9.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باهم دیگه ببینیم
👇👇
🔴 دو رسم خوب در یک هیئت خانوادگی
هر وقت تونستی به پیرمرد بگی بدو، به بچه هم میتونی بگی بشین.
@iranejavaan
خادمین نهضت جوانی جمعیت در هیاتهای حسینی
🇮🇷🇮🇷🇮🇷💔💔🏴🏴🏴
#مادران_منتقم
#تبلیغ
#فرزند آوری
#تهرانسر
#ایرانـ ـ جوان
#هیات آل یاسین
@iranejavaan
1.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ #من_دیگرما 💞
عاقبت از من فرزندی خواهد ماند؛
که تمام عشقی را که
به تو داشتم
در سینهاش
به یادگار گذاشتم...🖤
@iranejavaan
"فرزند امروز، آینده فردا
"جلوگیری از پیری جمعیت، با عزم ملی و فرزندآوری آگاهانه"
"جامعه پویا با خانواده های پرنشاط
"کودکان امروز، سازندگان فردای ایران هستند – بیایید با فرزندآوری مسئولانه، آینده را بسازیم."
"هر نوزاد، نویدبخش امید و پیشرفت است – فرزندآوری را به فرهنگ تبدیل کنیم."
"جامعه ای که فرزند نمیآورد، ریشه های خود را میخشکاند."
"آینده را با فرزندآوری طراحی کنیم."
https://eitaa.com/fakouramedia
بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🌸
خب بالاخره روز موعود فرا رسید 😉😁
موافقان و مخالفان واکسن بفرمایید هرکدوم ادله و سوالات خودتونو مطرح کنید .
آن شاالله که به نتیجه درست برسیم .🙏🙏
👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1662386895C070dddd384
همه حسرت حاج محمود کریمی رو میخورن که آقا ازش چیزی خواستن و او هم سریع اجابت کرد....
ولی حواسمون نیست آقا ۱۰ ساله از ماها چیزی خواستن بسیاااار مهم و ما.....؟؟؟
😞😞😞😞
#جوانی_جمعیت
@iranejavaan
*ای ایران میخوانم*
چشمهای حاج محمود برق میزد و صدایش گرمتر از همیشه بود. نگاهی به جمعیت مقابل انداخت. «آقا فرمودن اگه خسته نیستی ای ایران بخون!» وسط اشک و خنده نگاهی به رهبر انداخت:«ما واسه شما میمیریم آقاجان...»
اشک پشت سد پلکم گیر کرده و بغض گلوگیرم شده بود. داشتم توی خلوت خودم فیلم شب عاشورای بیت رهبری را برای بار دهم میدیدم.
وقتی حاج محمود میخواند دلم لرزید.«کاش من جاش بودم...»
یکدفعه صدای خندهی دخترها از توی اتاق بلند شد، محمدعلی از خواب پرید و جیغ گریهاش صدای حاج محمود را محو کرد.
خستهی کارهای طول روز بچهها بودم و شانهام بخاطر مدام بغل کردن پسرم، تیر میکشید.آمدم صدا بالا ببرم و چهارتایشان را به رگبار دعوا ببندم که یکهو انگار کسی به قلبم تلنگر زد.
«اینا همون «ای ایرانن» که آقا از تو خواستن اجرا کنی!»
ذوقی دوید توی قلبم و کنج لبم کش آمد. پسرم را روی شانه خواباندم و مداحی حاج محمود را زیر گوشش زمزمه کردم.
نگاهی به تصویر رهبر توی گوشی انداختم.اشک سر خورد زیر چانهام. لبخند زدم و زیر لب زمزمه کردم: «آقا، این خستگی و سختیا که چیزی نیس،من حاضرم واسه شما جون بدم.»
چند لحظه بعد، دوباره صدای سرود جوانی ایران از اتاق بچهها بلند شد...
#نیایعباسی
#ای_ایران_بخوان
#ایرانم_جوان_بمان
@iranejavaan