eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
423 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻نفوذ حلقه ماساچوستی‌ها بر ارکان حیاتی کشور 🔴دار و دسته ماساچوستی‌ها/2 ✳️به مناسبت شانزدهم آذر؛ روز دانشجو 🔹«ماساچوستی‌های دوره حکومت پهلوی دوم، بخشی از جوانان وابسته به دولت بودند که برای تحصیل به امریکا و بعضی از کشورهای دیگر فرستاده شده بودند و اغلب آنهایی که به امریکا رفتند، در مثل ، ، ، ام.آی.تی و دیگر دانشگاه‌ها تحصیل کرده بودند. این عده در زمانی که و بعد سفیر ایران در امریکا بودند، مورد توجه آنها قرار گرفتند و اغلب آنها یا به سازمان‌های فراماسونری امریکا مربوط شدند یا توسط شناسایی و در اختیار دولتمردان امریکا قرار گرفتند. این عده بعد از برگشت به ایران بر تمام ارکان حیاتی کشور تا انقلاب اسلامی سیطره داشتند. 🔸رهبران اولیه این گروه که بعدها به « » یا گروه «کت سه چاکی‌ها» معروف شدند، و بعد از او منوچهرکلالی و امیرعباس هویدا بودند. هسته تمرکز ماساچوستی‌ها در و سپس در و بود. اگرچه وجه تسمیه گروه ماساچوستی‌ها به خاطر تحصیلات عده‌ای از آنها در ایالت ماساچوست امریکا است ولی بعدها ماساچوستی‌ها به طیف وسیعی از کارگزاران و روشنفکران وابسته به حکومت پهلوی اطلاق می‌شد که از نظر دیوانسالاری با اداره کشور به سبک امریکایی‌ها و از نظر اجتماعی با اصلاحات امریکایی و از نظر سیاسی با علم سیاست امریکایی و پیوند آن با اقتصاد موافق بودند. 🔹ماساچوستی‌ها اولین نسل ایران بعد از کودتای 28مرداد می‌باشند. در خاطرات خود می‌گوید: این داستان را باید برایتان بگویم چون برای تاریخ ایران خیلی مهم است. بعد از این که نخست‌وزیرهایی که مال دوره رضاشاه و حتی دوره قاجاریه بودند دانه دانه رفتند کنار، یک دفعه ورق برگشت و حسنعلی منصور پسر منصورالملک که یک نسل جوان‌تر بود آمد سرکار با یک عده از وزرایی که اصلاً تحصیلاتشان یک جور دیگر بود. مثلاً ... این گروه جدیدی که با منصور آمدند اسمش را کم‌کم گذاشتند ماساچوستی‌ها، که حتی آن‌هایی که در ماساچوست نبودند ادعا کردند که در ماساچوست درس خوانده‌اند. یعنی هاروارد، ام.آی.تی و این جور جاها که مراکز بزرگ علمی امریکاست و من اصلاً با این مخالف بودم. شدیداً مخالف بودم. خیلی از این‌ها دوستان من هم بودند ولی من به آن‌ها انتقاد می‌کردم. یک روز در حضور شاه یک صحبتی پیش آمد من گفتم که این خیلی اسباب تأسف است که این افراد واقعاً فرهنگ ایران را نمی‌شناسند، حتی اگر نیت درست هم دارند تصمیم‌گیری درست نیست. گفت یعنی چه؟ مقصودت چیست؟ گفتم بنده اولین ایرانی هستم که وارد دانشگاه ام.آی.تی شدم. اولین ایرانی هستم که از دانشگاه هاروارد دکترا دارم. به همین جهت بنده باید اولین ماساچوستی باشم ولی دارند پدر ایران را درمی‌آورند... شاه خندید. یعنی من یک موضعی داشتم که بر ضد آب شنا می‌کردم و به همین جهت بود که سازمان امنیت من را یک عامل خیلی نارحت‌کننده‌ای می‌دانست!! 