعمال فشار هدفمند عمل می‌کنند. ✍🏼رضوانی ┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄ @iraan_ma
🔺آیا مدنی زاده راهی پاستور می‌شود؟ 🔹بالاخره دولت دکتر مدنی زاده را به عنوان نامزد وزارت اقتصاد به مجلس معرفی کرد! البته تعجبی ندارد، آنچه در بیش از دو دهه اخیر در نظام آموزش اقتصاد کشور در دانشکده های فنی کاشته شده، الان در نظام حکمرانی اقتصادی برداشت می‌شود، و نتیجه افزایش سهم مهندسان اقتصاد خوانده ای می‌شود که سخت به معجزه دست نامرئی بازار اعتقاد دارند، از این سنخ مهندسان اقتصادی در دولت شهید رئیسی هم بودند که عمده هنرشان در ارائه سامانه هایی برای حذف یارانه پنهان موهومی بود! امیدوارم نمایندگان مجلس به این باور برسند که جامعه تحمل نسخه های شوک درمانی را ندارد. 🔸حال سفره مردم خوب نیست، باید سکان وزارت اقتصاد را به دست کسی داد که تحولی اساسی در اقتصاد کشور به نفع محرومان ایجاد کند نه اینکه با استمرار اشتباهات سیاستی کنونی اوضاع را وخیم‌تر کند. ✍️محمدجواد توکلی ┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄ @iraan_ma
🔺 وقتی طلبکاران دیروز، مدعیان امروز می‌شوند 🔹 در حالی‌ که هنوز ملت در شوک تجاوز به کشورشان و متعجب و متاثر از آن هستند، جبهه اصلاحات با بی‌حسی تاسف‌بار، بیانیه‌ای منتشر کرده که نه‌تنها کوچک‌ترین نسبتی با واقعیت میدان ندارد، بلکه سرشار از ژست‌های پوچ، شعارهای تکراری و فراموشی نقش خودشان در شکل‌گیری وضع موجود است. 🔹 از «ترک تخاصم» می‌گویند، انگار این ما بودیم که جنگ را آغاز کردیم، تحریم کردیم، ترور کردیم و وسط مذاکرات، خون مردم‌مان را ریختیم! ترک تخاصم با چه کسی؟ با گرگی که هنوز دندانش در گوشت‌مان است؟ با دشمنی که از عقب‌نشینی ما، فقط جسورتر شده؟ "ترک تخاصم" زمانی معنا دارد که طرف مقابل هم آن را ترک کند، نه آن‌که لبخند بزنی و همان لحظه خونت را بریزد. 🔹 آشتی ملی و عفو عمومی؟ رئیس قوه قضائیه گفت اسامی را بدهید؛ پنج نفر را معرفی کردید. این است آن موج گسترده سرکوبی که ساخته‌اید؟ یا زندانی سیاسی ندارید، یا چیزی برای عفو ندارید. خودتان هم می‌دانید این واژه‌ها، بیش از آن‌که واقعیت باشند، ابزار مظلوم‌نمایی‌اند. عفو عمومی یعنی پذیرش ظلمی که ادعایش را دارید، نه یک شوی سیاسی. 🔹 از بازسازی اعتماد ملی حرف می‌زنند؛ کدام اعتماد؟ همان که در بیش از ۳۴ سال زمام‌داری دولت‌های خودتان از بین رفت؟ مگر غیر از شما، چه کسی این کشور را اداره کرده؟ حالا چرا به‌جای پاسخگویی، طلبکار شده‌اید؟ 🔹 از تعلیق غنی‌سازی می‌نویسند، انگار نمی‌دانند – یا نمی‌خواهند بگویند – که دشمن به تعلیق قانع نیست؛ او بعدش بهانه موشک را می‌گیرد و در نهایت سراغ تجزیه ایران می‌رود. این‌ها به دروغ پشت «مردم» پنهان شده‌اند، در حالی‌که طبق گزارش Foreign Policy در تاریخ ۱۱ آگوست ۲۰۲۵: «بسیاری از ایرانیان، به‌جای محکوم‌ کردن حکومت بابت سرمایه‌گذاری در برنامه هسته‌ای، موشک‌ها و متحدان منطقه‌ای‌اش، اکنون از ناکافی‌ بودن این عناصر بازدارندگی خشمگین هستند. [آن‌ها می‌گویند] اگر در سراسر منطقه دفاع قوی نداشته باشیم، جنگ به سراغ ما می‌آید.» 🔹 این بیانیه نه فهم امنیت دارد، نه فهم سیاست. نسخه‌ای‌ست برای کشوری تسلیم، با مردمی بی‌دفاع، در برابر دشمنی که چیزی جز تسلط کامل نمی‌خواهد. این حرف‌ها نه اصلاح است، نه سیاست‌ورزی؛ بیشتر شبیه خودزنی در روزهای سخت ملت است. ✍رضوانی ┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄ @iraan_ma
