💥در میان علما افرادی که زیاد استاد دیده اند و یا با یک استاد مدت زمان زیادی درس خوانده اند قدرت تفکر ندارند!
✍️استاد شهید #مطهری:
در ميان علما افرادى كه خيلى استاد ديده اند، من به اينها هيچ اعتقاد ندارم. به همين دليل اعتقاد ندارم كه خيلى استاد ديده اند، همان كه برايشان باعث افتخار است. مثلًا می گويند فلان كس سى سال به درس مرحوم نائينى رفته يا بيست و پنج سال متوالى درس آقا ضياء را ديده. عالمى كه سى سال يا بيست و پنج سال عمر يكسره درس اين استاد و آن استاد را ديده، او ديگر مجال فكر كردن براى خودش باقى نگذاشته؛ دائماً می گرفته، تمام نيرويش صرف گرفتن شده، ديگر چيزى نمانده براى آنكه با نيروى خودش به مطلبى برسد.
مغز انسان، درست حالت معده انسان را دارد. معده انسان بايد غذا را از بيرون به اندازه بگيرد و با ترشحاتى كه خودش روى غذا می كند آن را بسازد. و بايد معده اينقدر آزادى و جاى خالى داشته باشد كه به آسانى بتواند غذا را زير و رو كند، اسيد ها و شيرههايى را كه بايد، ترشح نمايد و بسازد. ولى معدهاى كه مرتب بر آن غذا تحميل مىكنند و تا آنجا كه جا دارد به آن غذا می دهند، ديگر فراغت، فرصت و امكان برايش پيدا نمی شود كه اين غذا را درست حركت بدهد و بسازد. آنوقت می بينيد اعمال گوارشى اختلال پيدا می كند و عمل جذب هم در رودهها درست انجام نمیگيرد.
مغز انسان هم قطعاً همين جور است. در تعليم و تربيت بايد مجال فكر كردن به دانش آموز داده بشود و او به فكر كردن ترغيب گردد.
ما در ميان استادهاى خودمان، آن استادهايى را می ديديم ابتكار دارند كه زياد معلم نديده بودند. آقاى بروجردى را اغلب ايراد می گرفتند كه كم استاد ديده، و از نظر ما حسنش همين بود كه خيلى استاد نديده بود. ايشان هم كم استاد نديده بود، ده دوازده سال استادهاى درجه اول ديده بود، هفت هشت سال نجف و سه چهار سال اصفهان استاد ديده بود. ولى نجفيها قبولش نمی كردند، می گفتند اين استاد كم ديده، مثلًا بايد سى سال استاد ديده باشد. و به همين دليل كه كمتر استاد ديده بود، ابتكارش از اغلب آن علما بيشتر بود، يعنى فكر می كرد. مسائلى كه مطرح كرده مسائلى است كه خودش فكر مىكرد، چون مجال فكر كردن داشت.
به هر حال خيال نمی كنم اين مسئله جاى ترديد باشد كه در آموزش و پرورش، هدف بايد رشد فكرى دادن به متعلّم و به جامعه باشد. تعليم دهنده و مربى هر كه هست (معلم است، استاد است، خطيب است، واعظ است) بايد كوشش كند كه [به متعلّم و متربّى] رشد فكرى يعنى قوّه تجزيه و تحليل بدهد، نه اينكه تمام همّش اين باشد كه دائم بياموزيد، فرا گيريد و حفظ كنيد. در اين صورت چيزى نخواهد شد. تعقل همان فكر كردن است، نيروى فكر كردن خود شخص است كه استنباط بكند، اجتهاد بكند، رد فرع بر اصل بكند.
📚تعلیم و تربیت در اسلام صفحه 19