✴️عاشقانه های #حاج_آقا_مصطفی با ابی عبدالله(علیه السلام)؛ از پیاده روی با معرفت تا موکب داری و خرجی روضه
💥اختصاصی/بخش اول
🔻واقعاً زندگی #حاج_آقا_مصطفی، زندگی علمی ایشان و حتی زندگی معنوی ایشان، [الگوست؛] ایشان از کسانی است که ولاءاش نسبت به ائمه و سیدالشهدا سلاماللهعلیه [مثالزدنی است] که پیاده مشرف شدن به کربلا از سیره ایشان است.
🔺آقای حلیمی کاشانی میگفتند که #حاج_آقا_مصطفی در مقطعهایی سالی چند بار کاروان راه میانداختند از نجف به کربلای معلی. آن وقت در این مسیر هم بحثهای علمی میکردند. «لا يشغله شان عن شان» این اظهار ولاء به اهل بیت(ع)، التزام به تشرف به زیارت کربلا در مقاطع مختلف، اینها روحیات بسیار بلندی است که ما طلبهها باید [در این جهات] به ایشان اقتدا بکنیم؛ هم در جهت معنویت و هم در جهت تلاش علمی. انشاءالله
🔅به نقل از آیت الله شب زنده دار
📄فصلنامه پانزده خرداد، پاییز 1396، ص 212
#مجتهد_شهید
⭐️بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🇮🇷 @iranemoaser
✴️عاشقانه های #حاج_آقا_مصطفی با ابی عبدالله(علیه السلام)؛ از پیاده روی با معرفت تا موکب داری و خرجی روضه
💥اختصاصی/بخش اول
🔻واقعاً زندگی #حاج_آقا_مصطفی، زندگی علمی ایشان و حتی زندگی معنوی ایشان، [الگوست؛] ایشان از کسانی است که ولاءاش نسبت به ائمه و سیدالشهدا سلاماللهعلیه [مثالزدنی است] که پیاده مشرف شدن به کربلا از سیره ایشان است.
🔺آقای حلیمی کاشانی میگفتند که #حاج_آقا_مصطفی در مقطعهایی سالی چند بار کاروان راه میانداختند از نجف به کربلای معلی. آن وقت در این مسیر هم بحثهای علمی میکردند. «لا يشغله شان عن شان» این اظهار ولاء به اهل بیت(ع)، التزام به تشرف به زیارت کربلا در مقاطع مختلف، اینها روحیات بسیار بلندی است که ما طلبهها باید [در این جهات] به ایشان اقتدا بکنیم؛ هم در جهت معنویت و هم در جهت تلاش علمی. انشاءالله
🔅به نقل از آیت الله شب زنده دار
📄فصلنامه پانزده خرداد، پاییز 1396، ص 212
#مجتهد_شهید
⭐️بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🇮🇷 @iranemoaser
✴️عاشقانه های حاج آقا مصطفی با ابی عبدالله(علیه السلام)؛ از پیاده روی با معرفت تا موکب داری و خرجی روضه
💥 اختصاصی /بخش دوم
🔺ما با #حاج_آقا_مصطفی چندین بار با هم پیاده کربلا رفتیم. چون مراجع نجف هر کدام پیادهروی داشتند. مثلاً آقای خویی داشتند، آقای حکیم داشتند، آقای شاهرودی داشتند، امام هم داشتند. آن وقت ما در کاروان امام بودیم و من هم جزء آشپز کاروان بودم. زودتر میرفتیم فرشها را پهن میکردیم. #حاج_آقا_مصطفی و کاروان هم میآمدند مینشستند و ما از آنها پذیرایی میکردیم. در آن وقت امام فرموده بودند که به حائرین حرم امام حسین علیهالسلام و هم زوارش، ناهار و شام و یا غذای سرپایی بدهند. آن وقت یک جا با #حاج_آقا_مصطفی که بودیم، آن فرد [میزبان عرب] آمد گفت که ما هنوز ناهار نخوردیم. ما رسم داریم که اول زوار غذا بخورند بعد ما بخوریم. گفتیم: ما ناهار خوردیم.#حاج_آقا_مصطفی گفتند: نه، بنشینید، بنشینید اینجا، ناهار بخوریم، کم بخوریم، که اینها بتوانند ناهارشان را بخورند. آن وقت یکی از این طلبهها این قاشق برنج تو راه تنفسیاش گیر کرد، و برنجها از دهانش درآمد و ریخت توی سینی. آنجا توی سینی غذا میدادند. برای ایرانیها قاشق هم میدادند. آن وقت #حاج_آقا_مصطفی اینها را فوری همش زد خودش، و گفت: بهبه، شفا شد، شفا شد. همه را #حاج_آقا_مصطفی هم زد. ما هاج واج مانده بودیم.
