بهشت زیر پایم
تا میخواهم تلفن را بردارم پایم روی دانههای انگور میرود. حواسم به پشت خط است، له میکنم و رد میشوم.🤦♀
خداروشکر روی خیسیِ فرشی که تازه نجسکاریاش را آب کشیدم پایم تمیز میشود😖 و رد میشوم.
دم آشپزخانه، پایم روی تاس🎲 منچ میرود، چقدر سر پنج وشش، همدیگر را میزنند!😐 حق هم دارند، همه دوست دارند بینظیر باشند و برنده.🥇
دیشب خیلی دیر خوابیدند. سنگینم، پایم روی خرمایی میرود که تازه خورده و چون دوست نداشته، بقیهاش را به فرش چسبانده.😬
وقتی حالم خوب است هربار پایم را روی جسم نامتعارفی میرود و چندشم میشود، به خانههایی فکر میکنم که تر و تمیز ولی سوت و کور و بی روح است.😌😊
اما حالا که کوه خستگیام، با خودم نق میزنم🤨، من هم دوست دارم خانهام مرتب باشد، بههمریختگی، کلافهام میکند😩، لکهی دستهای کوچک و کوچکتر روی شیشه و آینه و درهای کابینت مدام روی مغزم راه میرود.😤
راستش را بخواهید من هم گاهی احساس میکنم ارزش جان و جوانیام بیشتر از این است که از این طرف جمع کنم از آن طرف بریزند.🤕
چندبار گفتم من؟ بله دقیقا! با بچه داری من پایم را روی "منیت" خودم میگذارم. بزرگ میشوم و رد میشوم...
انقدر باید نفسم را زیر پا کنم تا قدم به بهشتی که خدا وعده داده بگذارم😇
و الا این تک و توک بچههای ما، کجای بحران جمعیتی کشور را چاره کنند؟ مگر اینکه دست بالاسری باشد، خدایی که به زنبور🐝، عسل شفابخش عنایت کرد، چون با دهانش قصد خاموش کردن آتش ابراهیم را داشت.
پس یکی دوتای ما هم در رشد امت اسلامی مؤثر خواهند بود🤲، حتی اگر در نمودارها📈 تغییری حاصل نشود.
اگر دست بالاسری باشد، که هست، کلاف نخی هم از ما میخرند😭. چه برسد به این که ما همهی زندگیمان را به پای قد کشیدن اینها میریزیم، حتی اگر غم کوچکی از دل آقایمان بردارند😭، میارزد.
برای فرزند بعدی، دل دل نکن شیرزن!
دست بالاسری هست...
پیر که همه میشوند، مهم این است کوله بارت خالی نباشد.
از تو، ذره ذره رنج هایت را، گران میخرند...
✍ فاطمه سادات نمازی
#بهشت_نوشت (دستنوشتههای شما)
#مادر_چند_فرزند
😊دوستاتون رو هم به ایران جوان بمان دعوت کنید.
╭━━⊰ ❀ 🇮🇷 ❀ ⊱━━╮
@iranjavanbeman_ir
╰━━⊰ ❀ 🌱 ❀ ⊱━━╯
من مــــــادرم
پایان نامه ارشدم را هرچند طولانی شد، اما چندماهیست دفاع کردهام🎓
در حیطهی درسم با یک مؤسسه پژوهشی همکاری میکنم...
برای دغدغههایم میجنگم...
ادمینی بلدم...
کتاب میخوانم...
مطلب مینویسم...
اما هر فرمی به من بدهند که نوشته باشد شغل:
کادر مقابل را با «مــــــادر» پر میکنم...
راستش را بخواهی
من مصداق واقعیِ این جملهام🙄:
اینهمه درس خوند که تهش کهنه بشوره!
من عاشق عوض کردن پوشک و گرفتن بادگلویم
من عاشق شستن تکههای کوچک لباسم
عاشق پهن کردنِ ۶۰-۷۰ تاش، وقتی ماشین یک دور لباس شسته👚👕👖
من از دنبال بچه دویدن برای یک لقمه غذا
از هم زدن فرنیِ کمشیرین🥣
از تو رو خدا امشب ماکارونی درست کن🍝
لذت میبرم😊
خوشم میآید ببینم دور و برم شلوغ است
سر و صداها... بگیر و بکِشها...
