هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 مردم ۱۴۰۳ همان مردم ۹ دی ۸۸ هستند (۱)
👤 #حسن_رشوند
🔸امروز سالروز نهم دی یکی از مقاطع پرفروغ تاریخ جمهوری اسلامی است که سبب شد بار دیگر مردم برای صیانت از ارزشهای انقلاب و مانایی آن فوج فوج به صحنه بیایند. حماسه ۹ دی نشان داد که کنش سیاسی در جامعه ایران بیش از هر جامعهای بر محور ارزشها و ضدارزشها در جریان است. بنابراین پیروزی یا شکست نیروهای انقلابی در میزان تلاش آنها در زنده نگه داشتن ارزشهاست و البته رشد ارزشها زمانی ممکن است که توانایی آنها در حل مشکلات جامعه را بتوانیم فعلیّت بخشیم. با این نگاه، ۹ دی حاوی درسهای زیادی برای دیروز، امروز و فردای ما است.
🔻۱- یکی از مهمترین اهداف دشمن علیه جمهوری اسلامی همواره تخریب اقتدار نظام در نزد افکار عمومی است. حماسه 9 دی این درس را داد که باید با قاطعیت در مقابل هرگونه تخریب حاکمیت سیاسی و وجهه نظام ایستادگی کرد و البته این ایستادگی بیش از آنکه نیاز به قوه قهریه باشد، بهرهگیری از گفتمان بصیرت و روشهای دیگر؛ شامل اقدامات رسانهای، حل مشکلات اقتصادی، برخورد قاطع با عناصر نفوذی و... شامل میشود. این موضوع برای ملتی که بارها حوادث مختلف را در این سرزمین دیده و پیامدهای خطرناک انفعال در مقابل تخریب اقتدار نظام سیاسی خود را لمس کرده، قابل درک است که در مقابل زیر سؤال رفتن اقتدار قانونی نظام بیتفاوت نباشد. ۹ دی نشان داد که مردم هرگونه حرکتی که منجر به تغییر نظام سیاسی شود را تحمل نمیکنند و در مقابلِ خنّاسانی که چنین هدفی را دنبال میکنند، ایستادگی خواهند کرد. از اینرو، دفاع مقتدرانه از حاکمیت سیاسی و حتی برخورد قاطع با جماعتی هرج و مرجطلب که متأثر از رسانههای بیگانه، خواستههای سیاسی نامعقول و غیرمنطقی خود را با تعرض به حقوق مادی و معنوی مردم فریاد میزدند، موضوعی است که مردم از انقلابی و غیرانقلابی در ۹ دی در مقابل آن ایستادند و باب آن را بستند.
🔻۲- حماسه ۹ دی به ما یاد داد که مردم ایران حساسیت ویژهای برای بحث امنیت ملی خود قائلند. این موضوع در شرایط کنونی که دشمن تصور میکند پایههای امنیت ایران با تضعیف سرپنجههای مقاومت در منطقه بهخصوص پس از سقوط دولت سوریه کاهش یافته، از اهمیت بیشتری برخوردار است. دشمن همواره تلاش میکند القا کند که پایههای امنیت جمهوری اسلامی با وضعیتی که سوریه پیدا کرده و دشمن صهیونیستی عربدهکشی میکند، زیر سؤال رفته است. این در حالی است که امروز ملت ایران این موضوع ر ابا مرور این حوادث؛ از فتنه ۸۸ گرفته تا حوادث تلخ سالهای ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ و آنچه در طول این سالها در کشورهای همسایه خود دیده، بهدرستی فهم کرده که افزایش ضریب امنیت کشور و مهمتر از آن، آگاهسازی مردم از این سرمایه و امتیاز کمنظیر آن، سبب افزایش اعتماد به نظام و از بین رفتن شکاف حاکمیت - دولت میشود و در چنین شرایطی باید با جان و دل از کیان جمهوری اسلامی صیانت کند تا سرنوشتی مشابه سوریه برای او رقم نخورد.