🔻یک جا دیگر هم نزدیک کربلا که رسیدیم، به همه زوارها چای میدادند، شب اربعین بود. بعد از نوزدهم، آن وقت من و آقای محدث (باجناق آقای خاتم [یزدی]) زوارهایی که از مسیر آب [=از راه شط] میآمدند را شمارش کردیم، هر پنج دقیقه 450 نفر وارد میشدند. از جاهای دیگر هم میآمدند. اینها میخواهند این همه زوار را چای بدهند. آب را توی این دیگهای آش میجوشاندند و آب گرم را توی کتری میریختند و سینی سینی چای میبردند برای زوار. استکان را هم نمیتوانستند بشورند چون هر 5 دقیقه باید 600-700 تا چای بدهند. آن وقت ما پسندمان نبود؛ همه تویش چای خوردهاند، مریض و غیر مریض و... حاج آقا مصطفی گفت: بچهها بنشینید. آن استکانها را از ظهر تا حالا نشسته بودند. گفت این [استکان] چای به دهن 30 تا 40 تا زوار رسیده است؛ شفای شفا است. #حاج_آقا_مصطفی خودش هم یکی برداشت خورد، بعدش هم ما همه خوردیم. وقتی من دیدم ایشان خورد دیگر بعدش ما هم خوردیم. خودش هم پیاده از نجف میآمد کربلا.
☀️حجت الاسلام حیدری یزدی
📄فصلنامه پانزده خرداد، پاییز 1396، ص 110
#مجتهد_شهید
⭐️بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🇮🇷 @iranemoaser
✴️عاشقانه های حاج آقا مصطفی با ابی عبدالله(علیه السلام)؛ از پیاده روی با معرفت تا موکب داری و خرجی روضه
💥اختصاصی/بخش سوم
🔺در تفسیر #حاج_آقا_مصطفی هست که میگوید: «خدایا اگر این تفسیر من ثوابی دارد، من هدیه میکنم به اباعبدالله(ع)». تعبیر ایشان در این مورد، به قرار ذیل است:
«روحی و ارواح العالمین لک الفداء یا اباعبدالله و یا سیدالشهدا فیا رب ان کان فیما اسطره و اضبطه حول الکتاب الالهی شیء لی یسمی بالجزاء و الثواب، فنهدیه الیه و نرجوا من حضرته التفضل علی بقبول و المنة علی المفتاق المفتقر الی شفاعته بعدم رده».
ترجمه: ای اباعبدالله و ای سرور شهیدان! روح من و همه عالمیان فدای تو باد. پروردگارا اگر آنچه که در پیرامون کتاب الهی (قرآن کریم) مینگارم و ضبط میکنم، چیزی از ثواب و جزای خیر برای من دارد، آن را هدیه میکنم به سیدالشهدا(ع) و امیدوارم که حضرتش آن را از روی تفضل قبول فرماید و بر من محتاج به شفاعت منت نهاده، رد نفرمایند.
🔻ایشان یک علاقه خاصی به کربلا و به سیدالشهدا(ع) داشتند؛ سالی چند مرتبه ایشان در پیادهروی به کربلا شرکت میکردند، با 40، 50 نفر از طلاب. ما هم در خدمتشان بودیم. گاهی هم بندهخدا پابرهنه میآمد و پایش زخم میشد.