کِیف میکنم وقتی بعد یکی دو ساعت سینک ظرفشویی، پر شد
وقتِ سر خاراندن ندارم و کارها تلنبار شده...😇
چه کنم...
برایم شیرینتر است منتسب به اینها باشم، تا صاحب چند عنوان مقاله و کتاب!
تا پژوهشگر نمونهی سال!
تا دانشجوی دکترای فلان...
من مقاله مینویسم📄
پژوهش میکنم📚
یک بار هم رتبهی خوبی در آزمون دکترا آوردم (که نرفتم)
اما
لیاقتم بیش از این است که در همین حد بمانم😌
من به قلهای میاندیشم که در دامنهاش ایستادهام...
به صدها سال بعد...
وقتی اثری از پژوهشها نیست، کتابها کهنه شده، دانشگاهها تخریب شده...
اما از نسل من، صدها و هزاران نفر در عالم هستی نفس میکشند...
فکر میکنم به هر یک باری که میگویند «لاالهالاالله»
و فرشتهها میگویند: باز هم از نسل تو برایت حسنه فرستادند ❤️😭
من در این مُلکِ فانی
دنبال باقیترین اتفاقم...
من مــــــادرم😍
✍ زینب حکیمی
#بهشت_نوشت (دست نوشتههای شما)
#مادر_چند_فرزند
😊دوستاتون رو هم به ایران جوان بمان دعوت کنید.
╭━━⊰ ❀ 🇮🇷 ❀ ⊱━━╮
@iranjavanbeman_ir
╰━━⊰ ❀ 🌱 ❀ ⊱━━╯
ما ملت امام حسینیم...
میتوانیم برای رضای خدا انفاق کنیم💸، با هم مهربان باشیم💞، به خلق خدا خدمت کنیم🤝،
با اخلاص کار کنیم، باشد خدا قبول کند،
بگو برای خدا، از جان چقدر مایه میگذاریم؟!
برای یاری حسین علیه السلام، اسب و شمشیر که زیاد بود، جان کف دست میخواست که عاقبت نیکو برایش رقم بزند،
بله درست است، کم بود...😔
اما هرکه بود، در تاریخ جاودانه شد، حالا تاریخ هیچ، خودش به چه جایگاه عظیمی رسید.
وقتی توی مقتل میخوانیم: هر یکی هزار تن را به درک واصل میکرد، تعجب نمیکنیم، چون یقین داریم کار به منطق ظاهری پیش نمیرفته، کار، خدایی بوده
و کاری که خدا پشتش باشد، هیچکس زمینش نمیزند.
برای خدا، همیشه و همه چیز، پیروز است. ولو ظاهرش به عقل ما جور در نیاید.
برای خدا، قطعا نهایت کار خوشبختی است. ولو همه تقبیحش کنند.
وقتی که آقا فرمودند: "برای جمعیت، بنده خیلی ابراز نگرانی کردم، اما انگار فایده ای ندارد..."
از غصه خواب از سر خیلیها رفت😔
از غم غربت ولیّ خدا، اشک ریختند😭
یا برای فرزند اقدام کردند👶🏻
یا از فرزنددار شدن دیگری حمایت کردند💝
این مهم با همان غیرت باید ادامه یابد.
این امر، مستحب نیست که تأخیر افتادنش مؤاخذه نداشته باشد،
⚠️ خدا برای توکل نکردنهای ما، ازما سؤال میکند...
✍ فاطمه سادات نمازی
#بهشت_نوشت (دستنوشتههای شما)
#مادر_چند_فرزند
😊دوستاتون رو هم به ایران جوان بمان دعوت کنید.
╭━━⊰ ❀ 🇮🇷 ❀ ⊱━━╮
@iranjavanbeman_ir
╰━━⊰ ❀ 🌱 ❀ ⊱━━╯