🔻 بزرگترین مانعِ قویشدن و پیشرفت جامعۀ ما چیست؟
🔻 دوقطبیسازی جامعه به اصولگرا-اصلاحطلب یک روش پلید برای ضعیف نگهداشتن کشور است
📌 #مختصات_زمان_ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم–ج۷
🔘 با انتخابات متأثر از دو قطبیسازی، هیچوقت مجلس یا دولت صددرصد قوی پیدا نخواهیم کرد
🔘 تا وقتی این مانع برطرف نشود، در بهترین شرایط هم 50% مشکلات باقی خواهد ماند
🔘 دوقطبی اصولگرا-اصلاحطلب خبیثانهتر از دوقطبی مهاجر-انصار است چون مهاجر-انصار، دوقطبی واقعی بود اما دوقطبی اصولگرا-اصلاحطلب تماماً دروغ است
____
زمان ما، زمان تعیین تکلیفکردن برای قدرت است. در این زمان دو کار باید کرد: یکی اینکه خودمان را تکتک قوی کنیم و دیگر اینکه جامعهمان را از هر حیث قدرتمند کنیم که رفاه هم نتیجۀ این قدرت است.
بزرگترین یا مهمترین مانع قوی شدن جامعۀ ما چیست؟ یکی از سؤالهای رایج این است: در این چهل سال جمهوری اسلامی چهکار کرده و چرا خیلی از مشکلات مردم، برطرف نشده؟
ده سال اول انقلاب که یک جنگ بزرگ جهانی به ما تحمیل شد. اما در این سی و چندسال اخیر، با یک مانع بزرگ رو برو شدهایم و تا وقتی این مانع را برنداریم، به آن قدرت و پیشرفت لازم نمیرسیم و در بهترین شرایط هم 50 درصد مشکلات باقی خواهد ماند.
در جهان امروز روشهای پیچیدهای برای ضعیف نگه داشتن و گرفتن قدرت جوامع، استفاده میشود؛ یکی از این روشها که متأسفانه به زشتترین شکل در کشور ما جاری شده و یک قیام ملی میخواهد تا این روش پلیدی که موجب ضعف کشورمان شده را خنثی کنیم، روش دو قطبیسازی جامعه به اصلاحطلب و اصولگرا است.
دربارۀ دو قطبیسازی یک سوره نازل شد که مستحب است هر هفته در نماز جمعه خوانده شود و آنهم سورۀ منافقین است. منافقی که این سوره دربارۀ او نازل شده «عبدالله بن اُبی» است.
فقط همین یک منافق در قرآن معرفی شده است؛ این منافق هم از بیتالمال دزدی نکرده بود و هیچ قتلی هم انجام نداده بود! حتی منافقینی که در مسیر تبوک قصد ترور پیامبر(ص) را داشتند در قرآن معرفی نشدهاند. مگر این منافق چهکار کرده بود که خدا او را معرفی کرد؟
این منافق یک کار کرده بود و آن هم اینکه در مدینه، دو قطبیِ مهاجر و انصار را درست کرد و گفت: ما انصار پیامبر باید با مهاجرین را از مدینه اخراج کنیم. دو قطبیِ مهاجر و انصار، حقیقت داشت و بستر طبیعی داشت. ولی نباید تحریک و حساسیت ایجاد میکردند و نباید گسلها را فعال میکردند.
در شورای سقیفه هم با اینکه پیامبر ده سال پیش دو قطبی اوس و خزرج را از بین برده بود، آنها دوباره گسل اختلافی بین اوس و خزرج را فعال کردند. مهاجرین هم باز دوقطبی مهاجر و انصار درست کردند و در یک فرایند پیچیده کار از دست علیبنابیطالب(ع) خارج شد.
دو قطبیسازیهایی که در سورۀ منافقین و در سقیفه اتفاق افتاد، دو قطبیهای واقعیای بود که گسلهایش وجود داشت، آنها فقط این گسلها را فعال کردند. اما دو قطبیِ اصلاحطلب و اصولگرا خبیثانهتر از آن دو قطبیها است چون واقعیت ندارد و تماماً دروغ است.
