هدایت شده از کاروان عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ زُورُوا مَوْتَاکمْ فَإِنَّهُمْ یفْرَحُونَ بِزِیارَتِکمْ وَ لْیطْلُبِ الرَّجُلُ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ بَعْدَ مَا یدْعُو لَهُمَا
🔅 زیارت کنید مردگانتان را؛ زیرا آنها خوشحال می شوند به زیارت شما و مناسب است که بعد از دعا و طلب مغفرت بر آنها، از خداوند حاجت خود را بخواهید.
📚 غررالحکم و دررالكلم
🎋#شهید_جمهور
#رئیسی
#انتخابات
@karevaneshgh
هدایت شده از کاروان عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹وقتی امام رضا علیه السلام باغ خودشان و زمینهای اطرافش را می بخشد
🎋#شهید_جمهور
#امام_رضا_ع
#امام_زمان
#انتخابات
@karevaneshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹مداحی فرزندشهید«مالک رحمتی» استاندار تبریز
چه صوت سوزنده
پدری که مالک باشد پسر هم
سالک می شود.
🎋#شهید_جمهور
#جوانان_انقلابی
#انتخابات
#امام_زمان
@istadeh_tashahadat
25.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤲 شادی روح امام و شهداء
مخصوصا شهید خدمت و همراهان
و همه اموات صلوات
╭═━⊰✿•❀•✿⊱━═╮
🎋#شهید_جمهور
#جوانان_انقلابی
#انتخابات
#امام_زمان
@istadeh_tashahadat
╰═━⊰✿•❀•✿⊱━═╯
هدایت شده از کاروان عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️سلام امام زمانم
با چشمای خیسم... نامه مینویسم.....
سلام عشقم....
سلام عمرم.... محبوب من....
ـــــــــــــــــ🍃🌸🍃ــــــــــــــــ
🍃🌹«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»
🍃🌹#ختمصلوات ویژه تعجیل در فرج
✅با زدن روی لینک زیر تعداد صلوات خود را درج کنید👇👇
https://EitaaBot.ir/counter/d7czt
#امام_زمان (عجلالله تعالی فرجه الشریف) ✨
#جمعه #ندبه
🎋#شهید_جمهور
#امام_زمان
#انتخابات
@karevaneshgh
هدایت شده از کاروان عشق
واکنش های جالب کاربران به توئیت #علی_لاریجانی‼️😁
بدون شما به مقصد نمیرسیم 😁👆
🎋#شهید_جمهور
#امام_زمان
#انتخابات
@karevaneshgh
25.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ اینگونه دختر عالمه تربیت کنیم
🌹🔹 ویژگی های گفته نشده شهید جمهور، در بیان دختر فاضله ی ایشان در سوگواره شهیدان پرواز اردیبهشت
▪️ مراسم گرامیداشت شهدای خدمت، جامعه بانوان مشهد
🔰 حسینیه آیت الله شیرازی مشهد
🔸 پنجشنبه ۱۰خرداد
#متقی_سیاستمدار
#متعهد_به_ولایت
🎋#شهید_جمهور#جوانان_انقلابی
#انتخابات#امام_زمان
@istadeh_tashahadat
🍃🔳سالروز درگذشت آزاده مقاوم،سیدِ آزادگان نماینده ولی فقیه در امور آزادگان حجت الاسلام و المسلمین سید علیاکبر ابوترابیفرد گرامی باد
♦️در سال ١٣١٨ در قم متولد شد. در سال ١٣٣٧ برای تحصیلات علوم حوزوی به مشهد عزیمت کرد.
♦️با شروع جنگ تحمیلی، با لباس رزم در جبهه حاضر شد و در کنار شهید دکتر چمران به سازماندهی نیروهای مردمی پرداخت. شخصاً به مأموریتها و عملیات رزمی شناسایی میرفت و در یکی از همین مأموریتها، به اسارت در آمد. در دوران اسارت با تمسک به سیره ائمه (ع) مکر و حیله دشمن را بیتأثیر کرد و شمع محفل اسیران ایرانی شد.
♦️او به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی «همچون خورشیدی بر دلهای اسیران مظلوم میتابید و چون ستاره درخشانی، هدف و راه را به آنان نشان میداد و چون ابری فیاض، امید و ایمان را بر آنان میبارید»
♦️پس از آزادی، همراهی با آزادگان و رفع مشکلات را، وظیفه خود میدانست و در این راستا هیچ سختی و مشکلی مانع او نشد.
♦️سرانجام در تاریخ ۷۹/۳/۱۲ در حالی که به همراه پدر بزرگوارش آیتالله حاج سیدعباس ابوترابی عازم مشهد و زیارت حضرت ثامنالحجج (ع) بودند به لقاءالله پیوست.
🍃🌷
🎋#شهید_جمهور
#جوانان_انقلابی
#انتخابات
#امام_زمان
@istadeh_tashahadat
🍃🔹خاطرهای زیبا از زبان مرحوم حجتالاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی بنظرم زیبا بود که تقدیم میکنم:
🔺در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان میگفتیم، اما به گونهای که دشمن نفهمد.
🔹روزي جوان هفده ساله ضعیف و نحیفي، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان میگویی؟ بیا جلو»!
یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او».
آن بعثی گفت: «او اذان گفت».
برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه میکنی. من اذان گفتم».
مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو».
برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد.
🔹وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است».
🔹به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره ۱ و ۲) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش میبارید.
آن مأمور بعثی، گاهی وقتها آب میپاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) میدادند که بیشتر آن خمیر بود.