یک مدتی پابرهنه میآمدند، پایشان هم خیلی زخم میشد اما به این راه خیلی علاقه داشتند. مثلاً ایشان یکی از چیزهایی که خیلی علاقه داشت، شرکت در روضه بود؛ مثلاً [میفرمود] من همه هفته را پیدا کرده بودم کجا روضه برقرار است، مثلاً شنبه را خواستم پیدا کنم، یکجا که شنبه روضه باشد. آن را هم پیدا کرده بود! بعد از نماز امام در مسجد شیخ اعظم، یک شیخ افغانی بود دو کلمه، یک، دو، سه دقیقه روضه میخواند، خیلی مخالف داشت و بعضی از علما میگفتند نخواند و فلان.#حاج_آقا_مصطفی یواشکی به او پول میداد میگفت بخوان! تنهایی من مینشینم گوش میدهم! خیلی سر این قصه [پیگیر] بود گاهی وقتها آخر [آن شیخ افغانی] یک چیزهایی میگفت [که به مذاق برخی خوش نمیآمد] یک شیخ پیرمردی بود، باحال بود. یک چیزهایی میگفت به یک عدهای برمیخورد.
: میگفت که اگر شما یک خروستان گم بشود چقدر دنبالش میگردید؟ به اندازه یک خروس دنبال امام زمان(عج) [نمیگردید]! خیلی شیرین بود. یک، دو دقیقه روضه میخواند، مرحوم #حاج_آقا_مصطفی_خمینی خیلی حمایت میکرد، به او پول میداد و میگفت بخوان. بعد یکی دو کلمه روضه میخواند. یکی دیگر هم بود که برای ایشان روضه میخواند. اسمش را یادم رفته، آقای دُریاب، مرحوم دریاب یک شیخ پیرمردی بود. [آقا مصطفی] به او گفته بود بیاید خانهشان مثلاً روضه بخواند و هر وقت هم [اگر در خانه] نیست به او گفته بود بنشین، تکیه بده به درِ خانه، روضه را بخوان و برو! بعد من پولش را به تو میدهم هر وقت دیدی ما نبودیم اینها، [این کار را بکن] آن فرد هم مینشست تکیه میداد به درِ خانه ایشان، روضه را میخواند [و میرفت]. میگویم یک علاقه باطنی عاشقانهای به سیدالشهدا(س) و به روضه به روضهخوانها داشت. اینها خیلی جالب بودند. رحمتالله علیه.
☀️حجتالاسلام والمسلمین سجادی
📄فصلنامه پانزده خرداد، پاییز 1396، ص 176
#مجتهد_شهید
⭐️بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🇮🇷 @iranemoaser
✴️یکی از علل وحشت ساواک از #حاج_آقا_مصطفی، که او را به شهادت رساند این بود که ساواک خطر وجود او را برای بقای رژیم شاه جدی تلقی میکرد.
🔺ساواک در یکی از گزارشات خود این موضوع را تصریح نموده:
در حال حاضر وضع خمینی در عراق به این ترتیب است که کلیه کارها و فعالیت وی دست پسرش #مصطفی_خمینی افتاده و تمام طرفداران خمینی اطراف پسرش جمع شدهاند.
#مجتهد_شهید
📄فصلنامه پانزده خرداد، ش ۵۳، ص ۶۲
⭐️بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🇮🇷 @iranemoaser
🔴عاشقانه های #مجتهد_شهید با ابی عبدالله(علیه السلام)؛ از پیاده روی با معرفت تا موکبداری و خرجی روضه
اختصاصی/بخش اول
آیت الله شب زنده دار:
🔹واقعاً زندگی #حاج_آقا_مصطفی، زندگی علمی ایشان و حتی زندگی معنوی ایشان، [الگوست؛] ایشان از کسانی است که ولاءاش نسبت به ائمه و سیدالشهدا سلاماللهعلیه [مثالزدنی است] که پیاده مشرف شدن به کربلا از سیره ایشان است.