🔻۳- حماسه ۹ دی و خنثی کردن فتنه ۸۸ با حضور گسترده مردم رقم خورد. مروری بر بیانات رهبر حکیم انقلاب در طول این ۱۵ سال پس از ۹ دی، نشان از درک عمیق از نقش محوری مردم دارد. یکی از درسهای بزرگ این حماسه در این است که اساسا حاکمیت دینی با حضور مردم ممکن میگردد. مفهوم «حضور مردمی» یکی از مفاهیم اساسی در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری است و ایشان در بسیاری از بیاناتشان، حضور مردم در حوزههای مختلف نظام سیاسی را عامل موفقیّت کشور میدانند. نکته مهم در حضور حماسی و نهادمند مردم با ساختار سیاسی کشور رابطهای متقابل دارد، یعنی اگر خواهان حضور حماسی آنان در صحنههای دفاع از انقلاب و جمهوری اسلامی هستیم، باید ساختار و نهادهای نظام نیز رویکرد مردمی داشته و مردم احساس کنند که ساختار نظام و قوای سهگانه، برای حضور آنها بستر لازم را فراهم کرده و خواستههای آنان را پیگیری میکند.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
هدایت شده از کیهان آنلاین
🔰 مردم ۱۴۰۳ همان مردم ۹ دی ۸۸ هستند (۲)
👤 #حسن_رشوند
🔻۴- فتنه ۸۸ از یک منظر، صحنه رویارویی جنگ شناختی و روانی دشمن با اعتقادات سیاسی و دینی مردم ایران بود. هرچند در توسعه و گسترش این فتنه، رسانههای فارسیزبان خارجی نقش اصلی را ایفا کردند و رسانههایی همچون بیبیسی فارسی حتی خبرنگاران خود را در کف خیابانهای تهران گسیل کرده بود تا کمککننده اغتشاشگران باشند، اما دیدیم که این جنگ روانی در مقابل باور و اعتقاد دینی و سیاسی جامعه ایران با حماسه ۹ دی رنگ باخت. در شرایط کنونی نیز جنگ روانی دشمن بیش از هر زمان دیگری گسترش یافته است و با توجه به اینکه اکنون هر فردی از ظرفیت رسانهای برخوردار است و توانایی تولید محتوا در فضای مجازی را دارد و میتواند در جایگاه یک رسانه ایفای نقش کند، مقابله با این جنگ روانی بیش از برخورداری از ابزارهای رسانهای، در بستر جهاد تبیین و افزایش اعتقادات دینی - سیاسی ممکن خواهد بود. این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که جنگ رسانهای دشمن با همه گستردگی در مقابل افراد صاحب بصیرت و معنویّت رنگ میبازد و رسانه تنها یک وسیله است و این بصیرت است که قبل از هر چیز با افزایش تأمل و معنویت حاصل میشود. بنابراین دعوت جامعه به مطالعه تاریخ و آنچه در حوادث مختلف رخ داده و چهره غرب را برملا کرده، مورد تأکید رهبر معظم انقلاب است. این همان نکته مهمی است که رهبر حکیم انقلاب مکرر به آن تاکید دارند تا مبادا در میان این جنگ شناختی چند لایه دشمن، مردم تهی خالی کرده و در صورت مواجهه با حوادث مشابه فتنه ۸۸ یا حرکت اغتشاشگران در ۱۴۰۱ برای مدتی هر چند کوتاه، مبهوت و سردرگم باقی بمانند.
🔻۵- یکی دیگر از درسهای حماسه ۹ دی که برگرفته از تجربههای ۴۵ ساله انقلاب بوده و به کار امروز و فردای ما نیز میآید، توجه به فصلالخطاب بودن کلام و نگاه رهبر انقلاب در هنگامه فتنههاست. کارکرد مهم جایگاه رهبری در چنین مواقعی آن است که ضمن توجه و ارجاع دادن همگان به قانون و مقررات کشور، میتواند آرامش سیاسی و انسجام ملی را در سطح کشور تثبیت کند. در این جهت، اکنون که ایران اسلامی در چند جبهه در حال جنگ است و از یکسو با توجه به وجود برخی مشکلات اقتصادی و ناترازیهای موجود آزاردهنده، باعث برخی نارضایتیها در کشور شده و از سوی دیگر تحولات منطقه، دهان گشاد یاوهگویان را نسبت به ایران و مدیریت منطقهای او باز کرده است، گوشها همه باید به دهان این ولی خدا باشد و همانگونه که با خلق ۹ دی ۸۸ دشمن را در رسیدن به آرزوهای واهی خود ناامید کردیم، با فصلالخطاب دانستن سخنان و رهنمودهای رهبر حکیم و سکاندار انقلاب، این مرحله حساس را نیز پشت سر گذاشته و مکر دشمنان را به خودشان بازگردانیم.