ایشان میگفت: «میدیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه میشوم. نان را فقط مزه مزه میكردم که شیرهاش را بمکم . آن مأمور هم هر از چند ساعتی میآمد و برای اینکه بیشتر اذیت کند ، آب میآورد ، ولی میریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار میکرد» .
میگفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک میشوم . گفتم : یا فاطمه زهرا ! امروز افتخار میكنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنهکام به شهادت برسم» .
سرم را گذاشتم زمین و گفتم : یا زهرا ! افتخار میکنم . این شهادت همراه با تشنهکامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت، این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن .
دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم . تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمیخورد و دهانم خشک شده است .
🔹در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب میآورد و میریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا میزد که بیا آب آوردهام .
اعتنایی نکردم . دیدم لحن صدایش فرق میکند و دارد گریه میکند و میگوید : بیا آب آوردهام .
مرا قسم میداد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم .
عراقیها هیچ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمیخوردند . تا نام مبارکت حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد ، طاقت نیاوردم . سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و میگوید : «بیا آب را ببر ! این دفعه با دفعات قبل فرق میکند».
همینطور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم . لیوان دوم و سوم را هم آورد . یک مقدار حال آمدم . بلند شدم . او گفت : به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن ! گفتم : تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمیکنم .
گفت : دیشب، نیمهشب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت : چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی . الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم . ایشان فرمودند : به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آوردهای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد .
🔺فقط بگو لبيک يازهرا (س)
حماسههای ناگفته (به روايت علی اكبر ابوترابی)،
عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان،
چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷
🔺ارسال از مخاطب محترم سرکار خانم محمد نسب از بابل
🍃🌷
🎋#شهید_جمهور
#جوانان_انقلابی
#انتخابات
#امام_زمان
@istadeh_tashahadat
هدایت شده از کاروان عشق
13.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رکوردهای بینظیر یک رئیسجمهور 👇
✅ کلیپی بسیار مهم و راهبردی در رابطه با رکوردهای تاریخی #شهید_جمهور
‼️ رکورددار پایینترین نرخ بیکاری در ۴دهه بعد از انقلاب 01:50
‼️ رکوردار بالاترین حجم ترانزیت در ۲دهه اخیر 01:56
‼️ رکوردار بزرگترین تسویه بدهی با نظام بانکی 02:01
‼️ رکوردار بالاترین سرعت ساخت نیروگاه برق در تاریخ ایران 02:06
‼️ رکوردار بزرگترین پروژه آبرسانی خاورمیانه 02:11
‼️ رکوردار بیشترین سفر استانی 02:18
‼️ رکوردار بیشترین حمایت از قانون جوانی جمعیت 02:28
‼️ رکوردار بیشترین سطح پوشش بیمه در کشور 02:34
‼️ رکوردار کشف مالیاتی در این کشور 02:39
‼️ رکوردار خروج کشور از رکود پیچیده اقتصادی 02:43
توجه: #کارآمدترین_دولت_بعد_از_انقلاب از آن جهت به دولت شهید رئیسی گفته شد که دولت آیتالله خامنهای در آن دوران در اختیار نخستوزیر بود و نه رئیسجمهور
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
🇮🇷#اللهــم_عجل_لولیــڪ_الفــرج
🎋#انتخابات
#جهاد_تبیین
@karevaneshgh
هدایت شده از کاروان عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺یکی از سرهای #هفتسر_اژدها
از زبان نماینده سابق مجلس را بشناسید
که اتفاقا کاندیدا هم شده!
با انتخاب درست به امثال این ها
و هم پیاله هایش میدان ندهیم!
#جهادتبيين
#شهيد_جمهور
#عباس_آخوندی
❁❥༺◍⃟჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
🎋#انتخابات
@karevaneshgh
🏅قهرمانان دفاع مقدس
🗳 انتخابات در جبهه ...
🗓سی و یکم تیرماه ۱۳۶۰ رادیو اعلام کرد دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. حضور در انتخابات واجب و لازم بود و ما ناراحت بودیم که چگونه رأی بدهیم. دعا میکردیم خداوند توفیق رأی دادن را نصیب ما کند. بچهها هم مرتب سؤال میکردند که ما چگونه رأی میدهیم؟
🗳روز رأی گیری، یعنی دوم مرداد، سرباز «عزیز یزدی» که دزفولی بود و برعکس فامیلیاش با لهجه غلیظ دزفولی هم صحبت میکرد، از دسته خمپاره زنگ زد و گفت : «صندوق رأی را به اینجا آوردهاند، اگر میخواهید رأی بدهید به اینجا بیایید.» گفتم : «یزدیجان تعداد بچهها زیاد و تجمع خطرناک است، اگر میتوانی صندوق را پیش ما بیاور تا یکی یکی رأی بدهیم. » قبول کرد.
ساعت ٨ صبح اولین نفری بودم که رأی خودم را به نام خدا به آقای رجایی دادم و از لطف خداوند که شامل حال ما شده بود. شاکر و خوشحال بودم. شناسنامه همراه ما نبود؛ به همین دلیل معرفینامهای با امضای فرماندهی گردان میدادیم و آنها هم در مقابل به هرکدام از ما رسیدی مزیّن به مهر جمهوری اسلامی میدادند تا سند افتخاری برای ما باشد. نتیجه آرا که اعلان شد، آقای رجایی با ١٣ میلیون رأی به ریاست جمهوری انتخاب شدند.
راوی : امیر سرتیپ غلامحسین راوندی
#خاطره
#انتخابات
#شهید_جمهور
#انتخاب_اصلح
#رئیسجمهور_انقلابی
🍃🌷
🎋#جهاد_تبیین
#جوانان_انقلابی
#شهدا_گاهی_نگاهی
@istadeh_tashahadat