eitaa logo
فلسفه سیاسی اسلامی
207 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
159 ویدیو
124 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اختتامیه اولین دوره سلسله کرسی های ترویجی «مدرسه انقلاب اسلامی» نکوداشت دهه فجر انقلاب اسلامی ایران با ارائه اساتید 🎙حجت الاسلام و المسلمین استاد نجف لک زایی رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 🎙حجت الاسلام و المسلمین دکتر سیدکاظم سیدباقری رئیس انجمن مطالعات سیاسی حوزه 🎙دکتر علی اکبری معلم مدیر گروه علوم سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی 🎙دکتر محمد اسماعیل نباتیان رئیس مرکز اطلاعات عالی انقلاب اسلامی دانشگاه تهران لینک ورود به جلسه 🌐 http://dte.bz/cptconf 📆 زمان: چهارشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۱۰، ساعت ۱۰ تا ۱۲ مکان: قم، پردیسان، انتهای بلوار دانشگاه، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، طبقه دوم، تالار سردار سلیمانی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی @cpt_isca 🌍🇮🇷
نشست علمی «تحلیل بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی از منظر فلسفه سیاسی اسلامی» 🔹چهارشنبه 10 اسفند ۱۴۰۱ 🔸ساعت 19 پخش مجازی از: 🌐 http://hekmateislami.com/live @hekmateislami
✳️نسبت کتاب «چیستی و نحوه وجود فرهنگ» با گفتمان «امتداد حکمت» ▫️مقدمه گفتمان «امتداد حکمت»، مطالبه رهبرمعظم انقلاب، آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) از اهالی فلسفه، به معنای امتدادیابی مفاهیم فلسفی در ساحات اجتماعی و سیاسی است. این گفتمان، دغدغه خروج فلسفه از عالم انتزاع و جریان در عالم عینیت را دارد. به گونه ای که بتوان امور انسانیِ اجتماعی و سیاسی را با پشتیبانی مفاهیم فلسفی تحلیل و تبیین نمود. کتاب «چیستی و نحوه وجود فرهنگ» اثر استاد یزدان پناه(دام عزه)، اثری فاخر و متین است. این اثر، با دغدغه انضمام فلسفه به امر عینی اجتماعی به نام «فرهنگ» تدوین گردیده است. پیرامون این اثر و نسبت آن با گفتمان امتداد حکمت، نکته ای قابل ذکر است که تقدیم می شود. ▫️پرسش پرواضح است که تحقیق فلسفی، بلکه هر تحقیق علمی دیگری، با پرسش آغاز می‌‌شود. عمق و مقیاس و دامنه پرسش در کیفیت پاسخ تأثیرگذار است. همانطور که از این کتاب هویداست، براساس سنت فلسفه اسلامی، به دو پرسش توجه کرده: «این شیءچیست؟» و «این شیء، از چه نحوه هستی برخوردار است؟». آنچه که در این مقام طرح می کنم این سخن است که؛ آیا این دو پرسش میتوانند، پژوهش فلسفی پیرامون فرهنگ را به گونه ای رقم بزنند که، ذیل گفتمان امتداد حکمت قرار بگیرد؟ و یا به عبارت دیگر، آیا این دو پرسش، توان آن را دارند که، فلسفه فرهنگ استاد یزدان پناه را منضمّ به عینیت سازند؟ 🔹پاسخی که به نظر میرسد این است که، این دو پرسش توان امتداد بخشی را دارا نیستند و فلسفه فرهنگ، ممتدّ به ساحت اجتماع نمی گردد. توضیح مطلب اینکه: همانطور که در کتاب اشاره شده، دغدغه اصلی از پرسش چیستی، «ذات یابی فرهنگ» است. ذات یابی فرهنگ، سبب می گردد که فیلسوف فرهنگ، در سطحی عمیقتر از لایه های عرفی، دانشی، به تبیین فرهنگ بپردازد، اما سبب نمی گردد که، آنچه او از این ذات یابی اندوخته، به عینیت راه داشته باشد. زیرا، «امر عینی فرهنگ» دارای مختصات و ویژگیهایی است که در «فرهنگِ فلسفی شده» موجود نیست. یا به عبارت دیگر، فرهنگ در عینیت، «کلّ مرکّب» است و فرهنگ در ذهنیت، «کلّی». و فیلسوف «کلی نگر»، آن «کلِّ مرکّب» را