🔸آقای حلیمی کاشانی میگفتند که #حاج_آقا_مصطفی در مقطعهایی سالی چند بار کاروان راه میانداختند از نجف به کربلای معلی. آن وقت در این مسیر هم بحثهای علمی میکردند. «لا يشغله شان عن شان» این اظهار ولاء به اهل بیت(ع)، التزام به تشرف به زیارت کربلا در مقاطع مختلف، اینها روحیات بسیار بلندی است که ما طلبهها باید [در این جهات] به ایشان اقتدا بکنیم؛ هم در جهت معنویت و هم در جهت تلاش علمی. انشاءالله
منبع: مصاحبه با آیتالله محمدمهدی شبزندهدار، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره53، پاییز 1396
#مجتهد_شهید
🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️عاشقانه های #مجتهد_شهید با ابی عبدالله(علیه السلام)؛ از پیاده روی با معرفت تا موکب داری و خرجی روضه
اختصاصی /بخش دوم
حجت الاسلام والمسلمین سیدعلیرضا حیدری یزدی:
🔹ما با #حاج_آقا_مصطفی چندین بار با هم پیاده کربلا رفتیم. چون مراجع نجف هر کدام پیادهروی داشتند. مثلاً آقای #خویی داشتند، آقای #حکیم داشتند، آقای #شاهرودی داشتند، امام هم داشتند. آن وقت ما در کاروان امام بودیم و من هم جزء آشپز کاروان بودم. زودتر میرفتیم فرشها را پهن میکردیم. #حاج_آقا_مصطفی و کاروان هم میآمدند مینشستند و ما از آنها پذیرایی میکردیم.
🔸در آن وقت امام فرموده بودند که به حائرین حرم امام حسین علیهالسلام و هم زوارش، ناهار و شام و یا غذای سرپایی بدهند. آن وقت یک جا با #حاج_آقا_مصطفی که بودیم، آن فرد [میزبان عرب] آمد گفت که ما هنوز ناهار نخوردیم. ما رسم داریم که اول زوار غذا بخورند بعد ما بخوریم. گفتیم: ما ناهار خوردیم.#حاج_آقا_مصطفی گفتند: نه، بنشینید، بنشینید اینجا، ناهار بخوریم، کم بخوریم، که اینها بتوانند ناهارشان را بخورند. آن وقت یکی از این طلبهها این قاشق برنج تو راه تنفسیاش گیر کرد، و برنجها از دهانش درآمد و ریخت توی سینی. آنجا توی سینی غذا میدادند. برای ایرانیها قاشق هم میدادند. آن وقت #حاج_آقا_مصطفی اینها را فوری همش زد خودش، و گفت: بهبه، شفا شد، شفا شد. همه را #حاج_آقا_مصطفی هم زد. ما هاج واج مانده بودیم.
🔹یک جا دیگر هم نزدیک کربلا که رسیدیم، به همه زوارها چای میدادند، #شب_اربعین بود. بعد از نوزدهم، آن وقت من و آقای محدث (باجناق آقای خاتم [یزدی]) زوارهایی که از مسیر آب [=از راه شط] میآمدند را شمارش کردیم، هر پنج دقیقه 450 نفر وارد میشدند. از جاهای دیگر هم میآمدند. اینها میخواهند این همه زوار را چای بدهند. آب را توی این دیگهای آش میجوشاندند و آب گرم را توی کتری میریختند و سینی سینی چای میبردند برای زوار.
🔸استکان را هم نمیتوانستند بشورند چون هر 5 دقیقه باید 700-600 تا چای بدهند. آن وقت ما پسندمان نبود؛ همه تویش چای خوردهاند، مریض و غیر مریض و... حاج آقا مصطفی گفت: بچهها بنشینید. آن استکانها را از ظهر تا حالا نشسته بودند. گفت این [استکان] چای به دهن 30 تا 40 تا زوار رسیده است؛ شفای شفا است. #حاج_آقا_مصطفی خودش هم یکی برداشت خورد، بعدش هم ما همه خوردیم. وقتی من دیدم ایشان خورد دیگر بعدش ما هم خوردیم. خودش هم پیاده از نجف میآمد کربلا.
منبع: مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین سیدعلیرضا حیدری یزدی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره53، پاییز1396.
