eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
485 دنبال‌کننده
312 عکس
82 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 بزم ننگين 🔰آشغال‌هاي ريخت و پاش مهماني را جارو كرده بودم ميخواستم از كنار در حياط به كوچه بريزيم. خسته بودم. جارو و خاك انداز در دست، همان جا روي پله جلو در نشستم تا استراحت كوتاهي كنم. 🔰سرم از سر و صدا پر بود. صداي ساز و آواز مثل پتكي در مغزم صدا مي‌كرد. رقص و پايكوبي تا آن موقع شب خسته شان نكرده بود. 🔰سرم را به در تكيه داده و روي پله نشسته بودم. از بيرون به جز صداي جغدي كه در خرابه مي‌خواند صداي ديگري نمي آمد، اما بر عكس داخل خانه غوغا بود و سر و صدا تا سر كوچه شنيده مي‌شد. 🔰صداي پايي نزديك و نزديك تر شد. با خود گفتم «خدايا، كيست كه اين موقع شب از كوچه پس كوچه‌هاي بغداد عبور مي‌كند». 🔸با ديدن من و شنيدن صداي از خانه گفت: كنيزك، صاحب اين خانه آزاد است يا ؟ 🔹-آزاد است. 🔸- راست مي‌گويي، اگر بنده وبد از خداي خود مي‌ترسيد. 🔰اين را گفت و رفت. امواج آرام چشم هايش انسان را به ساحل اميد مي‌برد، اما حرفي كه زد تن مرا لرزاند. در را بستم و به داخل آمدم. عده اي دور مجلس نشسته بودند و مي‌نوشيدند. قهقه‌هاي مستانه شان «گوش كر كن» بود. 🔹صاحب مجلس كه ارباب من بود گفت: چقدر دير كردي! 🔸- دم در با كسي صحبت مي‌كردم. 🔹- با چه كسي، آن هم اين موقع شب! 🔸- نمي دانم، مردي رهگذر و فرزانه بود (و جريان را همان طور كه اتفاق افتتاده بود تعريف كردم). 🔰بُشر لرزيد، حالش دگرگون شد و دوان دوان خود را به در خانه رساند. 🔸گفتم: آقا، او رفت. 🔹- از كدام طرف. 🔸- از اين طرف (و مسير را نشانش دادم). 🔰پا برهنه و دوان دوان به دنبال رهگذر رفت. (۱) وقتي به او رسيده بود به روي قدم هايش افتاده بود و اظهار شرمندگي كرده بود، در حالي كه اشك ندامت از چشمانش سرازير به علیه السلام قول داده بود كه ديگر مجالس به پا نكند.(۲) 📚 منبع ۱. به معناي پابرهنه است و علت اين كه او به اين نام مشهور شده بود اين است كه وي از آن شب به بعد تا آخر عمرش پابرهنه بود. ۲. منتهي الآمال، ج ۲، ص ۳۴۸. 🆔 @islam_history