تبدیل به چند مفهوم کلی مجرد و منتزع از همدیگر می سازد. پس، نمی تواند ربط میان اجزاء و ترکیب حقیقی میان اجزاء فرهنگ را ملاحظه کند. در حالیکه، ربط اجزاء در یک کل، ربط حقیقی است و قوام بخش تمامیت «کل» است. و در عین حال که، فرهنگ بسان هر امر عینی دیگری، «متغیِّر» نیز است، و دارای «صیرورت» و «تحول» است، فیلسوف کلی نگر، هیچ گاه نمی تواند در ذات یابی فرهنگ، تغییر و صیرورت آن را ملاحظه نماید، در حالیکه، فرهنگ یک امر متغیر و صیرورت بردار است. پس، چه باید کرد؟ آیا باید از تحلیل فلسفی موضوعات دست برداشت؟ 🔹پاسخی که به ذهن می رسد این است که؛ فلسفه، فلسفه است و باید تحلیل نظری و کلی کند، اما همانطور که گفته شد، «پرسش فلسفی» بسیار مهم است. پرسشی که، دامنه تحلیل فیلسوف را در ذوات اشیاء برده و ذهن فیلسوف را در شکاف میان عین و ذهن قرار میدهد، قطعاً نمی تواند امتداد بخش باشد. اما ممکن است، پرسش فلسفی را به گونه ای دیگر رقم زد که هم متضمن «درک حقیقت شیء» باشد و هم زمینه «امتداد» تحلیل فلسفی در عینیت را فراهم سازد. ---------------------------- پ.ن: پژوهشگران فلسفه صدرایی باید به استدلال بسیار متین ملاصدرا در اثبات «اصالت وجود» توجه داشته باشند که، «ماهیت» مثار کثرت است و نمی‌تواند «وحدت و اتحاد» را توضیح دهد. این استدلال می بایست تبدیل به منطق گردیده و «منطق وجودی» را بنا می کرد، اما چنین نشد و فلسفه ملاصدرا نیز در حوزه منطق، در آستانه «منطق ماهیت» ایستاد. @monir_ol_din
🔸به نقل از سایت انتخاب، سیدجواد طباطبایی، دیشب در سن ۷۷ سالگی در بیمارستانی در لس‌آنجلس درگذشت.
برنامه های روز دوم کنگره جهانی فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی @islamicpp
🎧 متن کامل پیام آیت الله العظمی جوادی آملی به همایش ملی عرفان اهل بیتی: 🔵 اهمیّت علم انسان شناسی مورد غفلت قرار گرفته است/ ناقدان در فراگیری، بررسی و کارآمدی علوم، هوشیارانه عمل کنند ⬅️ مستحضرید که وسعت علم به وسعت معلوم است از یک نظر و به سعه دیدگاه عالم است از نظر دیگر. معلوم در ساختار الهی هیچ کمبودی ندارد یعنی از بالاترین نقطه آسمان تا دورترین و پایین ترین نقطه زمین سفره معلوم است. چیزی در صحنه خلقت نیست که فراگیری از آن ممنوع باشد یا انسان نتواند؛ اگر کسی نتواند بیندیشد یا درست بیندیشد یا اندیشه اش را به کار ببرد، نقص خود او و ضعف خود اوست. ⬅️ علوم انسانی، مسئله اقتصاد و تجارت و امثال ذلک جزء علوم فرعی است؛ اما اصلی ترین علوم انسانی، انسان شناسی است که مورد غفلت است که آیا انسان که می میرد مثل درختی است که بعد از عمری سبز بودن می خشکد و هیزم می شود و دیگر هیچ یا مانند مرغی است که در قفس بود و مرگ عبارت از باز شدن قفس و آزاد شدن انسان است؟ اصلاً بشر امروز به این فکر نیست که بعداً چه خواهد شد! ⬅️ ترجیع بند علوم این است که ما یادمان نرود که علم هر چه دارد از معلوم است اولاً و معلوم مثلث است ثانیاً و اگر پیشرفت های علوم مادی به انسان آن جرأت را داد که این مثلث را مثله کند ثالثاً این مثله به درد سردخانه می خورد نه به درد حوزه و نه به درد دانشگاه رابعاً؛ معلومی که سخن نگوید و هدایت نکند، به درد سردخانه می خورد. ⬅️ معلوم مرده علم مرده تحویل می دهد و علم مرده، عالم را زنده نمی کند؛ دیگر نمی توان گفت که علما زنده اند و جزء زنده های جوامع بشری اند. ⬅️ آنچه در بیانات نورانی ائمه(علیهم السلام) هست طبقه بندی شده است؛ آن طبقه زیرینش این است که ما باید چیزهایی یاد بگیریم که مشکل