ایران جوان بمان
#نشر_دهید 💥به مناسب عید نوروز، براتون یه عیدانه داریم☺️ یه مسابقه💫 برای شرکت در #مسابقه شماره1 #ای
سلام!
ان شاء الله از امروز تعدادی از خاطرات شما رو با هشتگ #روزی_دست_خداست منتشر میکنیم. (البته ما محتوای خاطرات رو رد یا تایید نمیکنیم)
بقیه عزیزانی هم که هنوز فرصت نکردن، برامون صوت یا فیلم ضبط کنند، یا خاطره شون رو برامون بنویسند، چند روز بیشتر فرصت نمونده. زودتر دست به کار بشید😉
ضمناً از انتشار پیام مسابقه هم غافل نشید، نگران جایزه هم نباشید، روزی دست خداست! 😊
💥#مسابقه #روزی_دست_خداست💥
#خاطرات_شما 1️⃣
🔻🔻🔻🔻
سلام
آبان ۱۳۸٩ بود
شب خواستگاری همسرم گفت که هیچ پس اندازی نداره و فقط با 20 هزار تومنی که تو جیبش هست اومده خواستگاری😅
ولی گفت اعتبار داره و میتونه خرج ازدواج شو جور کنه
ما ساکن یکی از روستاهای شمال کشور بودیم و همسرم پسر همسایه مون بود و چند سالی بود که برای کار به قزوین رفته بود و در کنارش در دانشگاه ادامه تحصیل میداد، و با مخارج تحصیل و کرایه خونه و کمکی که به پدر و مادر پیر و بیمارش میکرد دیگه چیزی از حقوق اش برای پس انداز نمی موند.
و اینطوری بود که با دست خالی اومد خواستگاری و قرار بود همه ی هزینههای ازدواج رو هم خودش پرداخت کنه.
از اینور منم هميشه از خداوند میخواستم تا زندگی ساده اما معنوی روزی ام کنه و داشتن همسری مومن، مهمترین معیار برام بود.
خانواده ام دوست داشتن که این ازدواج سر بگیره چون میگفتند: جوان سالم و خوبی هست و شناخت کامل نسبت به خانوادهاش داریم و با این پسر خوشبخت میشم انشاءالله
از شب خواستگاری تا عقد یک هفته فاصله بود که اسم آقام معجزه وار تو صندوق قرض الحسنه ای که عضو بود در اومد و با 500 تومنی که تو این فاصله یک هفته ای به دستش رسید یه حلقه برام خرید 250 تومن و یه چادر سفید و یه لباس... و خودم نخواستم تا آینه و شمعدان و خیلی خریدهای مرسوم انجام بشه.
خلاصه با یه عقد محضری و ساده ازدواج کردیم و تابستان سال 90 که دوست داشتم به جای عروسی به سفر کربلا بریم اما همسرم گفت که هزینه شو نداره و از طرفی پدرم میگفت باید جشن عروسی گرفته بشه وگرنه مردم حرف در میارن که از نداری عروسی نگرفته 😔
همسرم 1 میلیون و 500 از پسرخاله اش قرض کرد و یه جشن بعد از ظهر ی گرفتیم و شب هم به 200 نفر از فامیلها شام دادیم
و با 3 میلیون کادوی عروسی پول قرضی و پس دادیم و با توکل بر خدا رفتیم کرج برای زندگی.
چون درس آقام تموم شده بود و شرکت اش هم سر دادن حقوق اذیت می کرد.
و دوماه دنبال کار گشت تا جایی مشغول شد با همون حقوقی که از کار قبلی میگرفت، با این تفاوت که حقوق ها به موقع پرداخت میشد.
یک سال اول توان خرید گوشت و مرغ نداشتیم و ماه رمضان اون سال فقط با گوجه و سیب زمینی و تخم مرغ وغذاهای ساده سر کردیم.
اما صاحب خونه مون خیلی انسان های مومن و خوبی بودند و با اینکه سطح زندگی اونها هم متوسط بود اما گاه گاهی مرغ و گوشت به ما می داد.
ما ساکن زیر زمین خونه شون بودیم ولی لولههای فاضلاب مشکل داشت و مجبور شدیم بعد از 1سال و نیم بلند بشیم.
باز معجزه وار یکی از فامیل های دوستم که توی کلاس قرآن باهاش آشنا شده بودم دنبال مستاجر بود و با معرفی دوستم رفتیم ساکن خونه ی جدید شدیم که خیلی بهتر از خونه ی قبلی بود ولی ودیعه اش 4 میلیون بیشتر بود که صندوق قرعهکشی خونگی اسم ما در اومد و تونستیم 7 میلیون جور کنیم و بدیم به صاحب خونه ی جدید
بخاطر شرایط سخت مالی یک سالی بارداری رو به تعویق انداختیم اما شرایط تغییری نکرد و همسرم نتونست کار بهتری پیدا کنه
با توکل به خدا برای فرزندآوری اقدام کردیم و درست بعد از بارداری باز معجزه وار همسرم استخدام همون شرکت دولتی شد که حدود 1 سال به صورت پیمان کاری مشغول بود.
متاسفانه بچه ی اول، هفته ی 11 سقط شد ویکسال طول کشید تا دوباره باردار بشم.