🔻۶- یکبار دیگر پس از گذشت ۱۵ سال از حماسه حضور بینظیر ملت ایران در ۹ دی ۸۸ رهبر معظم انقلاب به دشمنان یادآور شدند که دچار توهّم پیروزی در منطقه نشوید و لگد و سیلی محکمی که در رخداد تاریخی ۹ دی از ملت ایران خوردند را فراموش نکنید. این بود که در دیدار با مداحان فرمودند: «یک عنصر آمریکایی از مسئولین آمریکایی - اشاره به وزیر خارجه آمریکا آنتونی بلینکن است-، جزو گزافهگوییهایش یکی این است که میگوید: «هر کسی در ایران اغتشاش کند، ما کمکش میکنیم»؛ مجموع حرفش این است؛ به این تصریح نمیکند امّا حرفش این است؛ در لفّافه بیان میکند امّا کاملاً روشن است که این را دارد میگوید. احمقها بوی کباب شنیدهاند! نکته اوّل اینکه ملّت ایران هر کسی را که مزدوریِ آمریکا را در این زمینه قبول کند، در زیر گامهای محکم خود لگدمال خواهد کرد.»
🔸این هشدار رهبر انقلاب به دشمنان، مفهومش آن است که مردمی که امروز در زیر پرچم جمهوری اسلامی هستند همان مردم ۹ دی سال ۸۸ هستند و ذرهای از آرمانهای اصیل انقلاب فاصله ندارند و هرگونه دخالت و حمایتی که منجر به ناآرامی و ناامنی در کشور شود را با پاسخ سخت جواب خواهند داد و دشمنان را زیر لگدهای خود له خواهند کرد.
#یادداشت_روز
@Kayhan_online
🔰 مراقب فریب جنگ روانی دشمن باشیم!(۱)
👤 #حسن_رشوند
🔸از صبح روز جمعه چند خبر در صفحات مجازی در حال بازنشر است که در آن ادعا شده دیپلماتهای سفارتخانههای چند کشور اروپایی مستقر در تهران در حال ترک کشور هستند که از اساس این خبرها کذب است. در راستای همین خبر دروغ، چند سایت خبری نشاندار همسو با پهلوی و نتانیاهو در اینستاگرام که در جنگ 12 روزه، جاده صافکن و پیادهنظام سربازان اسرائیل و یار دوازدهم کاخ سفید برای عملیات نظامی علیه کشورمان بودند، شایعاتی مبنی بر حمله قریبالوقوع به ایران را به موازات مدعای خروج دیپلماتهای چند کشور اروپایی با هدف التهابآفرینی در جامعه ایران دامن زدند.اما مرجع گزارههای این اخبار کذب را در کجا باید جستوجو کرد و چرا با وجود آرامش در جامعه یکپارچه و متحد ایران، آنها دست به انتشار این اخبار فیک و عملیات روانی علیه ملت ایران میزنند.
به این دو گزاره خبری که مبنای این اخبار و شایعات بوده، توجه کنید:
🔻1- وزارت خارجه آمریکا هشدار درجه 4 برای ایران صادر کرد و گفت؛ هماکنون هر فردی که قصد سفر به ایران را دارد، باید در تصمیم خود تجدیدنظر کند. تکرار میکنیم؛ شهروندان ایالات متحده نباید به ایران سفر کنید!
🔸این هشدار درحالی است که تا پیش از جنگ 12 روزه بهندرت شاهد سفر آمریکاییها به ایران بودیم و حتی شهروندان ایرانی دارای تابعیت آمریکا هم به سهولت نمیتوانستند به ایران سفر کنند چراکه با مشکل تهیه ویزا مواجه بودند. لذا بعضا با سفر به کشور ثالث خانوادههای خود را ملاقات میکردند و پس از بازگشت هم با سؤالات زیاد پلیس آمریکا مواجه میشدند. به طریق اولی، پس از جنگ 12 روزه و آن جنایت بزرگ آمریکا در حمله به مراکز هستهای کشورمان، شرایط آمدن همین شهروندان دوتابعیتی به ایران با ممانعتهایی از سوی مقامات آمریکایی روبهرو بوده است. بنابراین؛ اصل این هشدار و منع کردن سفر به ایران، در این شرایط نمیتواند موضوعیتی داشته باشد. مگر اینکه با این حرکت، آمریکاییها میخواهند یک عملیات روانی سنگین و نوعی وحشت از قریبالوقوع بودن جنگ را تداعی کنند و شکستی که در جنگ 12 روزه از ثبات قدم ملت ایران در دفاع از کشورشان خوردند را جبران کنند.
🔻2- رژیم صهیونیستی به وابستگان خود در شبکههای اجتماعی فارسیزبان ابلاغ کرده که تولید محتوا درباره نزدیک بودن حمله به ایران را تشدید کنند و با ادبیات سخیفی همچون اظهارات وزیر دفاع اسرائیل که گفته؛ در حملهای که نزدیک است هیچ نقطه امنی در ایران باقی نخواهد ماند، بهدنبال اعتباربخشی به تهدیدات توخالی خود هستند.
