مهشکن🇵🇸🇮🇷
🌱بسم الله الرحمن الرحیم🌱 ✨سراپا اگر زرد و پژمردهایم... (تجربهای از تبلیغ چهره به چهره، بخش اول)
🌱بسم الله الرحمن الرحیم🌱
✨ولی دل به پاییز نسپردهایم!✌️
(تجربهای از تبلیغ چهره به چهره، بخش دوم)
✍️ش. شیردشتزاده
و بعد هردو از وضعیت کشف حجاب و پوششهای ناجور در میدان گله کردند. گفتند همینطوری از اینهمه آزادی و برخورد نکردن با کشف حجاب ناراضیاند و نگران نوههاشان هستند؛ تازه آقای پزشکیان بیاید و حجاب را آزاد کند که دیگر هیچی!
کمی از آقای جلیلی گفتیم و خدا را شکر رایشان برگشت به آقای جلیلی.
با یک خانواده دیگر هم حرف زدیم؛ دوتا خانم و یک دختر کلاس هفتمی. گفتند رای ندادهاند. دختر نوجوان گفت رای اثر ندارد؛ مادرش هم باز به هشتاد و هشت گریز زد و گفت رای فایده ندارد؛ گفت از اتفاقاتی که سر ماجرای مهسا امینی افتاد ناراحت است؛ گفت چرا دختر مردم را بخاطر حجاب کتک میزنند(!) و اینها. دلم میخواست به همهی دخترهای بیحجابی که رسما با تیشرت و دامن و بدون روسریای که حتی دور گردنشان باشد، در همین میدان امام میچرخیدند اشاره کنم و بگویم اینهمه دختر بیحجاب را کی کتک میزند؟ پلیس هم آنجا ایستاده و اینها بدون ترس دارند راستراست جلوی پلیس راه میروند!
این را هم اضافه کرد که ممکن است دور دوم به پزشکیان رای بدهد چون شنیده آدم روشنفکری ست و کمی حجاب را آزادتر میکند.
گفتم: یکی از نامزدها گفته «حجاب مسئله فرهنگیه و راه حلش هم فرهنگیه؛ نه امنیتی.»؛ فکر میکنید کدوم یکی از نامزدها اینو گفته؟
گفت: آقای پزشکیان؟
گفتم: نه، آقای جلیلی!
دهانشان باز ماند. فکر میکردند آقای جلیلی آدم بستهای باشد. باز هم کمی درباره تفاوتهای پزشکیان و جلیلی حرف زدیم و درباره پزشکیان مردد شدند؛ بنزین بیست و پنج هزارتومانی هم تیر خلاص بود!
و چقدر احساس همدلی کردیم با مردم وقتی که میدیدیم دردمان یکی ست؛ دردمان ایران است، حتی اگر ظاهراً شبیه هم نباشیم. وقتی که بدون دعوا، با مهربانی تمام با هم صحبت میکردیم و هم را تایید میکردیم. و میدیدیم که مردم واقعا نیاز دارند کسی پای حرفشان بنشیند، آنان را بشنود، همدلی کند، آن وقت معلوم میشود که با نظام سر جنگ ندارند. فقط دلخورند و باید ازشان دلجویی کرد. همان خانم گفت با این که همسرش نخبه بوده، از ایران نرفتهاند که بمانند و علمشان را خرج ایرانشان کنند.
با یک خانواده هم صحبت کردیم که مسافر بودند و اهل تربت حیدریه. پدر خانواده راننده ماشین سنگین بود و بار اصفهان داشت؛ آمده بودند سری به اصفهان بزنند. به پزشکیان رای داده بودند و گفتند همه همسایههایشان و فامیلشان در تربت حیدریه به پزشکیان رای دادهاند. پرسیدیم چرا؟ گفتند: چون شنیدیم خوبه!
از نظر آقای پزشکیان درباره قیمت آزاد بنزین گفتیم و این که طرفدار اقتصاد آزاد است و افزایش قیمت انرژی. چشمان پدر خانواده گرد شد و برق از سرش پرید. انگار تازه فهمیده بود چه بازیای خورده. مادر خانواده هم وا رفت؛ بنده خدا غمگین و مستاصل گفت: وای... چرا بهش رای دادیم؟ ما ناآگاهانه رای دادیم...
