eitaa logo
ایثـار رضـوی
8.7هزار دنبال‌کننده
62.1هزار عکس
21.4هزار ویدیو
527 فایل
کانال رسمی بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی: @isaar_razavi پاسخگویی به سئوالات: @isarnm سایت: https://www.isaar.ir/fa/khorasan_razavi نوید شاهد: eitaa.com/navideshahed_kh اشتغال و کارآفرینی: @eshteghalll
مشاهده در ایتا
دانلود
🖼 سخن نگاشت؛ محورهای مهم بیانات رهبر معظم و فرزانه انقلاب اسلامی بمناسبت نوروز ۱۴۰۳ 🔰 اقتصاد مسئله اساسی کشور 🔰 مشارکت مردم؛ چرخ دنده های اقتصاد 🔰 بهره وری در کشور ما کم است 🔰 جوانان در نقشه ناامیدی دشمن بازی نکنند 🔰 رژیم صهیونیستی قدرت تصمیم گیری ندارد 🔰 مقاومت از توانمندی خود رونمایی کرد 🔰 وحدت، سیاست قطعی نظام 📎 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ 📲http://eitaa.com/isaar_razavi 📲@bonyad_shahid_khorasan_razavi
7.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و رمز حیات جاودانی ... 🕊شادی ارواح طیبه شهداء صلوات🌹 راه شهــــ🌹ــــیدان ادامه دارد...🕊🕊 ┄┅═✧☫☫✧═┅┄ 🌷@isaar_razavi 🌷@bonyad_shahid_khorasan_razavi
به معروف هنوز احاطه دارد ♦️ امروز جمعه ۳فروردین از ساعت ۱۵ تا ۱۷ در قطعه ۲۴ بهشت زهرا (س) برگزار شد. 🌹در این‌ مراسم که با حضور خانواده‌های ۴۰ شهید: همراه بود، برنامه‌هایی از جمله؛ مدیحه‌سرایی حاج عبدالرضا هلالی و محمدرضا نوشه‌ور، قرعه‌کشی سفر مشهد مقدس، غرفه کودک، پرده‌خوانی، خوشنویسی، اجرای گروه سرود میثاق و دیگر برنامه‌های فرهنگی تدارک دیده شده بود. ♦️علی خلیلی ۲۵ تیر سال ۱۳۹۰ در یکی از محلات شرق تهران حین بازگشت از هیات در حالی که همراه چند نفر از شاگردان یک مدرسه بود به واسطه و مورد قرار گرفت که در نهایت بعد از منجر به شد. 🇮🇷هدیه به روحش نذر کنید. امروز یک امر به معروف انجام دهید 🌻 صلوات🌻 📎 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ 📲http://eitaa.com/isaar_razavi 📲@bonyad_shahid_khorasan_razavi
15.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 ۳ فروردین سالروز شهادت اسطوره گمنام اسلام شهید «علی اکبر جزی» از اصفهان در عملیات فتح المبین گرامی باد. 🔹شرح زیبای ماجرا توسط سردار احمدیان از شاهدان عینی واقعه👆 ♦️به گمانم شهید آوینی امثال شهید جزی را دیده بود که فرمود: «ما همه افق‌های معنوی انسانیت‌ را در شهدا تجربه‌ کردیم‌. ما دیدیم‌ که‌ چگونه‌ کرامات‌ انسانی در عرصه مبارزه‌ به‌ فعلیت‌ می‌رسند. آنچه‌ را که‌ عرفای دلسوخته‌ حتی بر سرِ دار نیافتند، ما در شب‌های‌ عملیات‌ آزمودیم‌. ما در رکاب‌ امام‌ حسین‌جنگیدیم‌. ما بی‌وفایی کوفیان‌ را جبران‌ کردیم‌.» منبع: کتاب «گنجینه آسمانی» ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ 🕊شادی ارواح طیبه شهداء صلوات🌹 راه شهــــ🌹ــــیدان ادامه دارد...🕊🕊 📎 🌷@isaar_razavi 🌷@bonyad_shahid_khorasan_razavi
