میخوام بنویسم . .
از لحظاتی که اومدم کمرِ همت رو بستم که بیام واسه امام رضا جآنم، واسه ی لبخندش یک کار کوچیک انجام بدم.
ولی نشد . .
نتونستم و شرمنده شدم .
شرمنده امام رضا و بعد بچه ها !
بچه هایی که روی من حساب باز کرده بودند . .
خواستم بگم این کوچیکترین کاری بود که میتونستم واسشون بکنم .
از طریق رسانه بیام جلو ((:
میدونم خیلی خوب نشده ولی خب ؛)
https://aparat.com/v/chjPB
خودمم خیلی دلم میخواست یدونه از اون نامه ها از طرف بابا رضا پیش خودم میداشتم ولی خوشحالم که عکسشو دارم ((:🥹
#مؤسسهفرهنگیاسراء
#بینهایتشو
#قم
#گزارشی