کیف کردم از این که یک بانوی ساکن یک شهرستان نزدیک به مرز و مادر سه تا بچه، انقدر خودش را دربرابر جامعه مسئول میداند و انقدر نسبت به رایاش حساس است. پدر خانواده پرسید: راستی نتیجه انتخابات چی شد؟ ما مسافرت بودیم نفهمیدیم.
گفتیم به دور دوم کشیده شده و بین آقای پزشکیان و آقای جلیلی ست و جمعه انتخابات است. وقتی از نظر آقای پزشکیان درباره عدم برخورد با بیحجابی گفتیم، آه از نهادشان بلند شد. گفتند ما همین الان هم خیلی ناراحت شدیم از دیدن این وضع بیحجابی در اصفهان، قبل از آمدن شما هم داشتیم حرص میخوردیم از این وضعیت. دیگر به پزشکیان رای نمیدهیم.
از آقای جلیلی پرسیدند و ما آقای جلیلی را معرفی کردیم. تصمیم گرفته بودند دور بعد به جلیلی رای دهند و به دوستان و فامیل و همسایگان هم بگویند به جلیلی رای بدهند. گفتیم شب مناظره است و پدر خانواده گفت حتما با تلوبیون مناظره را دنبال میکنیم. چقدر دیدن این آدمهای دغدغهمند ما را امیدوار میکند به آینده!
جلوی بازار قیصریه شلوغ بود و صدای صحبتی از پشت میکروفون میآمد؛ بعد هم همهمه شد و انگار دعوا بالا گرفت. جلو رفتیم و دیدیم بچههای بسیج دانشگاه خودمان تریبون آزاد گذاشتهاند. از یکی از خانمهایی که عقبتر ایستاده بود پرسیدیم: دعوا سر چیه؟
خندید و گفت: سر همین که روی سر من و شماست!
عقبتر از جمعیتی که دور تریبون جمع شده بودند، همسر همان خانم و چند مرد دیگر ایستاده بودند. به چهرهی آفتابسوخته و لباسهایشان میآمد از قشر کارگر باشند. داشتند حرص میخوردند و بلند با هم حرف میزدند: میخوان با روسری ناموس مردم رای جمع کنن، بعدم میان هیچکاری نمیکنن، یه ذره هم از اقتصاد سر درنمیارن، فقط میخوان با این چیزا رای بیارن. بابا به خدا ما مشکلمون حجاب نیست...
#انتخابات #جلیلی #نه_به_دولت_سوم_روحانی
https://eitaa.com/istadegi
کاری به این ندارم که پزشکیان هم حل مشکل اقتصاد رو متوقف بر رابطه با امریکا میدونه و نمیفهمه میشه با بقیه کشورهای جهان رابطه داشت بدون برجام،
ولی دقت کردید چقدر بیادبانه ست؟
میگه «هر وقت وقتش تموم شد بگو من جوابشو بدم!»
چقدر بیادبانه...
امشب بیادبتر از دیشبه آقای پزشکیان
الان هم دوباره تحلیلهای شوهرعمهای شروع شد...
چرا گوشت گرونه؟
ببخشید آقای پزشکیان که گوشت گرونه!
یادتون باشه کسی که اعضای ستادش رو گردن نمیگیره، بعدا هیئت دولتش رو هم گردن نمیگیره.
#انتخابات
وقتی میبینه حریف نمیشه،
میگه جلیلی متوهمه، میگه جلیلی بیسواده...
بیشتر از این خودتو نشون نده آقای پزشکیان!
آقای پزشکیان متخصص قلبه؟
باشه!
خودش میگه من که متخصص قلبم توی کار متخصص اطفال دخالت نمیکنم،
اونوقت چرا اومده توی سیاست دخالت میکنه؟
علوم سیاسی خونده؟
اونی که علوم سیاسی خونده دقیقا آقای جلیلیه نه پزشکیان!!
این چه توهمیه که بعضی از پزشکها فکر میکنن چون پزشکن یعنی علامه دهرن؟
بعضیها... نه همه.