#مجتهد_شهید
🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️عاشقانه های حاج آقا مصطفی با ابی عبدالله(علیه السلام)؛ از پیاده روی با معرفت تا موکب داری و خرجی روضه
اختصاصی/بخش سوم
حجتالاسلام والمسلمین سجادی:
🔹در تفسیر #حاج_آقا_مصطفی هست که میگوید: «خدایا اگر این تفسیر من ثوابی دارد، من هدیه میکنم به اباعبدالله(ع)». تعبیر ایشان در این مورد، به قرار ذیل است:
🔸«روحی و ارواح العالمین لک الفداء یا اباعبدالله و یا سیدالشهدا فیا رب ان کان فیما اسطره و اضبطه حول الکتاب الالهی شیء لی یسمی بالجزاء و الثواب، فنهدیه الیه و نرجوا من حضرته التفضل علی بقبول و المنة علی المفتاق المفتقر الی شفاعته بعدم رده».
🔹ترجمه: ای اباعبدالله و ای سرور شهیدان! روح من و همه عالمیان فدای تو باد. پروردگارا اگر آنچه که در پیرامون کتاب الهی (قرآن کریم) مینگارم و ضبط میکنم، چیزی از ثواب و جزای خیر برای من دارد، آن را هدیه میکنم به سیدالشهدا(ع) و امیدوارم که حضرتش آن را از روی تفضل قبول فرماید و بر من محتاج به شفاعت منت نهاده، رد نفرمایند.
🔸ایشان یک علاقه خاصی به #کربلا و به #سیدالشهدا(ع) داشتند؛ سالی چند مرتبه ایشان در #پیادهروی_به_کربلا شرکت میکردند، با 40، 50 نفر از طلاب. ما هم در خدمتشان بودیم. گاهی هم بندهخدا پابرهنه میآمد و پایش زخم میشد.
🔹یک مدتی پابرهنه میآمدند، پایشان هم خیلی زخم میشد اما به این راه خیلی علاقه داشتند. مثلاً ایشان یکی از چیزهایی که خیلی علاقه داشت، شرکت در #روضه بود؛ مثلاً [میفرمود] من همه هفته را پیدا کرده بودم کجا روضه برقرار است، مثلاً شنبه را خواستم پیدا کنم، یکجا که شنبه روضه باشد. آن را هم پیدا کرده بود! بعد از نماز امام در #مسجد_شیخ_اعظم، یک شیخ افغانی بود دو کلمه، یک، دو، سه دقیقه روضه میخواند، خیلی مخالف داشت و بعضی از علما میگفتند نخواند و فلان. #حاج_آقا_مصطفی یواشکی به او پول میداد میگفت بخوان! تنهایی من مینشینم گوش میدهم! خیلی سر این قصه [پیگیر] بود گاهی وقتها آخر [آن شیخ افغانی] یک چیزهایی میگفت [که به مذاق برخی خوش نمیآمد] یک شیخ پیرمردی بود، باحال بود. یک چیزهایی میگفت به یک عدهای برمیخورد.
🔸میگفت که اگر شما یک خروستان گم بشود چقدر دنبالش میگردید؟ به اندازه یک خروس دنبال امام زمان(عج) [نمیگردید]! خیلی شیرین بود. یک، دو دقیقه روضه میخواند، مرحوم #حاج_آقا_مصطفی_خمینی خیلی حمایت میکرد، به او پول میداد و میگفت بخوان. بعد یکی دو کلمه روضه میخواند. یکی دیگر هم بود که برای ایشان روضه میخواند. اسمش را یادم رفته، آقای #دُریاب، مرحوم دریاب یک شیخ پیرمردی بود. [آقا مصطفی] به او گفته بود بیاید خانهشان مثلاً روضه بخواند و هر وقت هم [اگر در خانه] نیست به او گفته بود بنشین، تکیه بده به درِ خانه، روضه را بخوان و برو! بعد من پولش را به تو میدهم هر وقت دیدی ما نبودیم اینها، [این کار را بکن] آن فرد هم مینشست تکیه میداد به درِ خانه ایشان، روضه را میخواند [و میرفت]. میگویم یک علاقه باطنی عاشقانهای به سیدالشهدا(س) و به روضه به روضهخوانها داشت. اینها خیلی جالب بودند. رحمتالله علیه.
منبع: مصاحبه با حجتالاسلام والمسلمین سجادی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره53، پاییز1396.