روزانه ما را حل کند؛ فرمود: «مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً ثُمَّ افْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللَّه‏»؛ ملتی که زمین دارد آب دارد خاک کافی دارد، مع ذلک نیازمند به دیگری باشد فقیر داشته باشد مشکل اقتصادی داشته باشد، این ملت را خدا از رحمت خود دور کند. ⬅️ ناقدان هم در فراگیری علوم باید هشیارانه عمل کنند هم در بررسی و کارآمدی علوم. ناقدان باید بدانند که چه علمی برای بشر کنونی لازم است اولاً، چگونه باید این علم را به جامعه منتقل کرد ثانیاً و سطح جامعه را بالا آورد ثالثاً که جامعه فرهیخته داشته باشیم. ⬅️ اگر می گویند نقد کنید یعنی نصیحت کنید، نصیحت، گفتن و نوشتن و اعتراض نیست، اینها لوازم نصیحت است. آن سوزن خیاطی را می گویند منصحه و آن خیاط را می گویند ناصح. اگر گفتند شما مسئولین تان را نصیحت کنید یعنی جامه ای ببافید که به قدّ نظام جمهوری اسلامی بخورد که هم آبروی او محفوظ باشد هم آبروی دیگران، وگرنه انتقاد کردن، به معنای نصیحت مسلمین و نصیحت ائمه مسلمین نیست، بلکه جامه دوختن، آبرو حفظ کردن، نظام را نگه داشتن، ناصح بودن و با منصحه کار کردن، نصیحت است که امیدواریم هیئت نقد، به این نکته دقیق هم عنایت کنند. 🌸 کانال نخگبانی و متفاوت مطالعات "فلسفه سیاسی و انقلاب اسلامی" با حضور بیش از ۴۶۰ عضو فرهیخته، با پاسخ به سوالات و شبهات در حوزه انقلاب اسلامی، کلیپها و مستندهای کوتاه، اخبار و صوت و گزارش کرسیها و همایشها، معرفی آثار و انتشار یادداشتها و مطالب متنوع دیگر در رابطه با انقلاب اسلامی و فلسفه سیاسی، و مصاحبه های اختصاصی با کارشناسان در پیام رسان ایتا👇: 🆔 @mirkhalili
آیت‌الله جوادی آملی در پیامی به کنگره فارابی بیان کرد (۱): علامه طباطبایی فارابی را عصاره ابن‌سینا و ملاصدرا می‌دانست آیت الله جوادی آملی در پیامی به نخستین کنگره جهانی «فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی» تأکید کرد: خداوند علامه طباطبایی را غرق رحمت کند که درباره فارابی، تعبیر بلیغی داشت و می‌گفتند مرحوم بوعلی و صدرالمتألهین با همه بلندی‌شان در مقام عقل و فکر که جمع شوند عصاره آن‌ها فارابی است. به گزارش خبرنگار ایکنا، حضرت آیت‌الله جوادی آملی، امروز چهارشنبه ۱۰ اسفندماه در پیامی تصویری برای کنگره فارابی، سخنانی مطرح کرد که در ادامه متن سخنان ایشان را می‌خوانید؛ مقدم شما اساتید بزرگوار و محققان عالی‌مقام را گرامی می‌دارم. سعی بلیغ شما درباره بزرگداشت ابونصر فارابی مقبول پروردگار باشد. ایران اسلامی که سربلند و نیکواختر است با همت‌بلندانی که داشته، همیشه بالنده است و شایسته است شما مقام علمی قدما را حفظ کرده و آنچه در درون شماست را شکوفا کنید. امید است چنین کنگره‌ای تکرار شود تا همه زوایای علمی این حکیم بزرگ اسلامی، بیش از پیش شناخته و ترویج شود. قدمی که جناب فارابی در بخش‌های علمی برمی‌دارد این است که از یکتایی خدا به یگانگی او پی برد چون اصرار روایات دینی این است که خدا را به خدایی بشناسید چون از خدا به خدا پی بردن بهترین راه است. شیوه اثبات توحید توسط فارابی  فارابی توحید الهی را از معرفت خدا شروع کرد و به وحدت خداوند رسید. در سوره مبارکه انبیا آمده است «لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا ۚ فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ؛ اگر در آسمان و زمین غیر از خدای یکتا خدایانی وجود داشت همانا خلل و فساد در آسمان و زمین راه می‌یافت، پس (از نظم ثابت