🔸یاوهگوییهایی که عمدتا مرجع تولید آن شبکه فاسد «اسرائیل اینترنشنال» و رسانههای وابسته به پهلوی است. در حالی که همه میدانند ضربهای که صهیونیستها در جنگ 12 روزه خوردند کمر آنها را شکست و به این زودیها قابل ترمیم نیست و در صورت اقدامی دیگر، مرگ خود را رقم خواهند زد.
🔸آیا در این گزارهها و جنگ روانی دشمن علیه ملت ایران، فقط باید استناد به اظهارات مقامات آمریکایی، رژیم صهیونیستی و یک مشت سرسپرده و مزدور پهلوی و رسانههای وابسته به آنها کرد یا اروپا یک پای ثابت این جریان است. دراین باره میتوان گفت:
- تروئیکای اروپا (فرانسه، آلمان و انگلیس) در حالی بعد از جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا و البته دفاع جانانه ملت ایران، خواهان مذاکره با ایران شدند و در مذاکرات استانبول در سوم مردادماه جاری شرکت کردند که همزمان کشورمان با تهدید «مکانیسم ماشه» مواجه بود. در همین ارتباط، «ژان نوئل بارو»، وزیر خارجه فرانسه چند روز پیش در سخنانی به مناسبت دهمین سالگرد توافق هستهای ایران موسوم به برجام که در سال ۲۰۱۵ منعقد شده بود، در سخنانی تهدیدآمیز گفته بود «اگر هیچ توافقی با ایران بر سر برنامه هستهایاش تا پایان ماه اوت (نهم شهریور) حاصل نشود، مکانیسم ماشه فعال خواهد شد و پاریس بار دیگر تحریمهای جهانی علیه ایران را اعمال خواهد کرد.» این مقام فرانسوی مدعی شده بود: «ایران پایبندیهایی را که ۱۰ سال پیش در طول مذاکرات هستهای متعهد شده بود، نقض کرده است؛ از اینرو فرانسه و شرکایش حق دارند بار دیگر تحریمهای جهانی را بر تسلیحات، حوزه بانکی و تجهیزات هستهای که ۱۰ سال پیش آنها را ما برداشتیم، اعمال کند.»
🔸در حالی شاهد اظهارات این مقام فرانسوی هستیم که برجامی که در سال 1395 به امضا رسیده بود حاصل چند سال مذاکره با همین کشورها بوده است و کشوری هم که توافقنامه برجام را زیر پا گذاشت و از آن خارج شد، آمریکای ترامپ بود و اگر قرار است کشوری تاوان برهم زدن این توافقنامه را بدهد این آمریکاست که یک توافق بینالمللی را نقض کرده است. سؤال اینجاست؛
🔻ادامه دارد...
🔰 مراقب فریب جنگ روانی دشمن باشیم!(۲)
👤 #حسن_رشوند
🔻اکنون که قرار است از مهرماه بخشی از محدودیتهای برجامی از جمله خرید و فروش تسلیحات برای ایران آزاد شود آنهم در شرایطی که رژیم صهیونیستی و آمریکا به کشورمان حمله کرده و آمریکا مراکز هستهای کشورمان را به تعبیر خودشان نابود کرده، چرا باید به یکباره، بحث« مکانیسم ماشه» برای ایران مطرح شود. این در حالی است که اگر قرار بر تنبیه باشد این آمریکاست که باید توسط دیگر اعضای برجام و از جمله همین سه کشور اروپایی تنبیه شود.
🔸اکنون ملت ایران از خود میپرسد چرا باید به کشورهایی که چنین رفتاری دارند و پای میز مذاکره، سخن از مکانیسم ماشه و تهدید ایران به بازگشت تحریمهای شورای امنیت و سازمان ملل میکنند، اعتماد کند. یکی از مهمترین دلایل بیاعتمادی ایران به اروپا، وابستگی راهبردی اروپا به آمریکاست. پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ (اردیبهشت 1398)، این سه کشور اروپایی بهرغم اعتراضهای لفظی، نتوانستند یا بهتر است گفته شود نخواستند تعهدات اقتصادی خود را در رابطه با برجام اجرا کنند. «اینستکس» سازوکاری که مثلا اروپا برای حفظ روابط اقتصادی با ایران راهاندازی کرده بود، عملاً بیاثر باقی ماند و درواقع، این سازوکار برای ایران «پروژهای نمادین و بیخاصیت» بود. در دهه 90 اروپا نهتنها از تحریمهای آمریکا پیروی کرد، بلکه برخی کشورها نظیر فرانسه و آلمان در طراحی و اجرای تحریمهای مالی و بانکی علیه ایران پیشگام بودند. کشورهای اروپایی علیرغم شعارهای «چندجانبهگرایی» و «استقلال استراتژیک»، در بسیاری از پروندههای بینالمللی مانند موضوع هستهای ایران، عملاً دنبالهرو سیاستهای واشنگتن هستند. این مسئله باعث شده است تا تحلیلگران ایرانی، اروپا را فاقد اراده سیاسی واقعی برای توافق مستقل و پایدار بدانند.