13.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 📽 برشی از مستند (عملیات فتح‌المبین) 🎙با گفتاری زیبا و شنیدنی از : ✊ ‌‌‌‌مشت گره‌ كرده‌ی حضرت امام (خمینی «ره») ، دلیل راه ما و تمثیلی است كه به‌ خوبی از عهده‌ی بیان راه آینده‌ی ما بر می آید. تمامیت انقلاب اسلامی ، به عنوان تنها مظهر حق در سراسر كره‌ی زمین ، در رو در رویی كامل با مظاهر شیطان است و این همان راهی است كه انبیاء و پیروان آنها از آغاز تاریخ زندگی انسان بر سیاره‌ی زمین تاكنون پیموده‌اند. حزب‌الله كیست ؟ حزب‌الله مؤ‌منی است كه در پیوند با حبل المتین ولایت معصوم قرار داشته باشد. حزب‌الله مؤ‌منی است كه در ظل ولایت معصوم ، خود اهلیت خلیفة‌اللهی یافته و برای اقامه‌ی عدل در كره‌ی زمین قیام كرده است. تولا و تبر‌ا صفتی اصلی است كه خداوند حزب‌الله را بدان ستوده است : « اشد‌أ علی الكفار رحمأ بینهم. » حزب‌الله مؤ‌منی اهل اطاعت است ، به امام (خمینی «ره») عشق می ورزد و از دشمن او بیزار است و همه‌ی عمر خویش را وقف جهاد فی سبیل الله كرده است.... ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ 🕊شادی ارواح طیبه شهداء صلوات🌹 راه شهــــ🌹ــــیدان ادامه دارد...🕊🕊 📎 🌷@isaar_razavi 🌷@bonyad_shahid_khorasan_razavi
⚪️ 🤔 پوتینای من کو !! ▫️رمضانعلی رفیع زاده از رزمندگان دفاع مقدس در کتاب «زبون دراز» به بیان خاطره‌ای طنزآمیز از ماجرای گم‌شدن پوتین خود در جریان عملیات خیبر پرداخته که به مناسبت ایام نوروز منتشر می‌شود: دو سه روز از عملیات خیبر در جزیره مجنون گذشته بود. منطقه عملیاتی خیبر وسط آب و نیزار بود. سنگرهایمان را در حاشیه جاده‌های خاکی موجود، بناکرده بودیم. هنوز آفتاب‌نزده بود که برای انجام کاری از سنگر خودمان به سنگر اطلاعات عملیات رفتم. سنگر، وسط یک زمین مسطح نیم‌دایره بود. کارم که تمام شد، وضو گرفتم و کنار سنگر نماز صبحم را خواندم. سلام نماز را که دادم، هرچه به اطراف که نگاه کردم، پوتین‌هایم نبود. عه! پس پوتینام کو! آیا افتاده توی آب؟ نکنه کسی باهام شوخی کرده، اونا رو برداشته. هرچه دنبال پوتین هایم گشتم، پیدایشان نکردم. یکی دو ساعت بعد، سروکله حسن سرباز، معاون اطلاعاتی لشکر نجف اشرف سوار بر یک موتور تریل پیدا شد. پرسید: دنبال چیزی می‌گردی؟ آره پوتینام نیست. دنبالش گشتی؟ دوساعته دارم می‌گردم؛ اما انگار آب‌شده رفته توی زمین. گفت: یه پیشنهاد بهت بدم؟ گفتم: آره. گفت: بیا با موتور من برو معراج شهدا؛ یه جفت پوتین از پاهای یه شهید در بیار پات کن! گفتم: آخه این کار درست نیست. گفت: برای چی؟ شهید رو که با پوتین دفن نمی کنن. گفتم: معراج شهدا کجاست؟ گفت: برو تو جاده اصلی، دویست سیصد متر جلوتر، سمت چپ، بپیچ توی یه جاده فرعی. دو سه کیلومترم که توی اون جاده رفتی، به سنگر معراج شهدا می‌رسی. با پای‌برهنه سوار موتور شدم و حرکت کردم. کنار جاده فرعی، یک خاکریز هم احداث کرده بودند. پشت خاکریز تا چشم کار می‌کرد آب بود و نیزار. برای خودم آواز می‌خواندم و می‌رفتم که یک‌دفعه هواپیماهای دشمن در آسمان منطقه ظاهر شدند. خلبان یکی از هواپیماها که فکر کرده بود من آدم‌حسابی هستم، به سمت پایین شیرجه زد و بمب‌هایش را رها کرد. بلافاصله خودم را با موتور سینه خاکریز پرت کردم. به چند ثانیه نکشید که بمب‌ها چند متر آن‌طرف‌تر توی هور منفجر شد. سر و لباسم خیس و پر از لجن شد. زخمی نشدم؛ اما قیافه‌ام مثل موش آب‌کشیده شده بود! موتور هنوز روشن بود و چرخ عقبش می‌تابید! دوباره سوار شدم و حرکت کردم. چند دقیقه بعد به سنگر معراج رسیدم. پیکر حدود بیست شهید را در انتهای