عالم) بدانید که پادشاه ملک وجود خدای یکتاست و از توصیف و اوهام مشرکان پاک و منزه است» (انبیا/۲۲) این آیه درباره توحیدِ الوهیت و نازل‌تر از مراحل دیگری است که در قرآن کریم آمده است. هستیِ صرف، تعددپذیر نیست بلکه هستی‌های معدود تعددپذیر هستند. این برهان توحیدی فارابی که از احد بودن به واحد بودن می‌رسد برهانی ممتاز است. بیان نورانی علی بن ابیطالب(ع) در توحید حق نیز این است که چون خداوند ازلی است بنابراین نامحدود است و نامحدود، غیر نمی‌پذیرد. خداوند علامه طباطبایی را غرق رحمت کند که درباره فارابی، تعبیر بلیغی داشت و می‌گفتند مرحوم بوعلی و صدرالمتألهین با همه بلندی‌شان در مقام عقل و فکر که جمع شوند عصاره آن‌ها فارابی است. مطلب دیگر درباره فارابی، شرح صدر است. شرح صدر، کثیر را به وحدت بازمی‌گرداند و تفرقه را دور می‌کند. فارابی فاصله تاریخی فراوانی نسبت به افلاطون و فلوطین و ارسطو داشت اما با شرح صدری که داشت بین آرای افلاطون و ارسطو جمع کرد و کثرت نظر را به وحدت بازگرداند و جمع بین علم حصولی و حضوری، برهان و عرفان و نگاه و دیدن را ایجاد کرد. اینکار فارابی باعث شد که نه تنها معلم ثانی در تعلیم علم شود بلکه معلم اول در حوزه‌های اسلامی باشد. @islamicpp
آیت‌الله جوادی آملی در پیامی به کنگره فارابی بیان کرد (۲): جامعیت فارابی فارابی در جمع بین حرف‌های برهانی ارسطو و عرفانی افلاطون، جمع سالم کرد نه جمع مکسر. این جامعیتی می‌طلبد که با شهود همراه باشد. مطلب دیگری که جناب فارابی آورد این بود که فرمود انسان تا خودش آزاد نباشد نمی‌تواند دولت و ملت را آزاد کند. آزادی انسان در این است که عقل حکومت کند نه وهم و خیال. حضرت علی(ع) می‌فرمایند عقل که به اسارت هوس در بیاید دچار بی‌بند و باری می‌شود بنابراین نباید وارد وادی خیال شود بلکه باید تهذیب داشته باشد و چنین عقلی می‌تواند جامعه را هر بی بند و باری آزاد کند. فرمایش فارابی این است که این عقل تا می‌تواند باید خیال و وهم را تربیت کند تا خدمتگزار و شاگرد او باشند. فارابی می‌گوید عاقل مادامی که بیدار است جلوی وهم و خیال را می‌گیرد. چون اگر عقل بخوابد، آزادی انسان آزادی مطلوب نیست و اگر عقل بیدار باشد آزادی مقبول و معقول شکل می‌گیرد. نکته دیگر اینکه کار عقل عملی، عمل و کار عقل نظری، ادراک است و فلسفه به معنای جامع همه این قسمت‌ها، بود و نبود و باید و نباید را در بر دارد. کتاب‌های فلاسفه ما تا نوشته‌های مرحوم حکیم سبزواری شامل منطقیات، طبیعیات، ریاضیات، الهیات و اخلاقیات است ولی برخی فیلسوفان همه این موارد را ندارند و برای مثال منظومه حکیم سبزواری ریاضیات ندارد و شفای مرحوم بوعلی ریاضیات دارد ولی اخلاقیات ندارد. همه این بخش‌ها بر عهده عقل نظری و عمل با عقل عملی است اما فارابی همه این موارد را در منظومه خود دارد یعنی هم در عقل نظری و هم عقلی قوی و غنی بود. دیدگاه فارابی درباره عقل و آزادی فارابی می‌گوید آزادی ناروا، محصول خوابیدن عقل است و وقتی عقل بخوابد خیال فعالیت می‌کند و نشانه آن هم خواب‌های پراکنده انسان است. جناب فارابی در منطق هم زیاد کار کرده است. ابن سینا از افلاطون با جلال و شکوه نام نمی‌برد اما از فارابی اینچنین نام می‌برد. بنده مدتی شفای بوعلی را تدریس کردم. در قسمت مغالطه می‌گوید مقام علمی جناب ارسطو محفوظ است اما افلاطون مایه علمی زیادی در عرصه منطق ندارد و اگر مقداری مطالب علمی از وی رسیده خام هستند. وی می‌گوید اگر افلاطون چیزی آورده باشد در اخلاقیات است اما رهاورد عمیق