#مجتهد_شهید
🇮🇷 @IRANeMOASER
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ابتکار روشی شهید سیدمصطفی خمینی در اثبات ولایت فقیه
#اختصاصی
🔹آیتالله شبزندهدار: این مسائل که #فقیه چه مقدار حق دارد یا حکومت اسلامی چه مقدار حق دارد این مباحث تئوریاش مطرح بوده است و این مسئله که میشود علاوه بر #خمس و #زکات، #حاکم_اسلامی_مالیات جمع کند.
🔸مرحوم میرزای قمی به #فتحعلی_شاه اجازه میدهند و اذن میدهند برای #جنگ_با_روسها؛ نصب میکنند و اجازه میدهند. یعنی این فقیه میتواند این کار را بکند.
🔹منتها چیزی که در مورد #حاج_آقا_مصطفی در مورد ولایت فقیه نسبت به سابقین هست، اصلاً ایشان مسئله ولایت فقیه را امر نظری نمیداند، میگوید: بدیهی است. امر واضح و ضروری است. هر کسی اسلام را ببیند و تشریعات اسلام را در جهات مختلف توجه کند این جزم را پیدا میکند که این اسلام بدون حکومت نمیشود.
🔸این مسئله در کلمات مرحوم امام- قدسسره- هم هست که ایشان علاوه بر اینجا البته استدلالات دیگر هم فرمودند- در کتاب ولایت فقیه ایشان که چاپ شده است. استدلالات دیگر هم دارند- ولی ایشان بیشتر در کتاب ولایت فقیه روی این جهت تأکید دارند.
🇮🇷 @IRANeMOASER
عاشقانه های شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی با ابی عبدالله(علیه السلام)؛ از پیاده روی با معرفت تا موکب داری و خرجی روضه/بخش اول
آیتالله شبزندهدار:
🔹واقعاً زندگی #حاج_آقا_مصطفی، زندگی علمی ایشان و حتی زندگی معنوی ایشان، [الگوست؛] ایشان از کسانی است که ولاءاش نسبت به ائمه و سیدالشهدا سلاماللهعلیه [مثالزدنی است] که پیاده مشرف شدن به کربلا از سیره ایشان است.
🔸آقای حلیمی کاشانی میگفتند که #حاج_آقا_مصطفی در مقطعهایی سالی چند بار کاروان راه میانداختند از نجف به کربلای معلی. آن وقت در این مسیر هم بحثهای علمی میکردند. «لا يشغله شان عن شان» این اظهار ولاء به اهل بیت(ع)، التزام به تشرف به زیارت کربلا در مقاطع مختلف، اینها روحیات بسیار بلندی است که ما طلبهها باید [در این جهات] به ایشان اقتدا بکنیم؛ هم در جهت معنویت و هم در جهت تلاش علمی. انشاءالله
منبع: فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره53، پاییز1396، ص212
#مجتهد_شهید
🇮🇷 @IRANeMOASER
عاشقانه های حاج آقا مصطفی با ابی عبدالله(علیه السلام)؛ از پیاده روی با معرفت تا موکب داری و خرجی روضه/بخش دوم
حجتالاسلام و المسلمین حیدری یزدی:
🔹ما با #حاج_آقا_مصطفی چندین بار با هم پیاده کربلا رفتیم. چون مراجع نجف هر کدام پیادهروی داشتند. مثلاً آقای خویی داشتند، آقای حکیم داشتند، آقای شاهرودی داشتند، امام هم داشتند. آن وقت ما در کاروان امام بودیم و من هم جزء آشپز کاروان بودم. زودتر میرفتیم فرشها را پهن میکردیم. #حاج_آقا_مصطفی و کاروان هم میآمدند مینشستند و ما از آنها پذیرایی میکردیم.