گودی یک سنگر تانک گذاشته بودند. همان‌طور که برایشان فاتحه می‌خواندم، نگاه خریدارانه ای هم به پوتین‌هایشان می‌انداختم. قد من از همه شهدا بلندتر بود. مطمئن بودم پوتین هیچ‌کدامشان اندازه پاهای من نمی‌شود. در شیب سنگر، پیکری چهارشانه، قدبلند، حدود سی‌ساله با لباس‌های خونی و دست‌های روی سینه، توجهم را جلب کرد. ته ریش زیبایی هم داشت. حدس زدم پوتین‌هایش اندازه‌ام باشد. پیش خودم گفتم این همینه که می‌خوام. پایین پایش نشستم و شروع کردم بند پوتین‌هایش را بازکنم. یکهو بلند شد؛ نشست و گفت: چی کار می‌کنی برادر؟ از ترس یک متر پریدم بالا و به‌صورت نشسته، عقب عقب رفتم. زانوهایم داشت می‌لرزید و می‌خواستم فرار کنم که خندید و گفت: نترس رزمنده شجاع! چرا پوتینای منو در می آری؟ گفتم: باور کن فکر کردم تو شهید شدی. گفت: بهت حق میدم. از بس صبح تا حالا پیکر شهدا رو توی قایق گذاشتم تا ببرن عقب، خودم شدم مثل جنازه. داشتم استراحت می‌کردم که تو اومدی، نذاشتی! ماجرای مفقود شدن پوتین‌هایم را که برایش تعریف کردم، گفت: همراه من بیا. همراهش رفتم. یک جفت پوتین از پای یکی از شهدای قدبلندی که من به آن توجه نکرده بودم درآورد. پوتین‌ها را به من داد و گفت: بپوش و برو؛ خدا به همرات. پوتین‌ها را پوشیدم و به مقر خودمان برگشتم. منبع: کاوسی، رمضانعلی، زبون دراز (مجموعه خاطرات طنز رزمندگان دفاع مقدس)، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، تهران ۱۴۰۲، صص ۶۹، ۷۰، ۷۱ 🕊شادی ارواح طیبه شهداء صلوات🌹 راه شهــــ🌹ــــیدان ادامه دارد...🕊🕊 ┄┅═✧☫☫✧═┅┄ 🌷@isaar_razavi 🌷@bonyad_shahid_khorasan_razavi
15.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️پشت پرده کامل ماجرای اخیر آقای صدیقی قضیه جعل امضاء چیست؟ 🔹️اگر برای شماهم علامت سوال‌هایی ایجاد شده، کلیپ را با دقت مشاهده کنید 📎 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ 📲http://eitaa.com/isaar_razavi 📲@bonyad_shahid_khorasan_razavi
روایت مستند و شفاف میثم نیلی از اتهام زنی ها به آیت الله صدیقی ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ 🌷@isaar_razavi 🌷@bonyad_shahid_khorasan_razavi
ایثـار رضـوی
♦️پشت پرده کامل ماجرای اخیر آقای صدیقی قضیه جعل امضاء چیست؟ 🔹️اگر برای شماهم علامت سوال‌هایی ایجا
در ماجرای امام جمعه تهران عرض کنم، بحث کاملا تسویه حساب میان امنیتی ها است که عملا سر از توییتر در آورده است و علی رغم اینکه ماجرا را می دانستند و خود امام جمعه با آن ها در میان گذاشت که رسیدگی کنند اما این موضوع توسط برخی امنیتی های پروژه ای وابسته به رجال سیاسی و برخی ارگان های فرهنگی به یکی از بی اعتمادساز ترین رویدادهای خبری در چند سال اخیر تبدیل شده است. متضرر اصلی این داستان نه امام جمعه محترم تهران است و نه امنیتی های پروژه ای، متضرر این داستان ها حاکمیت است که به راحتی و با حرکات عجیب سیاسی اعتماد عمومی را دست می دهد. ماجرای امام جمعه تهران باید شفاف برای افکار عمومی روشن شود تا ببینیم نقش ایشان در این ماجرای مشکوک به چه شکلی بوده است. ابوقاسم 📎 ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ 📲http://eitaa.com/isaar_razavi 📲@bonyad_shahid_khorasan_razavi