پخته و علمی در منطق از وی سراغ نداریم اما در صفحه ۱۱۳ و ۱۱۴ همان جلد می‌فرماید آنها که در صدد فراگیری و مطالعه عمیق هستند به آنچه ارسطو اعلام کرده است توجه داشته باشند چون نمی‌توان از گفته‌های وی چیزی کم کرد یا بر آن افزود. اقدام دیگر فارابی این است که برای عقل حجیت قائل است و چون عقل آزاد است بنابراین جهل علمی و عملی نمی‌پذیرد و لذا فرمانروای اندیشه است. اگر عقل در خواب باشد یا انسان به خواب باشد خیال‌پردازی شروع می‌شود. قرآن کریم نیز از عقل با جلال و شکوه یاد می‌کند و منظور عقلی است که مقدمات خیالی نداشته باشد. پائین‌ترین عقل که مورد قبول است عقل ریاضی است چون سطح ابتدایی عقل است اما بالاترین عقل همان عقل فلسفی است. قرآن کریم در آیه ۱۶۵ سوره مبارکه نساء می‌فرماید: «رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا؛ رسولانی را فرستاد که (نیکان را) بشارت دهند و (بدان را) بترسانند تا آنکه پس از فرستادن رسولان، مردم را بر خدا حجّتی نباشد، و خدا همیشه مقتدر و کارش بر وفق حکمت است» خدا می‌گوید انبیا را فرستادیم تا بشر بعد از مرگ علیه من استدلال نکند و نگوید چرا برای ما راهنما نفرستادی. اگر انسان نمی‌تواند به مقام امامت برسد اما شاگرد آنها که می‌تواند باشد چون عقل می‌‌تواند علیه خدا هم استدلال کند. فارابی شاگرد این مکتب است که می‌گوید عقل که بخوابد خیال حکمرانی می‌کند. بنابراین طلاب و اساتید حوزه و دانشگاه باید این حرف‌های فارابی را در نظر داشته باشند. مجدداً از مسئولان این کنگره تشکر و قدرشناسی می‌کنم و از ذات الهی مسئلت می‌کنیم مسئولان ما را در سایه ولی خود حفظ و این ایران عزیز اسلامی را تا ظهور صاحب آن از هر گزندی محافظت کند. @islamicpp
نجمه کیخا مدرس دانشگاه شهید بهشتی با طرح این سؤال که آیا فارابی تنوع و تکثر را می‌پذیرد؟ بیان کرد: این بحث از وجوه مختلف مورد بررسی است. آیا اندیشه‌های فارابی ظرفیت پرداختن به مسایل متکثر امروزی، فراهم ساختن نظریه بنیادی جهانشمول و ... دارد؟ اینکه فردی تکثر را بپذیرد یا آن ارزشمند می‌داند تفاوت است فارابی چگونه است؟ او با بیان اینکه فارابی در بحث برتری عقل بر شرع و سایر مباحثش در کتاب الحروف نشان می‌دهد در اندیشه او چنین ظرفیتی هست افزود: او یکی از نوآوری هایش در فلسفه این است که بین وجود و موجود تمایز قایل است. ما وقتی به تمایز قایل نیستیم در دام کثرت می‌افتیم اما با این تمایز اصل هستی مورد مطالعه قرار می‌گیرد. کیخا گفت: ما به جای اینکه در مسایل اجتماعی از تفرق آن صحبت کنیم می‌توانیم از نقاط اشتراک صحبت کنیم. طرح این بحث در اندیشه فارابی خودش یک نکته مهم در بحث طرح نظری است. او با بیان اینکه تشابه بین شهر و نظام هستی در اندیشه فارابی مطرح است ادامه داد: او می‌گوید همان طور که خدا در همه اجزای جهان نظم برقرار کرده و با همه پراکندگی در نهایت تبدیل به شی واحد می‌شوند بر مدیر شهر هم واجب است چنین کند و عادات اختیاری مردم را پرورش دهد و در نهایت یکپارچگی را با وجود تنوع از راه همیاری تضمین کند. به گفته این مدرس دانشگاه، او عالم سیاسی را آینه ای از عالم هستی می‌داند و می‌گوید همانطور که خدا عالم را اینگونه اداره می‌کند می‌توان از آن الگو گرفت و این شیوه را در عالم سیاسی هم استفاده کرد. در عالم انسانی نیز همین روش می‌تواند اجرا شود. او عنوان کرد: فارابی از دین مشترک سخن می‌گوید که می‌توا
برنامه اختتامیه کنگره جهانی فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی @islamicpp