🔸در آن وقت امام فرموده بودند که به حائرین حرم امام حسین علیهالسلام و هم زوارش، ناهار و شام و یا غذای سرپایی بدهند. آن وقت یک جا با #حاج_آقا_مصطفی که بودیم، آن فرد [میزبان عرب] آمد گفت که ما هنوز ناهار نخوردیم. ما رسم داریم که اول زوار غذا بخورند بعد ما بخوریم. گفتیم: ما ناهار خوردیم.#حاج_آقا_مصطفی گفتند: نه، بنشینید، بنشینید اینجا، ناهار بخوریم، کم بخوریم، که اینها بتوانند ناهارشان را بخورند. آن وقت یکی از این طلبهها این قاشق برنج تو راه تنفسیاش گیر کرد، و برنجها از دهانش درآمد و ریخت توی سینی. آنجا توی سینی غذا میدادند. برای ایرانیها قاشق هم میدادند. آن وقت #حاج_آقا_مصطفی اینها را فوری همش زد خودش، و گفت: بهبه، شفا شد، شفا شد. همه را #حاج_آقا_مصطفی هم زد. ما هاج واج مانده بودیم.
🔹یک جا دیگر هم نزدیک کربلا که رسیدیم، به همه زوارها چای میدادند، شب اربعین بود. بعد از نوزدهم، آن وقت من و آقای محدث (باجناق آقای خاتم [یزدی]) زوارهایی که از مسیر آب [=از راه شط] میآمدند را شمارش کردیم، هر پنج دقیقه 450 نفر وارد میشدند. از جاهای دیگر هم میآمدند. اینها میخواهند این همه زوار را چای بدهند. آب را توی این دیگهای آش میجوشاندند و آب گرم را توی کتری میریختند و سینی سینی چای میبردند برای زوار.
🔸استکان را هم نمیتوانستند بشورند چون هر 5 دقیقه باید 600-700 تا چای بدهند. آن وقت ما پسندمان نبود؛ همه تویش چای خوردهاند، مریض و غیر مریض و... حاج آقا مصطفی گفت: بچهها بنشینید. آن استکانها را از ظهر تا حالا نشسته بودند. گفت این [استکان] چای به دهن 30 تا 40 تا زوار رسیده است؛ شفای شفا است. #حاج_آقا_مصطفی خودش هم یکی برداشت خورد، بعدش هم ما همه خوردیم. وقتی من دیدم ایشان خورد دیگر بعدش ما هم خوردیم. خودش هم پیاده از نجف میآمد کربلا.
منبع: فصلنامه تخصصی پانزده خرداد،شماره53، پاییز1396، ص110
#مجتهد_شهید
🇮🇷 @IRANeMOASER
عاشقانه های حاج آقا مصطفی با ابی عبدالله(علیه السلام)؛ از پیاده روی با معرفت تا موکب داری و خرجی روضه/بخش سوم
حجتالاسلام و المسلمین سجادی:
🔹در تفسیر #حاج_آقا_مصطفی هست که میگوید: «خدایا اگر این تفسیر من ثوابی دارد، من هدیه میکنم به اباعبدالله(ع)». تعبیر ایشان در این مورد، به قرار ذیل است:
🔸«روحی و ارواح العالمین لک الفداء یا اباعبدالله و یا سیدالشهدا فیا رب ان کان فیما اسطره و اضبطه حول الکتاب الالهی شیء لی یسمی بالجزاء و الثواب، فنهدیه الیه و نرجوا من حضرته التفضل علی بقبول و المنة علی المفتاق المفتقر الی شفاعته بعدم رده».
🔹ترجمه: ای اباعبدالله و ای سرور شهیدان! روح من و همه عالمیان فدای تو باد. پروردگارا اگر آنچه که در پیرامون کتاب الهی (قرآن کریم) مینگارم و ضبط میکنم، چیزی از ثواب و جزای خیر برای من دارد، آن را هدیه میکنم به سیدالشهدا(ع) و امیدوارم که حضرتش آن را از روی تفضل قبول فرماید و بر من محتاج به شفاعت منت نهاده، رد نفرمایند.
🔸ایشان یک علاقه خاصی به کربلا و به سیدالشهدا(ع) داشتند؛ سالی چند مرتبه ایشان در پیادهروی به کربلا شرکت میکردند، با 40، 50 نفر از طلاب. ما هم در خدمتشان بودیم. گاهی هم بندهخدا پابرهنه میآمد و پایش زخم میشد.
