نابینائی در شب تاریک چراغی در دست و سبوئی بر دوش در راهی می رفت. فضولی به وی رسید و گفت:
ای نادان! روز و شب پیش تو یکسانست و روشنی و تاریکی در چشم تو برابر، این چراغ را فایده چیست؟
نابینا بخندید و گفت: این چراغ نه از بهر خود است، از برای چون تو کوردلان بی خرد است، تا به من پهلو نزنند و سبوی مرا نشکنند.
#مجله_ادبی_ایسنا
🆔 @isna_golestan
🔹صد پیر از پیران در تصوف سخن گفتهاند؛
اولی همان را گفت که آخری فرمود!
معنی یکی بود و فقط عبارات مختلف بود
و حرف همه این بود که؛
"التصوف ترک التکلف"
و هیچ تکلفی تو را بیشتر و بدتر از تویی تو نیست!
چون به خویشتن مشغولگشتی از وی باز ماندی.
#ابوسعيد_ابوالخير
#مجله_ادبی_ایسنا
🆔 @isna_golestan
🔹کودکان را از مکتب به بیابان برده بودند، عابری پرسید برای چه این کودکان را آوردهاید؟
گفتند از برای دل پاک ایشان تا مگر دعای آنها کارگر بیفتد و باران بیاید...
عابر گفت اگر دعای کودکان کارگر بودی یک معلم و یک مکتب در جهان نماندی ...!!
#عبید_زاکانی
#مجله_ادبی_ایسنا
🆔 @isna_golestan
🔹گفت: دوش، در سجده چشم من خواب شد، خداوند را دیدم.
گفت: یا اباالفیض! خلق را بیافریدم بر ده جُزو شدند. دنیا بر ایشان عرضه کردم، و نُه جزو از آن ده جزو روی به دنیا نهادند. یک جزو ماند؛ آن یک جزو نیز بر ده جزو شدند.
بهشت را بر ایشان عرضه کردم و نُه جزو روی به بهشت نهادند، یک جزو بماند؛ آن یک جزو نیز ده جزو شدند.
دوزخ پیش ایشان آوردم همه برمیدند و پراکنده شدند از بیم دوزخ؛ پس یک جزو ماند که نه به دنیا فریفته شدند و نه به بهشت میل کردند و نه از دوزخ بترسیدند.
گفتم: بندگان من! به دنیا نگاه نکردید، و به بهشت میل نکردید، و از دوزخ نترسیدید، چه می طلبید؟ همه سر بر آوردند و گفتند : 《انتَ تَعلَمُ ما نُرید》یعنی تو می دانی که ما چه می خواهیم.
هر که به نهایت معرفت رسید نشانِ او آن بُوَد که چون بُوَد چنانکه بود آنجا که بود، همچنان بُوَد که پیش از آن که بود.
آرزو آن است که پیش از آنکه بمیرم، اگر همه یک لحظه بُوَد، او را بدانم. هر که را خواند نه به علت خواند، و هر که را، راند نه به علت راند.
قدم زدم در توحید و تفرید و تجرید و تایید و تشدید برفتم، از این همه جز گمانی به چنگ نیاوردم.
#تذکره_الاولیاء
#مجله_ادبی_ایسنا
🆔 @isna_golestan
🔹و گفت: مؤمن را همه جایگاهها مسجد بود
روزها همه آدینه و ماهها همه رمضان.
🔸ذکر شیخ ابوالحسن خرقانی "رحمة الله علیه"
📚تذکرة الاولیاء
#مجله_ادبی_ایسنا
🆔 @isna_golestan
🔹و خداوند فرمود :
«نور تنها نزد من است»
و تا هنگامی که آدمی بجای نور
نان میخورد گرسنه است
🔸خوشا انکس که به مقامی رسد
که فقط "نور بود و نور بود و نور"....
📚 استاد ابراهیمی دینانی
#مجله_ادبی_ایسنا
🆔 @isna_golestan
🔹وَتَبَسَّمَتْ فَبَدَا هِلالٌ لامعٌ
لو شَافَهُ أهْلُ الصِّيامِ لَعَيَّدُوا
🔸خندید پس آنگاه هلالی درخشان پدیدار شد
که اگر روزهداران آن را دیده بودند، عید را جشن میگرفتند.
#عربیات
#مجله_ادبی_ایسنا
🆔 @isna_golestan
🔹عابدی از خانقاه به مدرسه آمد؛
گفتند چرا؟
گفت: «آنجا همه در پی نجات خویشاند،
اینجا در پی نجات خلق.»
🔸فلسفهٔ سعدی در همین چند سطر خلاصه است؛ در همین هجرتِ مردی از خلوتِ خانقاه به غوغای مدرسه.
آنجا (خانقاه)، هر که بود، به نجاتِ خویش مشغول بود؛
اینجا، مردانِ علم، به نجاتِ خلق.
#مجله_ادبی_ایسنا
🆔 @isna_golestan
🔹«بخشیدهام، شما هم اگر بخواهید میتوانید ببخشید؛ آدم زمین نیست که بتواند بار همه این تلخیها را به دوش بکشد.»
✍️ نیمهی تاریک ماه؛ هوشنگ گلشیری
#مجله_ادبی_ایسنا
🆔 @isna_golestan
🔹عليك أن تبني في نفسك شخصا
لا يحتاج في اليوم الصعب إلى ملجأ
🔸باید در خودت، یک گوشهای از وجودت،
آدمی ساخته باشی که در روزهای سخت،
نیازی به پناه بردن به هیچکجا
و هیچکس نداشته باشد....
#مجله_ادبی_ایسنا
🆔 @isna_golestan
🔹گفت: غریب آن بود که
در هفت آسمان و زمین
هیچ با وی یک تار مویی نبود.
و من نگویم که غریبم؛
من آنم که با زمانه نسازم
و زمانه با من نسازد.
🔸ذکر شیخ ابوالحسن خرقانی
#مجله_ادبی_ایسنا
🆔 @isna_golestan
🔹هر که شاخه را گرفت،
شکست و فرو افتاد
و هر که درخت را گرفت،
همه شاخه، آن اوست
#شمس_تبریزی
#یا_حسین
#مجله_ادبی_ایسنا
🆔 @isna_golestan