eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
414 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
📍بمناسبت رضاخان(1) 💢تولد و خانواده عباسعلی خان فرزند مرادعلی خان از ایل «» بود. او چند خواهر داشت که او را داداش صدا می‌زدند. دیگران هم به آخر کلمه داداش، بیک را اضافه کرده، او را صدا میزنند. عباسعلی خان در ، قصبه مرکز دهستان ولوپی – طرف چپ رودخانه تالار از بخش سوادکوه شهرستان – زندگی می‌کرد. او جمعی فوج سواد کوه بود یعنی جزو هنگ هفتم در کوه شد. عباسعلی چهار زن عقدی و سه زن صیغه‌ای گرفت! و از این زنان، صاحب سی و دو فرزند شد که تنها دوازده تن از آنها زنده ماندند که چهار تن دختر و هشت تن آنان پسر بودند. آخرین زن عباسعلی، آفرین نام داشت که از خانواده بودند و سالها قبل از ازدواج با داداش بیک از گریخته و به تهران آمده بودند. عباسعلی از نوش آفرین صاحب پسری شد که در فروردین سال 1257 در آلاشت سوادکوه به دنیا آمد و اسم او را رضا گذاشت هشت ماهه بود که عباسعلی فوت کرد. اولاد منحصر به فرد نوش آفرین از داداش بیک همین رضا [رضاخان بعدی ] بوده است. نامبرده قبل از این که به زوجیت داداش بیک درآید، شوهری داشته که از آن شوهر (دو اولاد یکی به نام و دیگری به نام داشته است 💢رضا، سفارتخانه‌ها! رضا، به عنوان یک سرباز ساده وارد فوج شده بود و در این موقعیت، بیشتر به حفاظت از سفارتخانه ها مثل سفارت و و نیز بانکهای و یا جایگاه (هیأتهای) ، مأمور میشد. چندی بعد، رضا، شد و در سال 1282 شمسی / 1321 قمری بعد از حدود 10 سال خدمت به درجه یکمی که به آن «» می گفتند، رسید. رضا 25 ساله، در این هنگام با زن جوانی به نام «» ازدواج کرد. از او صاحب یک دختر شد. گفته اند که رضا، پسر دوست داشت و به همین جهت از که برای او دختر آورده بود، دوری گزیده و آنها را رها کرد 🇮🇷 @iranemoaser👇🏻👇🏻👇🏻
📍بمناسبت رضاخان(۲) ❌شناسایی توسط رضاخان در سال 1332ق/ 1913م. در زمره چماقداران سردار در حضور داشت و با شروع جنگ جهانی اول و هماهنگیهای دو قدرت متحد در این جنگ یعنی و در سال 1334 ق/ 1915 م. با درجه در رأس قرار گرفت. 🔸میرزا کریم خان ، چهره مرموز اطلاعاتی انگلیس در ایران، از این قزاق خشن، شناخت کافی داشت و واسطه آشنایی و ارتباط مستقیم اردشیر ریپورتر، رئیس شبکه انگلستان در ایران، با او در مهرماه 1297 ش/ اکتبر 1917 م، گردید. 🔸اردشیر ریپورتر طی دوران 40 ساله فعالیت خود در ایران، که از ورود او در سال 1893م، سه سال قبل از کشته شدن ناصرالدین شاه، از بمبئی به دستور سازمان اطلاعاتی انگلیس، تا او در 23 فوریه 1933م/ 4 اسفند 1311 شمسی سلطنت رضاخان را به میراث گذاشت و علاوه بر آن شبکه‌ای از عوامل اینتلیجنس سرویس برای انگلستان سازماندهی کرد 🇮🇷 @iranemoaser
📍بمناسبت رضاخان(۴) 💠ستاد فرماندهی کل نیروهای در ، 🔸ژنرال با معاون خود کلنل ، در حال غور و بررسی وضعیت است. اول آن که، آنها می‌بایستی براساس ضرب‌الاجل تعیین شده، اول آوریل 1921 (12 فروردین 1300) نیروهای خود را از ایران خارج کنند. دوم آن که، آنها از خودساخته انگلیسی تحت ریاست و می‌بایستی خیالشان آسوده میشد که از طرف مازندران به سوی پایتخت حرکت نکنند. سوم آن که، انقلابیون مسلمان که تحت رهبری ، در برابر دخالتهای انگلیس قیام کرده و سودای استقلال ایران را داشتند، سرکوب شوند. طرح نهایی در این هتل مورد توافق دو ژنرال انگلیسی قرار گرفت. 🔸آیرونساید در دفتر یادداشت روزانه اش چنین نوشت: نظر شخصی من این است که باید دست قزاقهای ایرانی را برای حمله به تهران قبل از آن که نیروهای ما ایران را ترک کنند، باز گذاشت. در واقع یک در ایران، بهترین راه غلبه بر مشکلات کنونی ماست زیرا به نیروهای انگلیسی فرصت داده خواهد شد که خاک ایران را با اجتناب از عواقب بسیار وخیمی که در غیر این صورت پیش خواهد آمد، ترک کنند. 🔸دیدار با ژنرال آیرونساید 🔻یکی از افسران ارشد : چند روز قبل از حرکت قزاقها از قزوین به طرف تهران، نزدیک غروب آفتاب در یکی از خیابانهای قزوین به اتفاق رضاخان قدم زنان از هر دری صحبت می کردیم. رضاخان میرنچه پس از تشریح وضع عقب‌نشینی خود در جنگهای ، شروع به انتقاد از وضع سیاسی و اجتماعی و فقدان اعتبارات مالی دولت کرده می‌گوید که: ما باید دست به دست یکدیگر داده کشور عزیزمان را از این حال فلاکت و بدبختی نجات بدهیم و دیگر اجازه ندهیم که اجانب در آن تسلط داشته باشند و.... افسر ارشد می گوید چون من از جایی خبر نداشتیم و از بند و بست رضاخان میرپنجه با اجانب بی اطلاع بودم، این اظهارات وی در من هیجانی تولد کرده گفتم: تا جان در بدن باشد در پیشرفت چنین منظور مقدسی خودداری نخواهم کرد. بالاخره پس از پیمودن یکی دو خیابان، نزدیک گراند هتل قزوین رسیدیم رضاخان میرپنجه که در آن روز فرمانده قسمتی از تهران بود اظهار داشت که: من در این میهمانخانه با یکی دو نفر وقت ملاقات داده‌ام خواهش می‌کنم شما نزدیک درب مهمانخانه بایستید تا من ملاقات کرده زود مراجعت نمایم و به اتفاق به سربازخانه برگردیم. من در پاسخ گفتم: مانعی ندارد. رضاخان میرپنجه از پله ها بالا رفت و بیش از نیم ساعت به طول انجامید. من آهسته از پله ها بالا رفته به جستجو رضاخان از شکاف درب اتاقها نگاهی دزدیده می انداختم. تا این که مشاهده کردم رضاخان میرپنجه با ژنرال آیرونساید و کلنل اسمایس و یکی دو نفر از افسران انگلیسی دیگر مشغول مذاکره می باشد. پس از مشاهده این احوال آهسته از پله های پایین آمدم. تقریباً نیم ساعت دیگر رضاخان میرپنجه هم پایین آمد و من ابداً به روی خود نیاوردم که او را در چنین حالی دیده ام. رضاخان میرپنجه گفت: خیلی ببخشید مذاکرات ما قدری به طول انجامید و شما سر پا قدری خسته شدید امیدوارم جبران نمایم. سپس قدم زنان به طرف سربازخانه حرکت کردیم. در بین راه رضاخان میرپنجه دنبال اظهارات قبلی خود را گرفته گفت: باید کلیه افسران قزاق قزوین و تهران با یکدیگر متحده شده اجنبیان را از ایران خارج و ایرانیان پرست را معدوم سازند —------------ 📚1 – تاریخ بیست ساله ایران ج 1 حسین 📚2 – زندگی پرماجرای رضاخان ج 1 🇮🇷 @iranemoaser
📷 دهه محرم سال 1394- تهران - بنیاد امید ایرانیان 🔻یکی از راه‌های مقابله رضاخان با عزاداری سیدالشهدا علیه‌السلام تغییر صورت ظاهری عزاداری به مراسم کلیسا بود. ظاهرا با مرگ این پرونده بسته نشده و در عرصه فرهنگ و دین فعال‌اند. 🇮🇷 @iranemoaser
💢عزاداری‌های دروغین 🔹«رضاخان برای اجرای سیاست‌های [استعمار] می‌بایست میان علما و مردم موقعیت خوبی به دست می‌آورد و اگر علما، مردم و مجلس از نیات واقعی وی آگاه می‌شدند، او را در اجرای برنامه‌هایش ناکام می‌گذاشتند...یکی از مواردی که می‌توانست از احساسات مردم سوء استفاده کند و خود را متدین نشان دهد، عزاداری امام حسین علیه‌السلام بود. حسن اعظام قدسی (از رجال دوره رضاخان) در خاطراتش هنگام ذکر وقایع سال 1301ش/ 1341ق می‌نویسد: 🔸سردار سپه پس از موفقیت‌های فوق‎الذکر به فکر افتاد که حالا باید توجه مردم را به خود جلب و معتقد به خود نماید و بهترین راه هم اعمال مذهبی، خاصه عزاداری است که عامه طبقات متوجه خواهند گردید. من الاتفاق که عموم مردم مشغول عزاداری [هستند] و مجالس در تمام تهران دایر است. 🔹سردار سپه روز دهم محرم (عاشورا) دسته قزاق [را] با یک هیأت از صاحب منصبان در جلو و افراد با بیرق‌ها و کتل با نظم و تشکیلات مخصوص از قزاق‌خانه حرکت [دادند و از] میدان توپ‌خانه، خیابان ناصریه به بازار آمده، صاحب‌منصبان در جلو و جلوی آن‌ها سردار سپه با یقه باز و روی سرش کلاه و غالب آن‌ها به سرشان گل زده بودند و پای برهنه وارد بازار شدند و دسته سینه‌زن از افراد، چند قدم ایستاده، نوحه‌خوان می‌خواند و افراد سینه می‌زدند. 🔸پر واضح است که مشاهده این حال در مردم خوش‌باور خالی از تأثیر نبود و شخص از این پس بین عامه مردم یک شخص مذهبی و مخصوصا پابند به عزاداری که ایرانیان خیلی به آن علاقه‌مند می‌باشند معرفی شده و ایشان شب‌ها نیز به مجالس روضه اصناف می‌رفت و در مجالس روضه آنان شرکت می‌جست. بعضی از وعاظ و روضه‌خوان‌ها روی منابر از او تعریف و او را دعا می‌کردند. مردم از زن و مرد متوجه می‌شدند که وزیر جنگ به روضه می‌آید و نویسنده خود چه در خیابان ناصریه و چه در مسجد شیخ عبدالحسین (ترک‌ها) دسته قزاق را به طوری که ذکر شد (وزیر جنگ در جلو سینه‌زن‌ها) مشاهده نمودم.»(فصلنامه 15 خرداد شماره 10 ص19-18) ◀️« نیز در خاطرات خود درباره مراسم عزاداری در تهران می‌نویسد: یکی از خاطراتی که... به یاد دارم، مربوط به ایام عاشوراست... یک‌بار در شب اطلاع دادند که دسته‌ای از قزاق‌ها قرار است در مراسم روضه شرکت کنند،... معروف بود که می‌گفتند در این دسته یک سر سوزن ضعف و سستی و بی‌نظمی وجود ندارد. خود رضاخان مانند فرفره به همه جای ستون سر می‌زد و در حالی که در عزای امام حسین علیه‌السلام گل به پیشانی مالیده بود قزاق‌ها را مرتب می‌کرد... ◾️رضاخان مقابل آقا سید کمال‌الدین [یکی از علمای بزرگ تهران] روی زمین نشست و گفت: این قزاق‌ها همه، یاران شما و هستند و آمده‌اند تا سربسپارند و از دعای خیر شما بهره‌مند شوند. دعا کنید خدا توفیق دهد تا این‌ها به اسلام و مملکت خدمت کنند ما که وارد می‌شویم هدف‌مان این است که وابستگی خودمان را به مردم و علما اثبات کنیم. خلاصه رضاخان مضمون این جملات را با یک لحن عوام‌فریبانه به زبان آورد.» (فصلنامه 15 خرداد شماره 10 ص22) 🔸« عبدالله مستوفی نیز نقل می‌کند: این اقدامات... به قدری را در نظر عامه آخوندان و آخوندمنشان محبوب کرد که مجلسیان را هم که هیچ معتقد به این کارها نبودند به فکر باز کردن دکان وجاهت بغل دکان سردارسپه انداخت و آن‌ها هم از 11 تا 13 محرم به مباشرت ارباب کیخسر [زردشتی] در مجلس، عزاداری برپا کردند و مثل سردار سپه طاقه شال به علم‌های دسته محلات بستند و بر روضه‌خوان‌ها پاکت‌های وزن سنگین قیمت تقدیم داشتند و اگر موقع نگذشته بود شاید دسته هم راه می‌انداختند.» (فصلنامه 15 خرداد شماره 10 ص23-22) 🔹« مرحوم به کرات به می‌فرمود: این مردک الان که به قدرت نرسیده است چنین به دست‌بوس علما و مراجع می‌رود و تظاهر به دین‌داری می‌کند و از محبت اهل‌بیت دم می‌زند لکن به محض آن‌که به قدرت رسید به علما پشت می‌کند و اول کسی را هم که لگد خواهد زد خود شما هستید.» (فصلنامه 15 خرداد شماره 10 ص24) 🔳 عزاداری‌های افراد را باید بر اساس اعمال و رفتارشان صحت‌سنحی کرد. سیاست‌مداری که در عزای حسین بن علی علیه‌السلام شرکت می‌کند ولی را امضا می‌کند عزادار اباعبدالله الحسین نیست. او عزای قدرت دارد و هیئت حسینی را وسیله‌ای برای رسیدن به آن می‌بیند. 🇮🇷 @iranemoaser
⚫️گزارش وزیر مختار ایالات متحده آمریکا از مراسم تاجگذاری رضاخان ◀️4اردیبهشت؛ سال‌روز تاج‌گذاری شوم رضا میرپنج 🔹4اردیبهشت1305 تاجگذاری رضاخان پهلوی بود. سلطنتی که قطعا به خاطر شایستگی رضا میرپنج نبود بلکه به خاطر زد و بند و وی در مقابل بیگانگان بود. 🔸وابستگی آن‌قدر آشکار بود که « » کاردار وقت سفارت ایالات متحده آمریکا به تبانی بین رضاخان و انگلستان تصریح می‌کند. به متن سند زیر توجه کنید: 🔹«رابطه رضا شاه و بریتانیا به کودتای سال 1921 باز می گردد. روس‌ها همواره نسبت به این ارتباط مظنون و حتی به هنگام عزيمت رضا [خان] به جنوب برای سرکوب شیخ محمره بسيار نگران بودند. گذشتن از جان دست‌پرورده انگليسی‌ها در آن زمان اين گمان را قوت بخشيد که او به با انگليسی‌ها رسيده و با آنها تبانی کرده است.... بديهی است که [انگلیسی‌ها] اشتياق زيادی برای سرنگونی خاندان قاجار و سلطنت او نشان دادند. 🔸نمی‌توان از این واقعیت چشم‌ پوشید که چنین رويدادی برای بسیار ناخوش آیند بود زیرا آنها طبيعتاً مخالف هستند و ترجيح می‌دادند که نوعی در ایران برقرار شود. ولي چون استقرار چنين حکومتی ممکن نبود، مسلماً ترجيح می‌دادند که بر سر کار بمانند زيرا آن‌ها هیچ‌گاه خود را چندان ضد روس نشان نداده‌اند... 🔹 رضا شاه رسیدن به تاج و تخت را ، بديهی است در صورت تهديد موجودیت رژیمش از جانب شمال کمک چندانی از دست انگلیسی‌ها برنمی‌آید.»( از قاجار به پهلوی، بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا ص408-407) 🔸در هر صورت رضاخان با حمایت بیگانه و وطن‌فروشی تاریخی به قدرت رسید و 4اردیبهشت1305 تاج‌گذاری کرد. ، وزیر مختار وقت ایالات متحده آمریکا در خصوص مراسم تاج‌گذاری وی گزارشی را تهیه و ارسال نمود. 🔹بخشی از این گزارش: « شاهنشاه امروز بعد از ظهر برگزار شد. مراسم ديدار هيأت ویژه ما با شاه و اهدای تمثال [رياست جمهور آمريکا] امروز صبح انجام شد.» ژنرال هری ای. اسمیت از جمله افراد حاضر در هيأت آمريکايي بود که تمثالی از رئیس‌جمهور کولیج با قابی تمام طلا به شاه جدید تقدیم کرد. 🔸به دلیل مشکل نور و فضا امکان عکس‌برداری مناسب از جشن فراهم نیامد، و فقط خبرنگاران روزنامه لندن توانستند عکس‌های خوبی تهیه کنند، زیرا بر اساس اطلاعات واصله جایگاهی بسیار بهتر از جایگاه عکاسان آمريكایی و به آنها داده بودند. مراسم بی‌نهايت جالب و پر زرق و برق بود، هر چند فضای کافی و مدیریت مناسب می‌توانست مراسم را بسيار مهيج‌تر و نمايشی‌تر کند...هنوز هيچ نشانه‌ای از اين‌که شاه الهام‌گر مردم ايران بوده و يا وفاداری آنها را به خود جلب کرده باشد وجود ندارد. 🔹لازم به ذکر می‌دانم که پيشرفت صاعقه‌وار او و رسيدنش به قدرتی که مردم نادان آن را فقط حقی موروثی می‌دانند چندان به مذاق توده‌های محافظه‌کار و محروم ايران خوش نيامده است، و در ميان قشر روشنفکرتر هم که قاعدتاً بايد از اين اتفاق خرسند باشد هيچ احساسی بجز خصومت و تنفر ديده نمی‌شود.»( از قاجار به پهلوی، بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا ص412-410) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ سگ زرد برادر شغال است. 🔹 با توجه به فساد و ضعف سلسله قاجار، مردم نسبت به انقراض و روی کار آمدن دولت جدید، شوق و اشتیاق چندانی نداشتند و البته ناراحتی شدیدی که قابل بیان باشد نیز وجود نداشت. 🔸 این بدان معناست که مردم نه حامی و پشتیبان دولت بودند و نه انقراض سلسله قاجار مورد خواست و حمایت آنان بود و همانند موقعیت‌های مشابه در هر جای دیگر جهان، این طبقات و گروه‌های صاحب نفوذ جامعه و همچنین حمایت‌های خارجی برخی کشورها در راستای منافع ملی خودشان بوده است که بیش‌ترین اهمیت را در انقراض سلسله قاجار داشته است. 🔹در اصفهان مردم ظاهراً به کلی بی علاقه بودند، در ، شور و علاقه چندانی برای این مراسم وجود نداشت و مردم تغییر سلطنت را نشانه پیروزی انگلیسی‌ها و شکست روس‌ها تلقی می‌کردند. در ، استقبال سرد بود و مردم می‌گفتند تلگرام‌های خواستار تغییر سلطنت که پیش‌تر فرستاده شده بود، کار یک دار و دسته کوچک بود. در ، هیچ‌کس جرئت نمی‌کرد نظر مخالفی ابراز دارد، هرچند آنها فکر می‌کردند تقصیر خود قاجار بود، اما نگران تقویت بیش‌تر قدرت نظامی بودند. در هیچ هیجانی وجود نداشت. جماعت تهران نیز این واقعه را به شوخی می‌گرفتند و می‌خواندند: «این که سَرَت گذاشتن- سر به سرت گذاشتن». در مجموع به نظر می‌رسد که مردم عادی از سقوط قاجاریه ناراحت نبودند، اما به روی کار آمدن دودمان جدید نیز روی خوشی نشان نمی‌دادند. 📚تجدد آمرانه: جامعه و دولت در عصر رضاشاه، ص۳۶_۳۷ 🇮🇷 @IRANeMOASER
پسر در مسیر جنایات پدر 🔻صحیفه‌خوانی | : به رگبار بستن حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام توسط محمدرضا پهلوی و بیانیه امام علیه آن 🔹‏«بسم الله الرحمن الرحیم‏ ‏‏جنایات روز به روز پر اوج‌تر می گردد. افزایش حجم جنایات به‏‎ ‎‏قدری است که قدرت بیان را سلب می نماید. ضایعات این چند هفتۀ اخیر، سرتاسر ایران‏‎ ‎‏را به سوگ نشانده است و قدرت تفکر را از شاه سلب کرده است. دولت یاغی نظامی، به‏‎ ‎‏امر شاه، تر و خشک را به آتش کشیده و یکی از بزرگ‌ترین ضربه‌های این جنایتکار به‏‎ ‎‏اسلام، به مسلسل بستن بارگاه قدس حضرت علی بن موسی الرضا ـ صلوات الله علیه ـ‏‎ ‎‏است. 🔸این بارگاه مقدس در زمان به مسلسل بسته شد و قتل عام مسجد گوهرشاد‏‎ ‎‏به وجود آمد، و در زمان آن جنایت تجدید و دژخیمان شاه در صحن و‏‎ ‎‏حریم آن حضرت ریخته و کشتار کردند. ملت مسلمان باید از این شاه و دولت یاغی‏‎ ‎‏غاصب تبرّی‏‎ کنند و مخالفت با آن لازم است. 🔹تمام اقشار ملت، خصوصاً اهالی قرا و‏‎ ‎‏قصبات، باید بدانند که شاه غاصب و دولت یاغی او کمر به هَدْم‏‎ مقدسات اسلام‏‎ ‎‏بسته اند، و اگر مهلت پیدا کنند به محو آثار شریعت برمی خیزند. بر تمام طبقات ملت لازم‏‎ ‎‏است، با هر وسیلۀ ممکن، به سقوط این دستگاه جبار قیام کنند. اطاعتِ این دستگاه،‏‎ ‎‏اطاعت طاغوت و حرام است. خداوندْ مسلمین را از شرّ آنان حفظ فرماید. در این عزای‏‎ ‎‏بزرگ و جسارت به مقام امام امت، روز یکشنبه 25 ذی الحجه‏‎ عزای عمومی اعلام‏‎ ‎‏می شود. ‏‏انّالله و انّا الیه راجعون. ‏‏23 ذی الحجه 1398 (‏ 3آذر1357 )ـ روح الله الموسوی الخمینی‏»(صحیفه امام ج5 ص93) ✳️پی‌نوشت: 🔹حمله به بارگاه مقدس علیه‌السلام جنایتی است که روح غیرمسلمانان را نیز آزرده می‌سازد اما بر اساس اسناد تاریخی برخی پس از این جنایت نه تنها با سران رژیم قطع رابطه نکردند بلکه در مجالس خصوصی محمدرضا پهلوی را از چنین جنایاتی مبرا کرد. به سندی که از اداره دوم اطلاعات و ضداطلاعات ستاد ارتشتاران به محمدرضا پهلوی ارسال شده توجه کنید: 🔸«به طوری‌که قبلا به استحضار مبارک شاهانه رسیده است، اداره دوم... دو نفر از مأمورین خود را به منظور کسب اطلاع از آخرین وضعیت شهرستان قم و نفوذ در منزل آقای با پوششی مناسب به آن شهرستان اعزام نمود... مأمورین مورد نظر با جلب اعتماد مباشر و رئیس دفتر آقای شریعتمداری توانسته‌اند همکاری او را جلب کنند و لذا این شخص که نفوذ قابل توجهی در دارد به تهران دعوت و فرمانده ضداطلاعات اداره دوم با او مصاحبه‌ای معمول داشته است.... خلاصه‌ای از اظهارات و پیشنهادات وی ذیلا به عرض مبارک می‌رسد: نامبرده ضمن اشاره به سوابق میهن‌پرستی و آقای شریعتمداری و خدمات وی ... اظهار نمود در جریان واقعه آقای شریعتمداری به خمینی اظهار کرد که تندروی نکند لکن ایشان آن موقع... به حرف شریعتمداری نیز توجهی نکرد. در جریانات اخیر هم نظر آقای شریعتمداری این است که شاهنشاهی کوتاهی نفرموده‌اند و فقط نمی‌بایستی به اشخاصی مانند هویدا و نصیری‌ها این اندازه اعتماد می‌کردند که تا بدین حد به شاه و ملت ظلم کنند... به هر حال وضع فعلی آقای شریعتمداری چنان است که شدیدا تحت فشار طرفداران خمینی واقع شده و در قم هیچ‌کس توجهی به ایشان ندارد.»(شریعتمداری به روایت اسناد ساواک ص973-972) 🔻نکته عجیب این‌جاست که جناب شریعتمداری در مجالس خصوصی با واسطه به شخص شاه ابراز ارادت می‌کند و همو؛ پانزده روز بعد با صدور اعلامیه چهلمین روز حادثه اهانت به حرم مطهر رضوی را عزای عمومی اعلام می‌کند. (اسناد انقلاب اسلامی ج5 ص261) البته کم نبودند سیاست‌ورزان دو چهره‌ای که ماهیت واقعی‌شان پس از انقلاب اسلامی بر همگان آشکار شد و حوادث روزگار نقاب نفاق را از چهره‌ها کنار زد. 🇮🇷 @IRANeMOASER