⭕️ #قرعهکشی ۴ مناظره تلویزیونی برگزار شد
🔸#قرعهکشی ۴ مناظره با حضور نمایندگان نامزدهای ریاستجمهوری برگزار شد و صندلی هر یک از آنها در مناظرات مشخص شد
🔹#مناظره دوم
شماره یک قاضی زاده هاشمی
شماره سه پورمحمدی
شماره پنج پزشکیان
شماره دو قالیباف
شماره چهار زاکانی
شماره شش جلیلی
🔹#مناظره سوم
شماره پنج قاضی زاده هاشمی
شماره شش زاکانی
شماره یک پورمحمدی
شماره دو قالیباف
شماره سه پزشکیان
شماره چهار جلیلی
🔹#مناظره چهارم
شماره یک قالیباف
شماره سه قاضی زاده هاشمی
شماره چهار پورمحمدی
شماره شش زاکانی
شماره دو پزشکیان
شماره پنج جلیلی
🔹#مناظره پنجم
شماره دو زاکانی
شماره پنج قالیباف
شماره سه جلیلی
شماره یک قاضی زاده هاشمی
شماره شش پزشکیان
شماره چهار پورمحمدی
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ
https://eitaa.com/joinchat/2610430180Cae0eadb20c
#کانال ظهور بسیار نزدیک است
مطالب واحادیث مهدوی وبشارات بزرگان....
http://eitaa.com/joinchat/2747793437Ca91273315d
#گروه ظهور بسیار نزدیک است
جهت چت وتبادل اطلاعات....
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ
2.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حسن خمینی که ۸ سال از خیانت های دولت روحانی حمایت کرد
الان داره برای روحانی سوم تبلیغ می کنه
#میثاق_با_ابراهیم
#انتخابات
#جلیلی
#نه_به_اصلاح_طلبان
#نه_به_دولت_سوم_روحانی
#نه_به_پزشکیان
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ
https://eitaa.com/joinchat/2610430180Cae0eadb20c
#کانال ظهور بسیار نزدیک است
مطالب واحادیث مهدوی وبشارات بزرگان....
http://eitaa.com/joinchat/2747793437Ca91273315d
#گروه ظهور بسیار نزدیک است
جهت چت وتبادل اطلاعات....
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ
4.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#رکوردپرجمعیت ترین خانواده اربعینی...
تو این سن کم رکورد گینس ثبت کرد ماشاءالله 👏👏👏👏👏👏😍
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻
http://eitaa.com/joinchat/2747793437Ca91273315d
#گروه ظهور بسیار نزدیک است
جهت چت وتبادل اطلاعات....
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ
✳️ چشمدیدهای یکی از مهاجرین افغانستان از اردوگاه اخراج مهاجرین در شاندیز مشهد
ازدحام
از چه ساعتی از شب؟ خدا میداند.
صف مجردها چند صد متر.
صف خانوار هم شلوغ.
زن و نوزاد گریانش روی خاکها.
مردی بچهبهبغل روی جدول.
کسی در محوطهی خاکیِ روبهرو برای قضای حاجت.
و جای خالیِ یک کانکسِ توالتدار.
چیزی که در راهپیماییهای یکروزه هم در نظر گرفته میشود.
و اگر آذوقه تمام شود...
نان تافتون، دانهای سیهزار تومان.
نگهبان پشت در، جواب نمیدهد.
همهمهی مبهمِ جمعیتِ مستأصل.
چهرهها همه پشیمان از «ایران آمدن»...
مادر جوانی حیران و در حال شیردادن به نوزادش.
برخورد تند نگهبان اردوگاه برای تنظیم صف.
نوبت ۲۳۰ که روی دست نوجوانی نوشتهاند.
ورود اتوبوسها یکییکی.
در همسایگی اردوگاه،
سالن شیک و مجهزِ ورزشی.
مجهز، اما بسته و محصور.
حتماً چند توالت هم دارد.
ساکهایی که روی زمین کشیده میشوند.
تاکسیهای منتظر که شاید مسافرانی را برگردانند.
پرایدی بهسرعت برگشت تا باز چند مهاجرِ مستأصل بیاورد.
طفلک زورش به ساک نمیرسد که پدرش را کمک کند.
مردهای پشتون،
زنهای هزاره،
جوانان تاجیک،
مهاجرِ ازبک.
شاندیز جای بد هم داشته...
سحر است و جمعیت،
اما نه برای ورزش.
مردمی بیصاحب برای چندین دهه.
از که باید گله کرد؟
نگهبان اردوگاه همچنان تند و بیادب است.