چه کسانی این دوقطبی را ایجاد کردند؟ یا افراد مغرض، یا افراد سادهلوح. آن کسی که به عنوان اصولگرا در مقابل اصلاحطلب، موضع جناحی میگیرد برای بردنِ انتخابات، همانقدر نادان است که در آن طرف نادانی یا غرض ورزی وجود دارد. در میان هر دو بخش هم قطعاً نفوذی وجود دارد. این دو جناح غیر از افراد مستقل هستند.
با نوع انتخابات متأثر از دو قطبیسازی، هیچ وقت مجلسِ صددرصد قوی یا هیئت دولت قوی و مدیران قوی پیدا نخواهید کرد؛ هرچند همیشه وزیر و مدیران خوب در هر جناحی بودهاند.
هرکسی این دوقطبی اصلاحطلب اصولگرا را قبول داشته باشد نادان است و حداقل بهدرد سیاست نمیخورد. و هرکسی در این آتش بدمد، حتماً آدم خبیثی است؛ چون مانع رشد مملکت میشود.
وقتی دو جناح باهم دعوا کنند، آنوقت طرفداران دو جناح هدفشان این میشود که جناحشان ببرد، ولو با افراد ضعیفتر. لذا اولین نتیجهاش این میشود که رأی آوردن و بردن از جناح رقیب مهم بشود، ولو با افراد ضعیفی که خاصیتهای پوپولیستی داشته باشند.
یکی دیگر از آثار شوم دوقطبی این است که تا انتقاد بکنی میگویند «این آخوند اصولگرا گفت...» یا اینکه «آن فرد اصلاحطلب گفت...» یعنی باب انتقاد و دهان بسیاری از منتقدین دلسوز و متفکرین حوزه و دانشگاه بسته میشود چون میگویند: اگر حرفی بزنیم متهم به جناحی بودن میشویم.
دیکتاتوری رضاخان قلدر هم اینقدر در بستن دهنها موفق نبود که دیکتاتوری رسانهای دوقطبیسازی اینقدر موفق بوده و قدرتمند بوده است.
🔻دانشگاه امام صادق(ع)
👤علیرضا پناهیان - ۱۴۰۱/۵/۱۳
🔻امام خمینی اصل تشکیل احزاب در ایران را نتیجۀ بازی خوردن ایرانیها از نمایش انگلیس میدانند!
🔻انگلیس احزاب صوری و نمایشی درست کرد، تا کشورهایی مثل ایران، با تقلید از آنها غرق در اختلافات حزبی بشوند و نتوانند قدرتمند و پیشرفته بشوند
📌 #مختصات_زمان_ما و آیندهای که تا ظهور در پیش داریم– ج۸
غیر از دوقطبیبازی که مانع قوی شدن جامعۀ ماست، مشکل دیگر اصل وجود احزاب است، خصوصاً به شکل فعلی. حضرت امام در فرمایشات متعددی، قبل و بعد از انقلاب، میفرمایند که درست شدن احزاب در کشور ما نتیجۀ بازی خوردن ما از انگلیس بوده. یعنی غربیهایی مانند انگلیس دیدند که برای حفظ سلطۀ خود در جهان باید نقشهای بریزند که کشورهای دیگر همواره درگیر اختلافات و دشمنیهای سیاسی داخلی باشند، تا فرصت اصلاح و پیشرفت و قدرتمند شدن پیدا نکنند.
نقشه و طرحشان هم این بود که اول خودشان به عنوان نماد یک کشور متمدن و پیشرفته، به شکل صوری احزابی درست کنند، تا سیاسیون غربزدۀ کشورهای دیگر خیال کنند که لازمۀ پیشرفت، داشتن احزاب است. ولی احزاب آنها مانند انگلیس صوری نیست بلکه واقعی است و با دامن زدن به اختلافات و قربانی کردن منافع ملی، مانع اصلاح و ثبات در ادارۀ کشور میشوند.