🔸عبدالمجید مجیدی یکی از ارکان اساسی سازمان برنامه رژیم پهلوی و یکی از اعضای گروه ماساچوستی‌ها در خاطرات خود اگرچه اسم گروه ماساچوستی‌ها را نمی‌برد ولی هسته اولیه این گروه در سازمان برنامه و سپس در کانون مترقی و را انکار نمی‌کند. او می‌گوید: 🔹در سازمان برنامه ما یک دسته مشخصی که منافع خاصی داشته باشیم نبودیم ولی گروهی بودیم که قدیمی‌های سازمان برنامه خودشان را با ما مشخص می‌دانستند. یعنی خودشان را از ما جدا می‌دانستند. آنهایی که در زمان و هدایت آمدند به سازمان برنامه تازه‌واردین سازمان برنامه بودند که با قدیمی‌ها فرق داشتند... ما یک گروهی داشتیم که با هم بودیم یعنی حتی خارج از سازمان برنامه ما یک گروهی بودیم که همدیگر را خیلی پشتیبانی و کمک می‌کردیم. من دبیر آن گروه بودم. خارج از سازمان برنامه هر هفته خانه یکی جمع می‌شدیم. کسانی که بودیم در آن موقع عبارت بودند از: منوچهر گودرزی، خداداد فرمانفرماییان، غلامرضا مقدم، جواد منصور، سیروس سمیعی، حسین کاظم‌زاده، احمد ضیایی، علینقی فرمانفرماییان، سیروس غنی، فتح‌الله ستوده، جواد وفا، کریم پاشابهادری، هوشنگ پیرنظر. چند نفر هم خارج از گروه ما بودند... ما یک طبع و ماهیت سیاسی قوی داشتیم... و بیشتر فکر می‌کردیم گروهی هستیم که باید به همدیگر کمک کنیم با این هدف که بتوانیم جامعه خوبی در ایران به وجود بیاوریم. (مقاله «ماساچوستی‌ها» از راه می‌رسند!! »، فصلنامه تخصصی 15خرداد ش44-43، ص200-198) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻نفوذ حلقه ماساچوستی‌ها بر ارکان حیاتی کشور 🔴دار و دسته ماساچوستی‌ها/2 ✳️به مناسبت شانزدهم آذر؛ روز دانشجو 🔹«ماساچوستی‌های دوره حکومت پهلوی دوم، بخشی از جوانان وابسته به دولت بودند که برای تحصیل به امریکا و بعضی از کشورهای دیگر فرستاده شده بودند و اغلب آن‌هایی که به امریکا رفتند، در مثل ، ، ، و دیگر دانشگاه‌ها تحصیل کرده بودند. این عده در زمانی که و بعد سفیر ایران در امریکا بودند، مورد توجه آن‌ها قرار گرفتند و اغلب آن‌ها یا به سازمان‌های فراماسونری امریکا مربوط شدند یا توسط شناسایی و در اختیار دولتمردان امریکا قرار گرفتند. این عده بعد از برگشت به ایران بر تمام ارکان حیاتی کشور تا انقلاب اسلامی سیطره داشتند. 🔸رهبران اولیه این گروه که بعدها به « » یا گروه «کت سه چاکی‌ها» معروف شدند، و بعد از او منوچهر کلالی و امیرعباس هویدا بودند. هسته تمرکز ماساچوستی‌ها در و سپس در و بود. اگرچه وجه تسمیه گروه ماساچوستی‌ها به خاطر تحصیلات عده‌ای از آن‌ها در ایالت ماساچوست امریکا است ولی بعدها ماساچوستی‌ها به طیف وسیعی از کارگزاران و روشنفکران وابسته به حکومت پهلوی اطلاق می‌شد که از نظر دیوانسالاری با اداره کشور به سبک امریکایی‌ها و از نظر اجتماعی با اصلاحات امریکایی و از نظر سیاسی با علم سیاست امریکایی و پیوند آن با اقتصاد موافق بودند. 🔹ماساچوستی‌ها اولین نسل ایران بعد از کودتای 28مرداد می‌باشند. در خاطرات خود می‌گوید: 🔸این داستان را باید برایتان بگویم چون برای تاریخ ایران خیلی مهم است. بعد از این که نخست‌وزیرهایی که مال دوره رضاشاه و حتی دوره قاجاریه بودند دانه دانه رفتند کنار، یک دفعه ورق برگشت و حسنعلی منصور پسر منصورالملک که یک نسل جوان‌تر بود آمد سرکار با یک عده از وزرایی که اصلاً تحصیلاتشان یک جور دیگر بود. مثلاً ... این گروه جدیدی که با منصور آمدند اسمش را کم‌کم گذاشتند ماساچوستی‌ها، که حتی آن‌هایی که در ماساچوست نبودند ادعا کردند که در ماساچوست درس خوانده‌اند. یعنی هاروارد، ام.