🔺 تجزیه، تحقیر، توافق؟ اینجا چه خبر است؟ 🔹 پس از حمله آشکار آمریکا و اسرائیل به ایران، برخی صداها در داخل کشور همسو با مواضع دشمنان بلند شده‌اند؛ گویی تقسیم کار نانوشته‌ای وجود دارد: آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها عملیات سخت و مستقیم را بر عهده دارند و برخی داخلی‌ها به شکلی نرم، پیگیری اهداف آن‌ها را بر عهده گرفته‌اند. 🔹 ترامپ با تکبر اعلام کرده که "قصد مذاکره ندارد"، با این وجود، برخی داخلی‌ها که سال‌ها دولت‌هایشان مسئول بخش عمده مشکلات کشور بوده‌اند، امروز به بهانه همین مشکلات، طلب مذاکره می‌کنند. 🔹 نمونه بارز این وضعیت را می‌توان در بیانیه جبهه اصلاحات و اظهارات افرادی مانند سریع‌القلم‌ها و زیدآبادی‌ها مشاهده کرد. سریع‌القلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی، در آخرین سخنرانی خود دوقطبی‌های کاذبی ایجاد می‌کند که انسان را به حیرت وامی‌دارد. جدا از این دوقطبی‌ها، اظهاراتی دارد که سوالات جدی درباره نیت گوینده برمی‌انگیزد. 🔹 او به صراحت می‌گوید: «اسرائیل به دنبال تجزیه ایران است و اگر موفق نشود، هدفش تضعیف کامل کشور است.» سپس پیشنهاد می‌دهد یک «توافق هسته‌ای» صورت گیرد و توافق هسته‌ای را چنین تعریف می‌کند: «ایران باید غنی‌سازی صفر درصد را بپذیرد و برد موشک‌هایش زیر ۵۰۰ کیلومتر باشد!» آیا این سخنان واقعاً از سر سادگی است؟ 🔹 با اشاره به تجربه چین در عادی‌سازی روابط با آمریکا، سریع‌القلم عمداً واقعیت تاریخی را تحریف می‌کند. او می‌گوید: «برای عادی‌سازی روابط چین و آمریکا در دهه ۱۹۷۰، تمام حاکمیت می‌دانست کجا باید امتیاز بدهد و کجا باید بگیرد. اما در ایران، استراتژی‌ها شفاف نیستند.» او به روی خود نمی‌آورد که چین اولین بمب اتمی خود را در سال ۱۹۶۴ آزمایش کرد، سپس توان هسته‌ای خود را کامل کرد و بعد وارد مذاکرات شد، چرا که آمریکا تنها زبان زور را می‌فهمد. 🔹 سریع‌القلم ترامپ را «فرصتی طلایی» می‌داند و می‌گوید ایران باید مذاکرات هسته‌ای را به روابط اقتصادی با آمریکا قفل کند؛ اما اشاره‌ای به این نمی‌کند که وزیر خارجه کشورمان در بحبوحه مذاکرات، در واشنگتن‌پست، پیشنهادی تریلیون دلاری برای سرمایه‌گذاری آمریکا در ایران ارائه داد و آن را در متن سخنرانی بنیاد کارنگی نیز تکرار کرد. اما نتیجه این مذاکرات غیر از خونریزی‌های آمریکا و اسرائیل چه شد؟ 🔹 متأسفانه نمی‌توان این مواضع را ناشی از ساده‌لوحی دانست. 🔹 در چنین شرایطی، کشور بیش از هر زمان به وحدت، هوشیاری و اقتدار نیاز دارد، نه به دوقطبی‌های کاذب و تسلیم در برابر زیاده‌خواهی دشمنان. ✍🏻 رضوانی ┄┅═☫ همیشه با خبر، با ما ☫═┅┄ @iraan_ma