🔹یک مدتی پابرهنه میآمدند، پایشان هم خیلی زخم میشد اما به این راه خیلی علاقه داشتند. مثلاً ایشان یکی از چیزهایی که خیلی علاقه داشت، شرکت در روضه بود؛ مثلاً [میفرمود] من همه هفته را پیدا کرده بودم کجا روضه برقرار است، مثلاً شنبه را خواستم پیدا کنم، یکجا که شنبه روضه باشد. آن را هم پیدا کرده بود!
🔸بعد از نماز امام در مسجد شیخ اعظم، یک شیخ افغانی بود دو کلمه، یک، دو، سه دقیقه روضه میخواند، خیلی مخالف داشت و بعضی از علما میگفتند نخواند و فلان.#حاج_آقا_مصطفی یواشکی به او پول میداد میگفت بخوان! تنهایی من مینشینم گوش میدهم! خیلی سر این قصه [پیگیر] بود گاهی وقتها آخر [آن شیخ افغانی] یک چیزهایی میگفت [که به مذاق برخی خوش نمیآمد] یک شیخ پیرمردی بود، باحال بود. یک چیزهایی میگفت به یک عدهای برمیخورد.
🔹میگفت که اگر شما یک خروستان گم بشود چقدر دنبالش میگردید؟ به اندازه یک خروس دنبال امام زمان(عج) [نمیگردید]! خیلی شیرین بود. یک، دو دقیقه روضه میخواند، مرحوم #حاج_آقا_مصطفی_خمینی خیلی حمایت میکرد، به او پول میداد و میگفت بخوان. بعد یکی دو کلمه روضه میخواند. یکی دیگر هم بود که برای ایشان روضه میخواند. اسمش را یادم رفته، آقای دُریاب، مرحوم دریاب یک شیخ پیرمردی بود. [آقا مصطفی] به او گفته بود بیاید خانهشان مثلاً روضه بخواند و هر وقت هم [اگر در خانه] نیست به او گفته بود بنشین، تکیه بده به درِ خانه، روضه را بخوان و برو! بعد من پولش را به تو میدهم هر وقت دیدی ما نبودیم اینها، [این کار را بکن] آن فرد هم مینشست تکیه میداد به درِ خانه ایشان، روضه را میخواند [و میرفت]. میگویم یک علاقه باطنی عاشقانهای به سیدالشهدا(س) و به روضه به روضهخوانها داشت. اینها خیلی جالب بودند. رحمتالله علیه.
📄فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره53،پاییز 1396، ص176
#مجتهد_شهید
🇮🇷 @IRANeMOASER
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ابتکار روشی شهید سیدمصطفی خمینی در اثبات ولایت فقیه
#اختصاصی
🔹آیتالله شبزندهدار: این مسائل که #فقیه چه مقدار حق دارد یا حکومت اسلامی چه مقدار حق دارد این مباحث تئوریاش مطرح بوده است و این مسئله که میشود علاوه بر #خمس و #زکات، #حاکم_اسلامی_مالیات جمع کند.
🔸مرحوم میرزای قمی به #فتحعلی_شاه اجازه میدهند و اذن میدهند برای #جنگ_با_روسها؛ نصب میکنند و اجازه میدهند. یعنی این فقیه میتواند این کار را بکند.
🔹منتها چیزی که در مورد #حاج_آقا_مصطفی در مورد ولایت فقیه نسبت به سابقین هست، اصلاً ایشان مسئله ولایت فقیه را امر نظری نمیداند، میگوید: بدیهی است. امر واضح و ضروری است. هر کسی اسلام را ببیند و تشریعات اسلام را در جهات مختلف توجه کند این جزم را پیدا میکند که این اسلام بدون حکومت نمیشود.
🔸این مسئله در کلمات مرحوم امام- قدسسره- هم هست که ایشان علاوه بر اینجا البته استدلالات دیگر هم فرمودند- در کتاب ولایت فقیه ایشان که چاپ شده است. استدلالات دیگر هم دارند- ولی ایشان بیشتر در کتاب ولایت فقیه روی این جهت تأکید دارند.
🇮🇷 @IRANeMOASER