eitaa logo
🌹ڪانال مدافعان حرم🌹
5.9هزار دنبال‌کننده
23.9هزار عکس
22.5هزار ویدیو
229 فایل
صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر کشیدن پرستو شدن 📞ارتباط با خادم کانال 👇👇 @diyareasheghi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعلام خبر شهادت «» به خانواده‌اش 🔹سردار علی ملک‌شاهکویی فرمانده سپاه نینوا گلستان با حضور در منزل شهید مقداد مهقانی، خبر شهادت این مدافع حرم را به خانواده وی اطلاع داد. 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
12.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 قاتلین اخلاقیِ امیرالمؤمنین(ع) اصلاح از دین، شبکه۳، حوالی ۴صبح ▫️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ حضور گروه های تروریستی و تکفیری در کنار نئو نازی ها و شیطان پرست ها در اوکراین ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
تصویری از شهید 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | روایت حاج قاسم از کار فرهنگی به سبک شهید همدانی 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
توسل به ائمه از اعتقادات قلبی شهید بود 🔹شهید بابگهری تنها پسر خانواده و عزیز دردانه مادر و پدر و یک حامی واقعی برای خواهرانش بود. حضور او برای خانواده به مثابه کوهی بزرگ بود که همیشه پشت خانواده را داشت و سنگ صبور بسیاری از تنهایی‌های اعضای خانواده محسوب می‌شد. او اکنون در جمع این خانواده نیست و در ملکوت اعلاء با بزرگان زیادی همنشین است. 🔹مادر شهید می‌گوید: سجاد به دعا مادر و توسل به امام رضا(ع) عقیده خاصی داشت. در دوران آموزش از من خواست که برای اینکه دوره آموزشی خود را در مشهد سپری کند برایش دعا کنم. من هم ۵۰۰۰ صلوات برای او نذر کردم و خوشبختانه در طی اتفاقاتی او به آرزوی خود رسید و به مشهد منتقل شد و حدود ۴ ماه در جوار حرم امام رضا(ع) مشغول خدمت به جمهوری اسلامی ایران بود و هر سال حداقل یک مرتبه به پابوس این امام عزیز می‌رفت. 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مصاحبه قابل تامل و دیدنی با رزمنده‌های نوجوان دفاع مقدس 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
⭕️ توییت نیکولاس مادورو رئیس جمهور ونزوئلا: ۴۴ سال پیش ایران به‌عنوان یک جمهوری اسلامی متولد شد و ما از قلب بولیوار به این احساس می‌پیوندیم که امروز مردم قابل تحسین پارس را احاطه کرده‌ است. نمونه‌ای پیروز از مقاومت و عزت که ما با آرمان‌های عمیق آزادی و حاکمیت آن متحد شده‌ایم. ▪️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
32.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنان رهبر معظم انقلاب درباره حجاب اجباری یا اختیاری...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-عملیات چطور بود اخوی؟ +خیلی خوب بود. -حالت چطوره؟ -حالم خیلی خوبه. دیشب این دستم از مچ قطع شد، با این یکی جنگیدم😢 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
روضهٔ امام حسین - حاج‌حیدر خمسه.mp3
16.93M
به فدای لب عطشان حسین، اولین ذکر پس از افطار است...🕊💔 📌 در روز یازدهم ، به نیت ، یک ساعت مانده به افطار، هیئتی مجازی و مختصر فراهم کردیم تا در حالی‌که تشنگی و گرسنگی بر ما غلبه کرده، یادی کنیم از آقایی که او را گرسنه و تشنه شهید و روی زمین کربلا رهایش کردند😔 📌 ▫️ڪانال مدافعان حـــــرم 🌐 @Iran_Iran https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
بسم رب الشهدا ؟ چهل نهم مجتبی فردا اعزامه داشتم ساکشو میبستم که تلفن خونه زنگ خورد با یه آه بغضم رو قورت دادم -الو بفرمایید فرحناز پشت خط بود الو سلام رقیه خوبی؟ چرا صدات گرفته -هیچی فرحناز صداش بغض آلود شد گفت رقیه محمدهادی فردا میره سوریه -وای خاک تو سرم آقای مهدوی میره فرحناز:اوهوم مگه کسی دیگه هم داره میره -آره سیدمجتبی و حسین هم میرن فرحناز:حسین آقا داداشت ؟ - آره فرحناز:حسنا بارداره که -حسنا میگه نمیتونه اجازه ندم چون فردا اگه یه کاشی از حرم بی بی حضرت زینب کم بشه منم هم تراز با زنان کوفی میشم فرحناز :راستم میگه رقیه بنظرت مردامون اجازه میدن بریم بدرقه -نمیدونم والا حالا من شب به مجتبی میگم فرحناز :باشه خواهرجان دیگه کار نداری -نه قربونت یاعلی رفتم به بچه ها سر زدم هردو خواب بودن دلم سوخت برای خودم و برای حسنا و فرحناز برای بچه هامون رفتم تو فکر دیشب دیشب خونه حسین بودیم بهش گفتم داداش جان من ۲۱سالمه مادردوتا بچم اما هنوز تو حسرت آغوش پدرم من نمیگم نرو میگم بمون بچه ات دنیا بیاد بعدبرو حسین:رقیه من میدونم میفهمم حرفتو اما وظیفه من الانه خود بی بی حضرت رقیه هم مراقب بچه ام میشه همون جور تو فکر بودم که دستای سید روی دستم قرار گرفت عاشق گرمای این دستا بودم سید:بانو کجا غرقی؟ باصدای بغض آلود گفتم اجازه میدی فردا بیایم بدرقه سید:اشک نریز رقیه خاتون نه عزیزم نمیشه ما میریم تهران سخته حتی زنداداشت و خانم محمدهادی هم نمیان -باشه سید:پاشو پاشو بچه ها و خودت حاضر بشید بریم شهربازی -شهربازی سید:آره شاید آخرین شب مشترکمون باشه دلم گرفتم اما به اشکام اجازه ریختن ندادم بعداز حاضر شدن گفت رقیه بیا یه سلفی چهارنفره بگیریم بعدش روسریم از سرم برداشت منو کشید سمت خودش یه سلفی گرفت اینارو قبل از علمیات پاک میکنم اون شب هم خیلی خوب هم خیلی بد گذشت نویسنده بانو....ش 🌐 @Iran_Iran 🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran