کتاب شهید نوید، روایت زندگی پر از خیر و برکتی است که شانزده تیر سال هزار و سیصد و شصت و پنج در محله ی تهران پارس تهران، آغاز می شود و صحنه ی آخرش، در دل صحرای بوکمال سوریه، رقم می خورد. همان طور که خود شهید نوید آرزو کرده بود. همان طور بی سر، همان طور بی سامان...
در این کتاب، مجموعه ای از روایت ها، از زبان خانواده، دوست و همسر شهید نوید، دست در دست هم گذاشته اند تا آرزوهای جوان هم نسل و هم روزگارخودمان را بهتر بشناسیم.
خرید کتاب از سایت:
www.nashreshahidkazemi.ir
#شهید_نوید_صفری
@iran_iran
﷽
⚫️#محرم_نامه_شهدایی②
🖤شهید مدافعحرم نوید صفری
▪️نوید من، عاشق امامحسین علیهالسلام بود. از همان بچگی که میبردمش توی روضهها و پای دیگهای نذری، کمک حال مجلس بود.
▪️بچه که بود دود کردن اسفند مجلس با او بود. بزرگتر هم که شد، دیگر ما محرم نویدی نمیدیدیم. وقف جلسات روضه بود.
▪️روی پیراهن سیاهش خیلی حساس بود. میگفت: «این لباس خیلی حرمت دارد!»
▪️نویدم حرمت نگهدار بود. همین بود که به آرزویش رسید. دلش میخواست شبيه اربابش شهید شود. این حرفها را به من نمیزد، توی دفترهایی که از او به یادگار مانده، نوشته است. به من فقط همیشه میگفت:«برایم دعا کن مادر...!»
🎙به روایت: مادر بزرگوار شهید
#شهید_نوید_صفری
#ماه_محرم
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#توصیه_شهید:
« زیارت #عاشورا را بخوانید و از طرف من به ارباب ابراز ارادت کنید.
حتما هر کجا باشم خود را در کنار شما خواهم رساند.»
#شهید_نوید_صفری 🌷
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran