پرستاریِ رهبر انقلاب از یک کمونیست در زندان/ روزی که «آقا» اشتباهی شکنجه شد
🔹همبند رهبر انقلاب در کمیته مشترک ساواک: یک روز نگهبان آمد و داد زد علی! و من گفتم ۲۰. پرسید: فامیلیات چیست؟ حضرت آقا فرمودند: حسینی، گفت: پیراهنت را بینداز روی سرت و بیا. ایشان را بردند. یک ساعت بعد دیدیم ایشان را در حالی که حسابی کتک خورده بود آوردند. خلاصه حضرت آقا را به جای ما میبرند و حسابی میزنند.
🔹یکی از همسلولیهای ما ساسان حالت بهتزده پیدا کرده بود. یعنی در اثر فشار محیط کنترلش را از دست داده بود و صاف مینشست و فقط نگاه میکرد. نه میتوانست حرف بزند، نه میتوانست غذا بخورد. حتی ادرارش را نمیتوانست نگه دارد.
🔹با اینکه کمونیست و از نظر عقیدتی کاملاً در مقابل ما بود، ولی حضرت آقا به جزئیات زندگی او میرسید، غذا به دهانش میگذاشت، تیمارداریاش میکرد، لباسش را میشست. کارهایی که ما انجام نمیدادیم ایشان با کمال لطف و محبت و مهربانی برای کسی که حتی خدا ناباور هم بود انجام میداد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق تو...♥️ بالاتر از همه نام ها♥️ سرافرازیت را....♥️ دوست داریم....♥️
هدایت شده از گاه نوشت...
🌙 شب جمعه #به_وقت_حاج_قاسم
شاید چند ساعت مانده بود شاید هم به چند ساعت نکشیده شهر می افتاد دست تکفیری ها، دمشق محاصره شده بود و داشت سقوط می کرد
هر آن ممکن بود شهر را بگیرند و برسند به مرکز پایتخت .
بشار اسد از کاخ ریاست جمهوری اش به سفارت ایران پیغام فرستاد که فوری جانتان را بردارید و برگردید ایران.
در آن بلبشو ، میان ترس و لرز و دلهره ای که از زمین و زمان می بارید و ناامیدی آورده بود ، هواپیمای تهران دمشق به زمین نشست. پروازی که نشسته بود تا ایرانی ها را از دمشق خارج کند . همه برمی گشتند ایران ، اما یک نفر تازه آمده بود.
آنجا توی باند فرودگاه خیلی ها سردار سلیمانی را با چشم خودشان دیدند. حاجی آمده بود بشار اسد را ببیند. گفته بودند شرایط مهیا نیست ، نمی شود.
اصرار کرد و با همه خطرهایی که داشت رفت تا کاخ اسد . دوتایی نشستند به حرف زدن.
اول از شرایط دمشق پرسید و از آخرین وضعیت شهر. بعد هم گفت شما می خواهید بمونید یا نه ؟ اگر می خواهید بمونید ما با شما هستیم و مقاومت می کنیم و گرنه بیا از دمشق بریم.
بشار تصمیم گرفت با خانواده اش بماند . رسانه ها پشت سر هم اعلام می کرد که دمشق در آستانه سقوط کامل است .
اما هم بشار ماند هم حاج قاسم.
راوی؛ مجتبی امانی ، سفیر سابق ایران در مصر
📚 برگرفته از کتاب #سلیمانی_عزیز
🌹هدیه به روح سردار دلها ؛ #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی صلوات
✏️ #مکتب_حاج_قاسم
╭─┅─🍃🇮🇷🍃─┅─╮
🌹@khanoomonlin 🌹
╰─┅─🍃🇮🇷🍃─┅─╯
🌷🌹🌷🌹🌷
ضمن عرض سلام و احترام خدمت همه شما شیعیان و محبین حضرت علی (ع) به اطلاع میرساند مادر جوان بسیار مومنه و محجبه و ولایتمداری که مادر ۴ فرزند بوده و فرزند پنجم ایشان نیز تا یک ماه دیگر متولد میشود به علت بیماری شدید همسر و تشنج او که قادر به کارکردن نیست نیازمند همیاری شماست.
این خانواده در منزل استیجاری زندگی میکنند که مهلت آن به پایان رسیده و باید هرچه زودتر به خانه دیگری نقل مکان کنند و برای پول رهن منزل مبلغ ۲۵ میلیون تومان کم دارند.
از همه شما انسانهای شریف و پاک نیت و خیَر تقاضا داریم در صورت امکان و با هر مبلغ ممکن ما را در رفع مشکل این مادر یاری رسانید.
اجر شما با مولی الموحدین امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام)
🌷🌹🌷🌹🌷🌹
شماره کارت برای جمع آوری کمک هزینه مسکن مادر سرپرست خانواده
*6273811126156535*
بانک انصار
به نام خانم قدیریان
🌷🌹🌷🌹🌷🌹