آی.تی و این جور جاها که مراکز بزرگ علمی امریکاست و من اصلاً با این مخالف بودم. شدیداً مخالف بودم. 🔹خیلی از این‌ها دوستان من هم بودند ولی من به آن‌ها انتقاد می‌کردم. یک روز در حضور شاه یک صحبتی پیش آمد من گفتم که این خیلی اسباب تأسف است که این افراد واقعاً فرهنگ ایران را نمی‌شناسند، حتی اگر نیت درست هم دارند تصمیم‌گیری درست نیست. گفت یعنی چه؟ مقصودت چیست؟ گفتم بنده اولین ایرانی هستم که وارد دانشگاه ام.آی.تی شدم. اولین ایرانی هستم که از دانشگاه هاروارد دکترا دارم. به همین جهت بنده باید اولین ماساچوستی باشم ولی دارند پدر ایران را درمی‌آورند... شاه خندید. یعنی من یک موضعی داشتم که بر ضد آب شنا می‌کردم و به همین جهت بود که سازمان امنیت من را یک عامل خیلی نارحت‌کننده‌ای می‌دانست!! 🔸عبدالمجید مجیدی یکی از ارکان اساسی سازمان برنامه رژیم پهلوی و یکی از اعضای گروه ماساچوستی‌ها در خاطرات خود اگرچه اسم گروه ماساچوستی‌ها را نمی‌برد ولی هسته اولیه این گروه در سازمان برنامه و سپس در کانون مترقی و را انکار نمی‌کند. او می‌گوید: 🔹در سازمان برنامه ما یک دسته مشخصی که منافع خاصی داشته باشیم نبودیم ولی گروهی بودیم که قدیمی‌های سازمان برنامه خودشان را با ما مشخص می‌دانستند. یعنی خودشان را از ما جدا می‌دانستند. آن‌هایی که در زمان و هدایت آمدند به سازمان برنامه تازه‌واردین سازمان برنامه بودند که با قدیمی‌ها فرق داشتند... 🔸ما یک گروهی داشتیم که با هم بودیم یعنی حتی خارج از سازمان برنامه ما یک گروهی بودیم که همدیگر را خیلی پشتیبانی و کمک می‌کردیم. من دبیر آن گروه بودم. خارج از سازمان برنامه هر هفته خانه یکی جمع می‌شدیم. کسانی که بودیم در آن موقع عبارت بودند از: منوچهر گودرزی، خداداد فرمانفرماییان، غلامرضا مقدم، جواد منصور، سیروس سمیعی، حسین کاظم‌زاده، احمد ضیایی، علینقی فرمانفرماییان، سیروس غنی، فتح‌الله ستوده، جواد وفا، کریم پاشابهادری، هوشنگ پیرنظر. چند نفر هم خارج از گروه ما بودند... ما یک طبع و ماهیت سیاسی قوی داشتیم... و بیشتر فکر می‌کردیم گروهی هستیم که باید به همدیگر کمک کنیم با این هدف که بتوانیم جامعه خوبی در ایران به وجود بیاوریم. (مقاله «ماساچوستی‌ها» از راه می‌رسند!! »، فصلنامه تخصصی 15خرداد ش44-43، ص200-198) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻حلقه ماساچوستی‌ها، بازوی صهیونیسم بر سازمان برنامه و بودجه 🔴دار و دسته ماساچوستی‌ها/3 ✳️به مناسبت شانزدهم آذر؛ روز دانشجو 🔹بخش قابل توجهی از اعضای این گروه کارچاق‌کن روابط ایران و دنیای عرب با صهیونیست‌ها بودند. غلامرضا نیک‌پی عضو گروه اغلب دولت‌مردان ایران را برای سفر به اسراییل و گرفتن الگو از آن کشور برای جوانان ایران تشویق می‌کرد. 🔸متعاقب این تماس‌ها، چند نفر از جوانان ایرانی به منظور آشنایی با وضع جوانان صهیونیستی به عزیمت می‌کنند و متقابلاً نیز تعدادی از جوانان اسراییلی به ایران می‌آیند. این ارتباط به گونه‌ای برقرار می‌شود که در هنگام جشن‌های تاجگذاری هنرمندان اسراییلی بنابر پیشنهاد مئیر عزری و موافقت نیک‌پی در کاخ جوانان کنسرت اجرا می‌کنند. 