✍ سوزش شدید کارشناسان ورزشی اینترنشنال از برد تیم‌ملی ایران؛ بعید می‌دانم کسانیکه فوتبال ایران را دوست دارند از این برد خوشحال شده باشند! 🔷️ میلیون‌ها ایرانی بعد از‌ برد تیم ملی ایران به خوشحالی و پایکوبی مشغولند و سر از پا نمی‌شناسند و تنها مزدوران وطن فروش و جیره‌خوار ضد ایرانی هستند که از این پیروزی ابراز ناراحتی و سرشکستگی می‌کنند و باید به آنها گفت که از این ناراحتی و عصبانیت بمیرید. @iran1401ghaviiii ‎‎‎‎

ندیدم کسی را به آقای تو ❤️ همه کسم؛ داروندارم ؛زندگیم؛ بود و نبودم؛ مهدی فاطمه (س) #امام_زمان

🇮🇷 امام بزرگوار تو قلب همه را فتح کردی قبل از اینکه... #امام_خمینی #دهه_فجر @iran1401ghaviiii

چه فرقی میکنه به کی رأی بدیم وقتی حکومت هرکی رو که دلش بخواد سر کار میاره؟ پاسخ #حجت_الاسلام_راجی را بشنوید... #لبیک_یا_خامنه‌ای #انتخابات @iran1401ghaviiii

🇮🇷 ایران 2 – ژاپن 1 پیروزی، نتیجه همدلی و همفکری و اتحاد تیم ملی این نتیجه با همدلی ملت به نفع ایران در انتخابات پیش رو رقم خواهد خورد بحول و قوه الهی. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷

🔷#اهميت‌و‌چرايی‌دعا‌برای‌ظهور گریه‌ی‌ امامِ زمان... 🔹مرحوم لطيفی نسب نقل ميکند: يکی از بندگان صالح خدا و شيعيان و مخلصان حضرت مهدی، چندی پيش محضر امام زمان مشرف شده بود و نقل ميکرد: 🔹به حدی امام زمان عجل‌الله را ناراحت ديدم که همين طور از چشمانشان اشک جاری بود و از شيعيان و دوستانشان گله مند بودند که: 🔹"چرا اين قدر در حق ما جفا و کوتاهی ميکنند و برای ما دعا نميکنند؟ در صورتيکه اگر شيعيان و محبّان با اخلاص ما، دعا و استغاثه کرده و از خدا طلب فرج کنند، خدا به آنها فرج داده و از اين گرفتاری روز افزون دنيا آنها را نجات ميدهد؛ ولی افسوس که اينها در دعا کردن کوتاهی ميکنند" (راه وصال؛ ص134) #الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج #امام_زمان

عشق این است که اگر از تو بپرسند زندگی را انتخاب می کنی یا عشق را تو بگویی فقط او را که هم زندگی است هم عشق 🌹❤️ ‌روزت مبارک عشق اول و آخرم بابای تموم عالم مهدی عج ❤️😍❤️ #امام_زمان

🌷 ویژه #عید_انقلاب | بازجوی ساواک دوست دوران کودکی‌ام بود 🔹️ خاطرات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از مبارزات دوران طاغوت و پیروزی انقلاب اسلامی ✏️ در سال ۱۳۴۲ شمسی برای تبلیغ در ایام ماه رمضان در اواخر زمستان به زاهدان رفتم که دوباره بازداشت شدم. بعد از بازجویی مرا بیرون بردند و سوار ماشین کردند و به خارج از شهر بردند. هوا تاریک و بسیار سرد بود. فهمیدم جایی که مرا برده‌اند پادگان نظامی است. مرا در بازداشتگاه نگهبانی انداختند. این میهمان جدید برای سربازان غیرمنتظره بود. سربازان از جای خود برخاستند و دور مرا گرفتند و با احترام به من سلام دادند. فرمانده سربازان وقتی آن رفتار را از افراد خود دید سریعا مرا به مکانی انفرادی برد. صبح زود به مقر ساواک منتقل شدم. ✏️ در طی این مدت از من بازجویی شد که چند ساعت طول کشید. تعجب کردم وقتی دیدم که بازپرس از دوستان دوران کودکی من است و من در بازی‌های کودکانه‌ی او و برادرانش شرکت می‌کردم. پدر و برخی برادرانش از علما و سادات بودند. عصر بود که مرا به فرودگاه آوردند و به همراه دو مامور در هواپیما نشاندند. بعداَ متوجه شدم که عازم تهران هستیم. این نخستین سفر من با هواپیما بود. در هواپیما به مسائل مختلفی می‌اندیشیدم. به آینده‌ی این نهضت اسلامی که برپا شده... به برپاکننده‌ی نهضت امام خمینی... به آینده‌ای که در انتظار من بود. از فکر به این امور که جز خدای متعال کسی از عاقبت آن آگاه نیست منصرف شدم. #دهه_فجر @iran1401ghaviiii

✏️ مجله‌ای برداشتم و به ورق زدن آن پرداختم. چشمم به غزلی افتاد که از آن خوشم آمد. من عادت داشتم که هر شعری را می‌پسندیدم، در دفتر خاصی که سفینه‌ی غزل نامیده بودم، می‌نوشتم. دیدم دو مامور همراه من از دو طرف گردن می‌کشند تا ببینند من چه می‌نویسم. وقتی شعر را نوشتم، ذیل آن این عبارات را هم افزودم: «این ابیات را در هواپیمایی که مرا به همراهی دو مامور خوش‌اخلاق از زاهدان به جای نامعلومی می‌برد، نوشتم!» این عبارت، اثر مثبتی بر هر دوی آنها گذاشت.