🔸دوگانگی در گفتار و رفتار اروپاییها از جمله مواردی است که نمیتوان به این سه کشور اعتماد کرد. اروپا در ظاهر از دیپلماسی دفاع میکند، اما در عمل، در موضوعاتی چون تحریمها، برنامه موشکی و نقش منطقهای ایران، بهطور هماهنگ با آمریکا عمل کرده و مواضع متناقض را از خود بروز میدهد. رفتار اخیر آنها در همین مذاکراتی که در استانبول انجام شد و اظهارات غلط وزیر خارجه فرانسه که همزمان ایران را تهدید به استفاده از مکانیسم ماشه کرد از همین جنس رفتار متناقض اعتمادسوزی است که اعتماد ایران را سلب کرده است.
🔸نکته مهم دیگر اینکه کشورهای اروپایی غالبا از لابیهای ضدایرانی نظیر منافقین تاثیر میپذیرند. این لابیها در پارلمانها و رسانههای اروپایی نفوذ بالایی دارند و همواره تصویر منفی از ایران را ترسیم میکنند. بنابراین اروپا از نگاه ایران به عنوان یک «بازیگر ثانویه» در ساختار قدرت جهانی دیده میشود که فاقد اراده و توان لازم برای اجرای توافقهای راهبردی است. تجربیات تلخ گذشته، سیاستهای دوگانه و تبعیت از آمریکا، چهرهای بیثبات و غیرقابل اعتماد از اروپا در ذهن ملت ایران ساخته است. در این صورت، باید گفت؛ چنین اروپایی به هیچ وجه قابل اعتماد نیست و اظهارات سخیف وزیر خارجه فرانسه در تهدید ایران به استفاده از مکانیسم ماشه، تاییدی بر این بیاعتمادی است.
🔻ادامه دارد...
🔰 مراقب فریب جنگ روانی دشمن باشیم!(۳)
👤 #حسن_رشوند
🔸آنچه مهم است اینکه در مقطع حاضر نباید فریب جنگ روانی - رسانهای دشمن را خورد. آنچه دشمن در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران پس از دفاع مقدس 12 روزه دنبال میکند نه شروع یک جنگ واقعی دیگر، و نه رسیدن به توافقی در مذاکره با اروپاست، بلکه غرب اعم از آمریکا و اروپا با هماهنگی رژیم کودککش صهیونیستی بهدنبال برهم زدن ثبات و آرامش در جامعه متحد و یکپارچه ایران هستند تا با تهدیدنمایی، جامعه پیوسته و متحد ایران را دچار بیثباتی و بههم ریختگی کنند تا شاید از بستر آن، چیزی که در مواجهه نظامی نتوانستند کسب کنند را به دست آورند. توصیه اندیشکده «واشنگتن» به آمریکا و اسرائیل گویای این واقعیت آشکار است.این اندیشکده اخیرا در توصیهای به آمریکا و اسرائیل در قبال ایران گفته است: «آمریکا و اسرائیل باید یک «کمپین نفوذ چندرسانهای آرام» در ایران راهاندازی کنند تا بحث داخلی در مورد سلاحهای هستهای را شکل دهند. این کمپین باید خطراتی را که دنبال کردن زرادخانه هستهای برای ملت ایران ایجاد میکند را برجسته کند». این توصیه را اگر از نگاه جنگ شناختی غرب علیه ایران هستهای مورد بررسی قرار دهیم، در خواهیم یافت که آنها در این جنگ شناختی و این توصیه، چهار هدف کلان را دنبال میکند؛ 1- مسئلهسازی 2- مقصرسازی 3- پیامدسازی 4- راهکارسازی.
