eitaa logo
مدرسه علمیه تخصصی آیت الله میرزا یوسف ایروانی ره
1.8هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
603 فایل
آدرس: قم، پردیسان،خیابان بلوار 22 بهمن(نبش خیابان اقلیمی)جنب بانک پاسارگاد تلفن: 025 3262 8023_25
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵به یاد جمعه نصر بسم الله الرحمن الرحیم وضعیت زمین و هوای تهران مثل بچه‌هایی که برای اولین بار قرار است دریا را ببینند شب خوابم نمی‌برد. سبد سفر را از کوکو سبزی و نان سیر کردم؛ قبل از طلوع خورشید به جاده زدیم. حرم امام حال و هوای دهه‌ی شصت گرفته بود. مردم دسته دسته از اتوبوس و سواری پیاده می‌شدند، اذن خط مقدم می‌گرفتند، زیارت می‌کردند و با دعای امام راهی می‌شدند. آمده بودند تا بگویند شعار 《شهادت افتخار ماست》 مرامشان است. وارد ایستگاه مترو که شدم رودخانه را دیدم که شتاب گرفته بود تا زودتر دریا را زیارت کند. از گیت‌ها، پله‌ها و سکوها جاری می‌شد موج می‌گرفت و تکبیر می‌گفت. با هر شعار ستون‌ها می‌لرزیدند و قطارها شرمنده و ذره ذره دریای جمعیت را بغل می‌کردند و می‌رفتند. دیروز در رگ‌های گشوده‌ی تهران خون می‌خروشید. گویی رودها آمده بودند تا از کوچه‌ها خیابان‌ها و ذهن‌ها آنچه شک و گمان بد از عالم مجاز ریخته بود را حقیقتا بشویند و ببرند. گروهی جای رسانه‌های فرو رفته در سانسور، پرسشی فریاد می‌کشیدند:《 این همه لشکر آمده؟》 گروه دیگر پشت تریبون‌ حنجره‌ها پاسخ می‌دادند: 《به عشق رهبر آمده.》 و من از خود می‌پرسیدم: 《چطور مردم کوفه نیامدند؟ قلبشان از چه سنگی بود که عشق مواج اباعبدالله(ع) هم در آن حرکت نیافرید؟》 شعارها مثل باران، مثل باد هوا را پاک می‌کردند و بالا می‌رفتند. آنقدر راسخ و محکم که دلشوره‌ی آسمان از موشک‌های احتمالی را هم تسلی می‌داد. رودها در صحن مصلی به دریا ریختند. دریا موج گرفته بود؛ موکت‌ها کم آورده بودند. مادری را دیدم که برای آنکه کودکش را راضی نگه دارد سایبانش شده بود و برای اینکه شهدا راضی باشند در حلقه‌ی دست‌هایش بلند تکبیر می‌گفت تا جمعیت یک صداتر پاسخ دهند. هنوز اذان ظهر را نگفته بودند که خورشید طلوع کرد. از روزها، ماه‌ها و سال‌های بلندی گفت که مقاومت زندگی خواهد کرد. از افق بلندی که از مصر تا سوریه لبنان، یمن، عراق و ایران همه را با هم روشن می‌کند. از شبیخون شب گقت که می‌خواهد همه‌ی این سرزمین‌ها با هم به تاریکی فرو روند. وقتی اطرافیانم نمازشان را کامل خواندند تازه فهمیدم جمع مسافران در خیل مجاوران گم شده‌اند. خورشید با وعده‌ی طلوع‌های فراوان خداحافظی کرد. دریای جمعیت تشنه از صحن‌ها راه افتاد و شهرداری و ساختمان مصلای تهران حتی به اندازه‌ی آب نتوانسته بودند از مهمانان‌ خود پذیرایی کنند. رودها دوباره در کوچه و خیابان و متروها جاری می‌شدند و به همان حرارت صبح با گلوهای خشک می‌پرسیدند:《 این همه لشکر آمده؟》 و با همان شور پاسخ می‌دادند: 《به عشق رهبر آمده》 شعارها غبارها را می‌راندند و می‌بردند. خلاصه بگویم جمعه شاخص کیفیت زمین و هوای تهران برای همه‌ی گروه‌ها به سطح کم سابقه‌ی عالی‌تر از سالم رسیده بود و خلاصه‌تر آنکه جمعه زمین و هوای تهران بوی ظهور می‌داد. ✍سبزه‌ای @iravanikh_qom