آیا نگهبان اردوگاه اتباع، نماز صبح را خوانده؟
الحمدلله ربّ العالمین
الرحمن الرحیم
مالک یومالدین
حتماً دیشب باز در ارگ کابل غذاهای خوشمزه طبخ شده.
طفلکی زیر دیوار اردوگاه شیر میخواهد.
طفلکی بیحوصله است.
دختر جوانِ نسبتاً شیکپوش، متحیر است که کجای دنیا ایستاده؟
جمعیت در حال زیاد شدن است.
با لباسهایی که دیگر پاک خاکی شدهاند.
و کودکانی که بازی نمیکنند.
گویا بازی برای آنها هم جدی است.
فیلمبرداری ممنوع است؛
سعی میکنم با چشمم بشنوم،
صداهای محزونِ هموطنانم را.
تندتند و پیهم مینویسم.
اتوبوس اول پُر شد و رفت،
با نگاههای مستأصل و به روزگار سپردهشدهی مسافرانش.
اتوبوسی دیگر آمد که مهاجر طرد کند.
نگهبان بیادب و عصبی.
کودکی با لبخندی بیدلیل پرسه میزند.
اشکی در گوشهی چشمم دیدم را خیره ساخته.
شاندیز فقط رستورانِ حاجحسن نداشته،
اردوگاه هم دارد.
میگویند ساعتی بعد، آب و نان گرانتر میشود.
اکنون اشرف غنی در کجا کیف میکند؟
دخترکی روی نردهی اردوگاه قصد بازی دارد،
اما نه... منصرف شد.
چشمهای پُر از سؤال که چرا چنین؟
جوانی فرشکی پهن میکند که مادرش دمی بنشیند.
مادرش نواسهاش را سخت در بغل گرفته.
صدای چرخ ساکها همچنان شنیده میشود.
ساکهای سبزِ خاکپُر،
سرخِ خاکپُر،
آبیِ خاکپُر.
و خورشیدی که کمکم او هم قصد آزار دارد.
شاید دل درختانِ شاندیزی هم گرفته...
موسپیدی با لباس وطنی، دنبال تهِ صف است.
زن جوانی که گویا باردار است،
بهسختی راه میرود و جایی برای تکیه میپالد.
رانندهی تاکسی، بارها را جلوتر نمیبرد.
صبح سنگینی دارم.
برمیگردم.
جادهی شاندیز، تردد معمول خود را دارد.
در کنار جاده، تالار عروسی گلافشان است.
امشب حتماً شبِ شادی دارد.
دیشب هم حتماً عروسی داشته.
کوههای شاندیز خیلی چیزها را دیدهاند.
شهر خمیازهی بلندی میکشد.
اینجا مشهد است.
ساعت شش بامداد.
خدایا،
به حاکمان ما عقل،
به مردم ما بیداری،
به دوستان ما انصاف،
و به دشمنان ما تکانی عنایت کن.
✅ @KHURASANOSISTAN
#گروه همیار مهاجر*
✳️ چشمدیدهای یکی از مهاجرین افغانستان از اردوگاه اخراج مهاجرین در شاندیز مشهد
ازدحام
از چه ساعتی از شب؟ خدا میداند.
صف مجردها چند صد متر.
صف خانوار هم شلوغ.
زن و نوزاد گریانش روی خاکها.
مردی بچهبهبغل روی جدول.
کسی در محوطهی خاکیِ روبهرو برای قضای حاجت.
و جای خالیِ یک کانکسِ توالتدار.
چیزی که در راهپیماییهای یکروزه هم در نظر گرفته میشود.
و اگر آذوقه تمام شود...
نان تافتون، دانهای سیهزار تومان.
نگهبان پشت در، جواب نمیدهد.
همهمهی مبهمِ جمعیتِ مستأصل.
چهرهها همه پشیمان از «ایران آمدن»...
مادر جوانی حیران و در حال شیردادن به نوزادش.
برخورد تند نگهبان اردوگاه برای تنظیم صف.
نوبت ۲۳۰ که روی دست نوجوانی نوشتهاند.
ورود اتوبوسها یکییکی.
در همسایگی اردوگاه،
سالن شیک و مجهزِ ورزشی.
مجهز، اما بسته و محصور.
حتماً چند توالت هم دارد.
ساکهایی که روی زمین کشیده میشوند.
تاکسیهای منتظر که شاید مسافرانی را برگردانند.
پرایدی بهسرعت برگشت تا باز چند مهاجرِ مستأصل بیاورد.
طفلک زورش به ساک نمیرسد که پدرش را کمک کند.
