#اتفاق_خوب_من #۱۱۷ می‌گن هر کس دلش با امام حسین گره بخوره خودش راهش را پیدا می‌کنه یکی از دوستای خیلی عزیزم، متاسفانه شرایطش را پیدا نکردن برن کربلا برای اربعین اما به زایرهای کربلا خدمت کردن اون هم یک خدمت ناب: ما تازه از راه پیاده روی اربعین رسیده بودیم که زنگ در خونه خورد. دوستم بود یک صبحانه و نهار مفصل برامون آورده بود. گفت من همه‌ش چشم به راه بودم تا شما بیایید بتونم یک خدمتی به زایر امام حسین بکنم .. همین و رفت وقتی از راه رسیدیم خیلی خسته بودی، من حتی حال نداشتم برای بچه هام غذا بپزم قشنگ احساس کردم اون غذا از بهشت برامون اومده عشق به حسین نه زمان دارد نه مکان روی تک تک غذاها هم زیارت قبول نوشته بود حتی روی شربتش..... السلام علیک یا ابا عبدالله #ارسالی_مخاطب_بزرگوار @pleasant_events

#اتفاق_خوب_من #۱۳۶ سلام، وقت‌تون بخیر. در کنار اخباری که از مظلومیت فلسطین میاد اخبار دلاوری‌های یمن یک اتفاق خوبه که در مقابل مستکبران رخ داده و معادلات اون‌ها رو به چالش کشیده. ما هم چندنفر سعی کردیم به مقدار ناچیزی در حد وسع‌مون از این قهرمان‌ها حمایت کنیم. از طریق سایت رهبر عزیزمون: https://www.leader.ir/fa/monies به امید نابودی ظلم در تمام جهان #ارسالی_مخاطب_بزرگوار @pleasant_events

#اتفاق_خوب_من #۱۰۹ سلام وقت بخیر. ممنون می‌شم خاطره من هم در کانال تون بگذارید تا بقیه هم در جریان قرار بگیرن و بتونم حس شکرگذاری که دیشب داشتم رو با بقیه به اشتراک بگذارم. مدت‌هاست با خانمی ایرانی که حدود ۲۰ سالی هست که با همسر و فرزندانشون لندن زندگی می‌کنن، آشنا و دوست هستم. دیشب با ایشون گفت‌و‌گو می‌کردم، ایشون خیلی از شرایط انگلیس ناراضی بودن(این هم بگم که ایشون جزو ایرانیان مهاجر مرفه در انگلیس هستند) و گفتن که چندی پیش پسر ۱۱ ساله‌شون به دلیل این که به دوستش که دو تا پدر داشته فقط خندیده‌بوده و نه بیشتر!!!! سه روز از مدرسه اخراج می‌شن و به والدین تذکر داده می‌شه که در صورت عدم احترام به LGBT به صورت دائم اخراج می‌شه. ایشون خیلی از تربیت فرزندشون توی این شرایط و با آموزش‌های اجباری مدارس در این خصوص نگران بودن.... بهشون گفتم که مدارس اسلامی لندن چطور؟ گفتن حتی اونجا هم با وجود همه اعتراضات مسلمون‌ها مجبور به پذیرش این ماجرا شده و در اونجا هم به اجبار دولت این بی‌اخلاقی یاد داده می‌شه!!!! ایشون از تلاشش برای برگشت به ایران صحبت کرد و در آخر وقتی از مشکلات ایران بهش گفتم جمله‌ای گفت که من را میخکوب کرد « با وجود این شرایط راضی‌ام که در ایران در یک اتاق با دو فرزندم باشم و هیچ کدام از رفاه اینجا را نداشته‌باشم، ولی فرزندم در مدرسه‌ای که تعالیم اسلامی دارد، درس بخواند و تربیت شود» این ماجرا برای منی که گاهی در شرایط سخت اقتصادی کشورم رویای مهاجرت و تحصیل در کشورهای غربی را در ذهن داشتم، تلنگری بود که چهره واقعی آزادی غربی را برایم روشن کند. تازه دیشب به معنای واقعی متوجه شدم که زندگی در جمهوری اسلامی با وجود همه مشقت‌هایش نعمت بزرگی است... به شکرانه این نعمت بزرگ سر بر سجده گذاشتم #ارسالی_مخاطب_بزرگوار @pleasant_events