🔹 از رابطه با صهیونیست‌ها و جوش دادن قراردادهای مالی و خرید از اسراییل سود کلانی به جیب زد. ، ماساچوستی‌ها و کانون مترقی رسماً با اسراییل رابطه داشتند و بین آنها و احزاب صهیونیستی مکاتبه می‌شد. 🔸نفوذ اسراییل به عنوان یک رکن وابستگی به امریکا در ایران از جمله خط قرمزهایی بود که هیچ‌گاه حاضر نشد در هیچ شرایطی به آن لطمه‌ای وارد شود. اغلب آنهایی که پیرامون روابط ناشناخته رژیم پهلوی و اسراییل کتاب نوشته‌اند می‌دانند که هسته اصلی حمایت از اسراییل در سازمان برنامه و گروه ماساچوستی‌ها است. نوع برنامه‌های عمرانی مصوب توسط این گروه راه را برای نفوذ شبکه‌های صهیونیستی در ایران باز می‌کرد. عالیخانی می‌گوید: 🔹بگذارید من از اول بگویم چه شکلی با مسئله اسراییل آشنا شدم. یک روز (سال 1338) به من تلفن کرد و گفت بیا اینجا کارت دارم. رفتم، گفت ما باید با هم برویم اسراییل و این سفر خیلی خیلی محرمانه است... گفتم هدف این سفر چیست؟ گفت می‌خواهیم با اسراییل رابطه خیلی نزدیک‌تر و گسترده‌تری داشته باشیم و به همین خاطر آنجا یک مقدار کارهای اقتصادی داریم... ما اسراییل را شناسایی کامل نکرده بودیم یعنی ما اسراییل را غیر رسمی شناخته بودیم. 🔸یکی از ارکان اتخاذ سیاست‌های در ایران توسط امریکا تکیه بر تجربه‌های اسراییل در مزارع اشتراکی معروف به «کیبوتص» بود. در آن دوران اغلب جنبش‌های آسیایی با تمایلات کمونیستی تحت تأثیر مزارع اشتراکی شوروی به نام « » بودند. امریکایی‌ها خیلی تلاش می‌کردند که به جای کلوخوزهای روسی مدل جدیدی از مزارع اشتراکی با تمایلات سوسیالیسم خاورمیانه‌ای ایجاد کنند. اسراییل مأموریت پیدا کرد که این مزارع اشتراکی را بهتر از مدل روسی آن در فلسطین اشغالی ایجاد کند. این مزارع نمونه ایجاد شد و همان طوری که گفته شد به کیبوتص مشهور گردید. مزارع اشتراکی اسراییل بسیاری از کمونیست‌های احساساتی منطقه و ایران را تحت تأثیر قرار داد و کمونیست‌هایی که دل خوشی از روش‌های استالینی شوروی نداشتند ولی عاشق کلوخوزها بودند به کیبوتص‌ها دل بستند... 🔹بنیاد اصلاحات ارضی در ایران در حقیقت بر همین تجربه استوار بود. برای همین اسراییل در نقشه‌های اصلاحات ارضی امریکا برای ایران نقش کلیدی ایفا می‌کرد. عالیخانی می‌گوید: «فعالیت‌های اسراییلی‌ها در دشت قزوین که همزمان شده بود با اصلاحات ارضی خیلی مهم بود.» نقش کلیدی برای فراهم کردن شرایط حضور اسراییل در طرح‌های عمرانی و کشاورزی دوران اصلاحات ارضی با سازمان برنامه و به طور ویژه با گروه ماساچوستی‌ها بود. 🔸بر همین اساس در اواخر سال 1339 و اوایل سال 1340 ژنرال موشه‌دایان یکی از قصابان معروف مردم فلسطین و رئیس سابق ستاد ارتش اسراییل که در زمان حمله اسراییل به مصر فرمانده سپاه بود، در ایام بازنشستگی به اعتبار این که مشغول کارهای کشاورزی و اقتصادی است به ایران می‌آید و میهمان حسن ارسنجانی وزیر کشاورزی ایران و مجری اصلاحات ارضی می‌شود و متعاقب سفر او جمعی از کارشناسان کشاورزی اسراییلی برای مشاهده و معاینه اراضی قزوین جهت احداث چاه‌های عمیق به ایران می‌آیند.»(مقاله «ماساچوستی‌ها» از راه می‌رسند!! »، فصلنامه تخصصی 15خرداد ش44-43، ص221-217) 🇮🇷 @IRANeMOASER