مردهای پشتون،
زنهای هزاره،
جوانان تاجیک،
مهاجرِ ازبک.
شاندیز جای بد هم داشته...
سحر است و جمعیت،
اما نه برای ورزش.
مردمی بیصاحب برای چندین دهه.
از که باید گله کرد؟
نگهبان اردوگاه همچنان تند و بیادب است.
آیا نگهبان اردوگاه اتباع، نماز صبح را خوانده؟
الحمدلله ربّ العالمین
الرحمن الرحیم
مالک یومالدین
حتماً دیشب باز در ارگ کابل غذاهای خوشمزه طبخ شده.
طفلکی زیر دیوار اردوگاه شیر میخواهد.
طفلکی بیحوصله است.
دختر جوانِ نسبتاً شیکپوش، متحیر است که کجای دنیا ایستاده؟
جمعیت در حال زیاد شدن است.
با لباسهایی که دیگر پاک خاکی شدهاند.
و کودکانی که بازی نمیکنند.
گویا بازی برای آنها هم جدی است.
فیلمبرداری ممنوع است؛
سعی میکنم با چشمم بشنوم،
صداهای محزونِ هموطنانم را.
تندتند و پیهم مینویسم.
اتوبوس اول پُر شد و رفت،
با نگاههای مستأصل و به روزگار سپردهشدهی مسافرانش.
اتوبوسی دیگر آمد که مهاجر طرد کند.
نگهبان بیادب و عصبی.
کودکی با لبخندی بیدلیل پرسه میزند.
اشکی در گوشهی چشمم دیدم را خیره ساخته.
شاندیز فقط رستورانِ حاجحسن نداشته،
اردوگاه هم دارد.
میگویند ساعتی بعد، آب و نان گرانتر میشود.
اکنون اشرف غنی در کجا کیف میکند؟
دخترکی روی نردهی اردوگاه قصد بازی دارد،
اما نه... منصرف شد.
چشمهای پُر از سؤال که چرا چنین؟
جوانی فرشکی پهن میکند که مادرش دمی بنشیند.
مادرش نواسهاش را سخت در بغل گرفته.
صدای چرخ ساکها همچنان شنیده میشود.
ساکهای سبزِ خاکپُر،
سرخِ خاکپُر،
آبیِ خاکپُر.
و خورشیدی که کمکم او هم قصد آزار دارد.
شاید دل درختانِ شاندیزی هم گرفته...
موسپیدی با لباس وطنی، دنبال تهِ صف است.
زن جوانی که گویا باردار است،
بهسختی راه میرود و جایی برای تکیه میپالد.
رانندهی تاکسی، بارها را جلوتر نمیبرد.
صبح سنگینی دارم.
برمیگردم.
جادهی شاندیز، تردد معمول خود را دارد.
در کنار جاده، تالار عروسی گلافشان است.
امشب حتماً شبِ شادی دارد.
دیشب هم حتماً عروسی داشته.
کوههای شاندیز خیلی چیزها را دیدهاند.
شهر خمیازهی بلندی میکشد.
اینجا مشهد است.
ساعت شش بامداد.
خدایا،
به حاکمان ما عقل،
به مردم ما بیداری،
به دوستان ما انصاف،
و به دشمنان ما تکانی عنایت کن.
✅ @KHURASANOSISTAN
#گروه همیار مهاجر*
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗯تظاهرات به خاطر قتل یک دختر
به اسم حقوق زن به اسم حقوق بشر
🗯برشی از سخنرانی حجت الاسلام راجی
#زن_زندگی_آزادی
•✾࿐༅🍃❀🌸❀🍃༅࿐✾•
http://eitaa.com/joinchat/2747793437Ca91273315d
#گروه ظهور بسیار نزدیک است
جهت چت وتبادل اطلاعات....
•✾࿐༅🍃❀🌸❀🍃༅࿐✾•
17.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑خالق فتنه افغانهراسی‼️
🔹اگر فکر میکنید هشتگ #اخراج_افغانی_مطالبه_ملی توسط یک عده نگران ایران و ایرانی طراحی شده و دغدغه نان و امنیت مردم را دارند این کلیپ را ببینید!
🔸طراح همه این جنجالها یک عنصر از گروه مرتد جبهه ملی ایران و همنشینان ضدانقلاب است!
#اخراج_افغانی_مطالبه_عبری
📣دست بدست کنید وبه همه کنال ها وگروه ها ارسال کنید
دشمن اصلی اسلام وجبه مقاومت شناخته شود🚩
#گروه همیار مهاجر*