🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷
#مجنون_من_کجایی؟
#قسمت_چهل_و_دوم
" زندگینامه سردار شهید رضا حسن پور"
من رضا حسن پور ، در سال 1339 در تهران بدنیا آمدم دوران كودكی را در تهران پشت سر گذاشتم . پدر و مادرم انسانهای مذهبی ، معتقد ، اما محروم از تمتعات زندگی بودند .
هفت سالم بود كه همراه پدر و مادرم از تهران به قزوین آمدیم. در قزوین دوره ابتدایی را شروع كردم . دوره ابتدایی را با نمره های خوب قبول شدم . فشار بار زندگی بر دوش پدر و مادرم سنگینی می كرد . حس كردم ادامة تحصیل برایم مشكل خواهد بود . از این رو مجبور به ترك تحصیل شدم و نتوانستم به تحصیل ادامه بدهم .
"فعالیتهای شهید پیش از پیروزی انقلاب اسلامی"
رضا كه فردی محرومیت كشیده و رنج دیده بود ، با شروع نخستین جرقه های انقلاب ، خود را به جریان زلال انقلاب می سپارد .
او تمام امیدها و آرزوهایش را در انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) مجسم می دارد و از این رو ، دل در گرو رهبر می سپارد و با شور امید در تمام صحنه های انقلاب حضور مشتاقانه و فعال می یابد .
رضا در تمام راهپیماییهای شهر ((قزوین )) به طور جدی شركت می جوید . وی در سال 1356 با دختری پارسا و پاكدامن ازدواج و از آن پس ، همراهی دلسوز و یاری با وفا برای ادامة زندگی و فعالیتهایش می جوید . رضا در روزهای پیروزی انقلاب ، همراه دوستان خود در شهر قزوین فعالانه حضور می یابد و با ایثارگری فراوان در صحنه های مختلف وارد می شود .
"فعالیتهای شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی"
رضا پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تهران با كمیتة انقلاب اسلامی همكاری میكند و در مبارزه با عوامل ضد انقلاب به فعالیت می پردازد .
پس از چند ماه فعالیت در تهران ، دوباره به شهر قزوین باز می گردد . سال 1358 به دنبال تحركات گروهكهای ضد انقلاب در لستان كردستان ، همراه یك گروه ، راهی این استان می شود و با شهامت و شجاعت در سركوبی ضد انقلاب شركت می جوید . وی در پاكسازی شهر (( تكاب )) از لوث ضد انقلاب ، شجاعانه می جنگد .
روزها به مبارزه و مقابله با ضد انقلاب مشغول می شود و شبها هم برای حفظ امنتیت شهر، به گشت زنی در سطح شهر می پردازد .
رضا ، آخر سال 1358 به عضویت رسمی (( سپاه پاسداران انقلاب اسلامی )) شهر قزوین در می آید و خود را وقف حفاظت از دستاوردهای انقاب اسلامی می كند . او در سل 1359 طی مأموریتی ، به عنوان فرماندة یك گروه ، به (( قصر شیرین )) اعزام می گردد و در آنجا به مقابله با منافقین و نیروهای عراق مشغول می شود .
رضا ، مدتی نیز در قزوین ، به دنبال قیام مسلحانة منافقین ، به مقابله با این گروهك تروریستی اقدام و در جنگ شهری و جنگ گریز در شهر قزوین ، تعدادی از آنان را دستگیر می كند .
یكی از دوستانش می گوید : (( با رضا در ‹‹واحد عملیّات ››سپاه قزوین بودیم . یك روز خبر دادند كه تو شهر شخصی به اسم ‹‹حصاری›› را منافقین ترور كرده اند . رضا سریع خودش را با موتور به محل حادثه می رساند و با شهامت تمام ، یكی از منافقین را دستگیر می كند و یكی از آنان نیز از محل می گریزد .))
📎ادامه دارد 👇