🔸به عنوان نمونه؛ این روزها که کشور با برخی ناترازیها در بخش انرژی و آب مواجه است، رسانههای دشمن مسئله اول مردم ایران را ناترازی آب، برق و گاز معرفی میکنند و مقصر آن را نه تحریمها، بلکه حکومت میدانند و سیاست هستهای و منطقهای ایران و دنبال کردن برنامه موشکی ایران را عامل این ناترازیها دانسته و کلامی هم از تحریمهای این 46 سال علیه ملت ایران نمیگویند. در نتیجه این صغری و کبری چیدنها، پیامد چنین وضعیتی را نابودی زندگی مردم، فلاکت و بدبختی آنها تحلیل و تفسیر میکنند و راهکار آن را دست کشیدن از برنامه هستهای، موشکی و منطقهای ایران پیشنهاد میکنند و حتی با وقاحت تمام، راهکار نهائی را تغییر رژیم از طریق اعتراضات اجتماعی میدانند تا شاید کاری که نتوانستند با جنگ 12 روزه و تسلیم ملت ایران به آن برسند را با کمپینسازی رسانهای و بههم ریختگی اجتماعی بهدست آورند. پروژهای که بارها در سالهای گذشته به آن متوسل شده و با پاسخ دندانشکن ملت با بصیرت ایران مواجه شدهاند. در این شرایط، باید بهشدت مراقب فریب این جنگ روانی و شناختی دشمن باشیم تا به یاری پروردگار از این پیچ سخت تاریخی به سلامت عبور کنیم و دشمن را در رسیدن به آرزوهای واهی خود ناامید سازیم.
#یادداشت_روز
کیهان آنلاین
🔰 آیا احداث گذرگاه در قفقاز جنوبی مسئله جزئی است؟! (۱)
👤 #حسن_رشوند
🔸امروز تحولات منطقه قفقاز جنوبی وارد مرحلهای تازه شده است و دیگر نمیتوان این تحولات را در امتداد درگیریهای دو کشور ارمنستان و آذربایجان و تلاش برای خاموش کردن اختلافات و درگیری آنها و یا حتی بلندپروازیهای رقبای منطقهای ایران همچون ترکیه برای کسب منافع بیشتر فرض کرد.چراکه این منطقه اکنون تبدیل به آوردگاه قدرتهای جهانی و برخی تسویه حسابهای آنها (آمریکا با روسیه) و قدرتهای منطقهای برای باز تعریف یک نظم ژئوپلیتیکی و امنیتی جدید در منطقه شده است.جنگ سه ساله روسیه با اوکراین که با برنامهریزی آمریکا برای گسترش ناتو به شرق و مرزهای روسیه طراحی شده بود، پوتین را وارد فضای جدیدی کرد تا جایی که از برخی مناطق تحت نفوذ که آرزوی آمریکا برای رسیدن به این مناطق بود، غفلت شد. سوریه با سقوط دولت اسد و استقرار دولت خودخوانده «جولانی» از حوزه نفوذ روسیه خارج و روسها هم در منطقه قفقاز با بستری که پس از جنگ قرهباغ دو سال پیش (2023 میلادی) برای آذربایجان فراهم شد، دچار تنگنای شدید ژئوپلیتیکی شدند و شرایط برای یکه تازی آمریکا با وادادگی دولت پاشینیان در ارمنستان و بازی هدفمند ترکیه و جمهوری آذربایجان فراهم شد.
🔸ایجاد گذرگاه یا کریدور«زنگزور»، «دالان تورانی» یا «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی» نام جدیدی که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در نشست سه جانبه در امضای سندی در «واشنگتن دی سی» با حضور«الهام علیف» رئیسجمهور آذربایجان و «نیکول پاشینیان» برآن نهاد، بحثی جدید نبوده و از گذشتههای دور وجود داشته است. به این معنا که حتی از زمان خلافت عثمانی این بحثها مطرح بوده و به دلیل علاقه به منطقه قفقاز جنوبی، دولت عثمانی مرتب با روسها و انگلیسیها در این منطقه در جنگ و نبرد بوده است.ترکیه بعد از عثمانی هم در زمان «آتاتورک» اقداماتی را در این زمینه انجام داده بود که ناکام ماند، ولی بعد از فروپاشی شوروی دوباره این بحث جدی شد.نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که داشتن فهم و درک ژئوپلیتیکی توسط حاکمان هر کشوری میتواند نسخه نجاتبخش صیانت از داشتهها و منافع سرزمینی باشد. امروز این سؤال اساسی مطرح است در شرایطی که میدانیم ایجاد این کریدور برای ترکیه در طول حداقل 200 سال اخیر از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است و میتواند ترکیه را به قطب ترانزیتی و انرژی منطقه تبدیل و طبیعتا برای آنها برتری سیاسی ایجاد کند، چرا این کریدور برای برخی به عنوان یک مسئله جزئی یا کماهمیت جلوه داده میشود. تصور کنید دولت عثمانی برای رسیدن به چنین کریدوری همواره با انگلیسیها و روسها در جنوب قفقاز در حال درگیری و تنش بوده و حکومت رضاخانی بهدلیل نداشتن درک ژئوپلیتیکی تصمیم میگیرد بخشی از خاک کشور را در منطقه «قره سو» به حکومت آتاتورک فقط به جهت اینکه مجذوب برخی ظواهر حکومت او شده و تغییرات اجتماعی ترکیه و کشف حجاب در آن را منشا تحول در ایران میدانست، واگذار کند و مسیر پیوند زمینی مستقیم ترکیه با جمهوری خودمختار نخجوان را فراهم سازد. پیوندی که بعدها به یکی از محورهای فشار ژئوپلیتیک بر ایران تبدیل شد. آیا با توجه به موضوعی با این اهمیت را باید تنها اجاره بخشی از خاک یک کشور به طول 43 کیلومتر به کشور دیگر دانست یا آنکه این منطقه گذرگاهی است که میتواند سرنوشت یک منطقه را با ورود آمریکا و ناتو و بلندپروازیهای ترکیه و جمهوری آذربایجان دچار تغییر کرده و منطقه را با ناامنیهای گسترده و چه بسا آغاز جنگ جدیدی در منطقه، به حساب آورد.
🔸ایجاد کریدور زنگزور یا هر نامی که امروز بر آن مینهند طبیعتا به مثابه از دست رفتن حاکمیت ارمنستان بر بخش مهمی از خاک خود خواهد بود و شاید امروز نخستوزیر ارمنستان از درک اهمیت امضایی که پای سندی که در آمریکا با حضور ترامپ انجام داده است، عاجز باشد ولی بعدها متوجه خواهد شد که کشورش را به زمین بازی ترکیه، باکو و آمریکا (ناتو) تبدیل کرده است و چه بسا زمینه تجزیه و فروپاشی کشورش را با این امضاء فراهم کرده است.
🔸درک این قضیه سخت نیست که با تقویت نقش ناتو در قفقاز جنوبی و حضور دائمی آنها در این منطقه دسترسی به اروپا از طریق دریای سیاه توسط کشورهای ترکیه و ناتو بلوکه میشود و رنگینکمانی ضدایرانی از نیروهای ناتو، وهابیها، تکفیریها، تجزیهطلبان قومگرا، پانترکها و صهیونیستها شکل میگیرد و ایران را در تنگنای امنیتی قرار میدهد. با درک همین اهمیت است که رهبر حکیم انقلاب در دیدار با نخستوزیر ارمنستان در مرداد 1403 درباره راهاندازی چنین کریدوری هشدار دادند و فرمودند: «جمهوری اسلامی ایران مسیر زنگزور را به ضرر ارمنستان میداند و همچنان بر این موضع خود ایستادگی دارد.»
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_Online
🔰 آیا احداث گذرگاه در قفقاز جنوبی مسئله جزئی است؟! (۲)
👤 #حسن_رشوند
🔸یکی از دغدغههای مهمی که برای واگذاری این منطقه به آمریکا با هر عنوانی؛ اجاره 99 ساله برای سرمایهگذاری یا اهداف دیگر وجود دارد، حضور بیواسطه رژیم صهیونیستی در مرزهای سرزمینی ایران است. فراموش نکنیم که رژیم صهیونیستی در جنگ 12 روزه از همه ابزارهای نفوذ و جاسوسی خود در کنار حملات هوائی استفاده کرد به امید آنکه بتواند ایران اسلامی را تسلیم کرده و شکستی را علیه کشورمان رقم بزند که با مدد الهی و ایستادگی ملت ایران نقشه آنها نقش بر آب شد. اما چه بسا با در اختیار داشتن این منطقه توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی که باکو در سالهای اخیر حیات خلوت این رژیم بوده است، زمینه تجاوز زمینی به کشورمان یا ورود عناصر تروریستی به ایران برای دشمن صهیونیستی فراهم شود. به خاطر داشته باشیم که «جولانی» حاکم خودخوانده سوریه که سابقهای دو دهه در اقدامات تروریستی در عراق و سوریه دارد اخیرا سفری به باکو داشته و با الهام علیاف دیداری داشته است و علیاف هم به کشور آلبانی سفر کرده و دیدارهای مشکوکی با برخی سران منافقین داشته است که همه اینها نشان از تشکیل یک شبکه ضدایرانی دارد. هر چند تاکنون اقدامات صهیونیستها تیری در تاریکی بوده است و بارها اقدامات آنها در کردستان عراق با واکنش به موقع و جدی ایران مواجه شده است و حملات راکتی ایران در ۱۲ مارس ۲۰۲۲ علیه مرکز استراتژیک دستگاههای اطلاعاتی رژیم در اربیل اقلیم کردستان نشان داد که کوچکترین حرکت این رژیم از نگاه ایران دور نمانده است ولی اگر این تحولات را در کنار تلاشهایی که اسرائیل برای باز کردن یک مسیر زمینی از سمت کردستان عراق به سمت ایران میکند و حملاتی که اخیرا به جنوب سوریه و دمشق انجام داده است، بگذاریم مشخص میشود هدف رژیم صهیونیستی ایجاد یک مسیر بزرگ زمینی به سمت مرز ایران است. به عبارت دیگر ایجاد این کریدور، زمینهای است برای هممرز شدن ایران و رژیم صهیونیستی در مرزهای شمال، شمالغرب و غرب کشور.