پاییز 93 دختر اولم به دنیا اومد و بعدش کار همسرم بهتر از قبل شد و تونستیم یه تیکه زمین بخریم 20 میلیون تومان که الان حداقل 1 میلیارد تومن ارزش داره.
سال 96 دختر دوم ما به دنیا اومد و اون سال یه پراید مدل 88 و دو تیکه زمین کشاورزی خریدیم که الان حداقل 200 میلیون ارزش داره
البته یکیش با تغییر کاربری ارزش میلیاردی داره
از برکت بچه ی سوم هم یه خونه ی کوچولو خریدیم و خلاصه از برکت وجود هر 3 تا دخترام و بعد از اومدن هر کدوم شون، پدرشون ارتقای شغلی هم پیدا کرد و الحمدالله الان در اداره شون موقعیت خوبی دارند.
راستش به نیت شادی دل امام زمانمون از خدا خواستم تا به ما فرزندانی سالم و صالح عنایت کنه تا انشاءالله سرباز و خدمتگزار آقا باشند .
تجربه ی این 11 سال زندگی مشترک من اینه که اگر با توکل بر خدا تلاش کنیم، خدا هم به زندگی برکت میده. برکات مادی و معنوی.
ما همیشه زندگی ساده ای داشتیم و نخواستیم با تجملات و خرید لباسها و وسایل خونه ی شیک و آنچنانی، دل های کسانی رو که ندارند غصه دار کنیم.
خدا رو شکر می کنم که همیشه کمک مون می کنه و زندگی ساده اما معنوی روزی ما کرده الحمدالله...
🔺🔺🔺🔺
منتظر خاطرات شما در قالب 📝 متن ،🎙صوت و 🎞 فیلم هستیم.
⏳عجله کنید، فقط تا 15 فروردین1401 مهلت دارید.
😊 با ما باشید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/632029338Cb8a48cecf1
💥#مسابقه #روزی_دست_خداست💥
#خاطرات_شما 2⃣
🔻🔻🔻🔻
من و همسرم اوایل سال۸۹ عقد کردیم.همسرم دانشجو بودن اما کنارش کار هم میکردن.
بعد از چندماه یک موتور خریدیم ۲۰۰ هزار تومان(حقوق همسرم ماهی سیصد هزار تومان بود☺️).
تا چهار سال بعد که ازدواج کردیم و سر خونه و زندگی خودمون اومدیم وسیله نقلیه مون همین موتور بود،تا من فرزند اولم رو باردار شدم.
قبل از باردار شدن همیشه با خودم می گفتم خدایا من با بچه رو موتور نمی شینم،بچه گناه داره😢
با اینکه خانواده همسرم توانایی مالی داشتن اما هیچوقت پیشنهاد ماشین خریدن نمی دادن.ما هم که درآمد زیادی نداشتیم ،همسرم بعد تموم شدن درسش حالا سرباز بود.
تا اینکه دو هفته مونده به تولد دخترم،مادر شوهرم پیشنهاد داد که ماشین بخریم و تمام پولش رو پرداخت کردند.☺️
این شد که هفته آخر بارداری با ماشین خودمون دکتر می رفتیم 😍
بدون اینکه حتی یک ریال از جیبمون پول بدیم.
🔺🔺🔺🔺
منتظر خاطرات شما در قالب 📝 متن ،🎙صوت و 🎞 فیلم هستیم.
⏳عجله کنید، فقط ۴ روز دیگه مهلت دارید.
😊 با ما باشید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/632029338Cb8a48cecf1
💥#مسابقه #روزی_دست_خداست💥
#خاطرات_شما 3️⃣
🔻🔻🔻🔻
باسلام و عرض ادب خدمت شما
این درس زندگینامه خودمو برای مسابقه صرفا نمیفرستم برای انگیزه و الطاف الهی که به اینه در زندگی دیدم
بنده با ماهی ۴۰۰هزار حقوق کارگری ۸سال پیش رفتم خواستگاری خانمم ولی وقتیکه خانم جواب مثبت داد همه تعجب کردند با این حقوق کم
بعد از دوسال زندگی الحمدالله وضع حقوقی بهتر شد و صاحب اولین فرزند پسر شدیم که الحمدالله برکات از همین جا بیشتر هم شد با وام و فروش طلا تونستیم صاحب خونه بشیم و این رو از برکت فرزندم میدونم
بعد از تولد پسرم شغلم عوض شد و خودم مستقل کار کردم و صاحب مغازه شدم تا اینکه بعد ۴سال صاحب فرزند دوم پسر شدیم و در همین حین که برای استخدامی آموزش و پرورش شهرستان شرکت کردم و نفر اول تو رشته خودم شدم و این برکت زندگی با صاحب فرزند شدن دومین هدیه الهی بود و الان شاغل و معلم هستم در ادامه صاحب ماشین هم شدیم
اینو مختصر گفتم که شاید انگیزه ای باشه برای بقیه...
🔺🔺🔺🔺
‼️فقط 3 روز دیگه مهلت دارید.
😊 با ما باشید🔻🔻🔻
https://eitaa.com/joinchat/632029338Cb8a48cecf1