🔸در واقع،این موضوع همان طرح آمریکایی خاورمیانه بزرگ است. طرحی که بر اساس آن هیچ کشوری در منطقه غرب آسیا، نباید باقی بماند که قدرت و جمعیت زیادی داشته باشد که تهدیدکننده منافع اسرائیل باشد،لذا ایجاد کریدور زنگزور یکی از پازلهای تکمیل این طرح است.
🔸این کریدور در واقع عقبه لجستیکی رژیم صهیونیستی خواهد بود و به رژیم کمک میکند تا از انزوا خارج شود. متاسفانه روسیه هم در این میان به واسطه تحریمهایی که غرب به بهانه جنگ اوکراین علیهشان اعمال کرده است، درک درستی نسبت به این کریدور و حضور آمریکا و ناتو بیخ گوش خود ندارند و به این کریدور به عنوان جایگزین مسیری برای ارتباط تجاری خود نگاه میکنند، خصوصا که ترکیه از طریق تنگه بسفر مشکلاتی را برای روسها ایجاد کرده و آنها را در تنگنا قرار داده است. برخی منابع خبری از دیدار قریبالوقوع ترامپ با پوتین برای اولین بار در «آلاسکا» در شرایط حاضر خبر میدهند و باید به انتظار نشست، اگر چنین دیداری انجام شود توافقات حاصل از آن چه خواهد بود. آیا این توافقات صرفا درخصوص درگیریهای لفظی «دیمیتری مدودف» معاون رئیس شورای امنیت ملی روسیه با مقامات کاخ سفید درباره زرادخانههای هستهای است یا فراتر از آن، تحولات منطقه اعم از جنگ اوکراین و واگذاری کریدور زنگزور و غیره را نیز شامل خواهد شد.آنچه مهم است اینکه روسها باید به این نکته توجه داشته باشند که قفقاز به ویژه قفقاز جنوبی با توجه به تلاش آمریکا برای گسترش ناتو به این منطقه، نمیتوانند نسبت به عمق استراتژیک خود بیتوجه باشند و همچون برخی مقامات کشورمان کریدور زنگزور یا احداث هرگونه گذرگاهی در شمال غرب کشورمان را از «مسائل جزئی» بدانند.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_Online
🔰 آیا احداث گذرگاه در قفقاز جنوبی مسئله جزئی است؟! (۳)
👤 #حسن_رشوند
🔸برخلاف این نگاه که کریدورها در رابطه با همسایگان، از مسائل جزئی و شاید کم اهمیت است، نباید از نظر دور داشت که احداث کریدور زنگزور با نقشآفرینی فعال آمریکا، در واقع یک جنگ واقعی از نوع «جنگ کریدورها» است که از غرب آسیا و خلیجفارس تا قفقاز و آسیای مرکزی را در بر میگیرد و از اهداف کلیدی آن کنار گذاشتن ایران، چین و روسیه از مسیرهای تعیینکننده در توسعهیافتگی است.آنهم در شرایطی که آمریکا هر روز در حوزه اقتصاد، ضعیف و ضعیفتر و رقیب بلامنازع او چین قویتر میشود،تلاش مقامات کاخ سفید آن است که از یک سو جلوی شتاب چینیها در جنگ تجاری را با در اختیار داشتن این کریدورها بگیرند و از سوی دیگر، با محاصره ایران ضمن ایجاد اختلال در حوزه تجارت، مانع حوزه نفوذ معنوی ایران در منطقه و فرامنطقه شوند.
🔸در چنین شرایطی، مسئولان جمهوری اسلامی نه تنها مجاز به دادن پالسهای منفی مبنی بر کماهمیت بودن هر گونه توافق درباره کریدور زنگزور نیستند، بلکه باید پیش از نهائی شدن هرگونه توافقی در این رابطه، پیام خود را به روشنی به طرفهای ارمنستانی، آذربایجان و ترکیه انتقال دهد و از هیچ اقدامی برای خنثیکردن این توطئه دریغ نورزد.
#یادداشت_روز
@Kayhan_Online