♦️امام خمینی-قبل از انقلاب- ۳دی ۱۳۵۷:
«اصل اين احزابى كه در ايران از صدر مشروطيت پيدا شده است، آنكه انسان مىفهمد اين است كه اين احزاب ندانسته به دست ديگران پيدا شده است. من اينطور احتمال مىدهم كه در ساير ممالك- كه آن وقت مهم انگلستان بوده است- آنها يك احزابى درست كردند براى به دام انداختن ممالكى كه از آنها استفاده مىخواستند بكنند... براى اينكه ديگران هم به آنها اقتدا كنند در درست كردن احزاب.»
«اينها در ممالك خودشان يك چيزى درست مىكنند، صورت است، واقعيت ندارد؛ به واسطه آن صورتْ ممالك ديگر را به دام مىاندازند، كه آنها وقتى كه احزاب درست مىكنند واقعاً با هم دشمن مىشوند.»
«آنها بازى مىدهند اينها را كه مملكت متمدن بايد احزاب داشته باشد؛ خوب پس ما هم بايد احزاب داشته باشيم!»
عزیزم! امام میفرماید دروغ است این احزاب توی غرب! تو چرا حزب داری درست میکنی؟ مگر بین پزشکها نیست؟ حزب درست میکنند؟ شما اگر یک پزشک انتخاب بکنی، شیشۀ آن یکی که انتخاب نکردی را میشکنی؟ ناسزا بهش میگی؟ مگر بین فقها اختلاف نیست؟ حزب درست میکنند؟ الآن شما هر کدام مقلد یک مرجع هستی، آیا با هم دعوا میکنید؟ توی سر هم میزنید؟
انصافاً همین که امام میفرمایند درست است. احزاب سیاسی! واقعاً خجالت بکشید! و من بعد از این صحبتهای امام، ماندهام مسئولین احزاب باز هم در احزابشان میمانند، یا استعفا میدهند؟ باید ثابت کنند حزبشان این راهی که امام فرمودند را نمیرود.
♦️امام خمینی- بعد از انقلاب- ۱۰دی ۱۳۵۸
«احزابى كه در ايران پيدا مىشود..اينها «كل يلعن صاحبه»(هر کدام دیگری را لعن میکنند) همه مخالفند با هم. آنها هم همين را مىخواهند كه از راه زياد شدن احزاب، زياد شدن اختلاف درست كنند...تمام اينها نقشه است...نقشههايى است كه طرحريزى شده است و به دست خود ماها انجام مىگيرد كه بين خود ماها را از هم جدا كنند، آنها نتيجهاش را ببرند...مثل يك بچهاى ما را حساب مىكنند كه يك توپ مىاندازند ميدان كه سرگرم كنند مردم را. كلاه سر ما مىخواهند بگذارند تا ما اختلاف پيدا بكنيم.»
پس امام بعد از انقلاب هم نظرشان عوض نشد. در جریان اختلاف بین روحانیَت و روحانیون هم که بنا شد از هم جدا شوند و دوتا لیست برای انتخابات بدهند، امام بیست تا نصحیت کردند که هیچکدام از این بیست تا الآن در این حزببازیها رعایت نمیشود! آیا امام اجازۀ تحزّب به این صورت دادند؟!
♦️مقام معظم رهبری:
«از ورود در مناقشات جناحی و حزبی - که عدّهای میخواهند در کشور ما اینها را روزبهروز بیشتر کنند - پرهیز کنید...راز موفقیّت شما این است.»(۲۶تیر ۱۳۸۱)
«دستهایی در کار است تا سرِ مسائل هیچ و پوچ، عدّهای را به جان هم بیندازد و سر موضعگیریهای گوناگونِ حزبی و ... افراد را با همدیگر مسألهدار کند؛ درست نقطهی مقابل إنّما المؤمنون اخوةٌ، فاصلحواً بین اخویکم!»(۲۶تیر ۱۳۸۱)
«ولایت حزبی و گروهی رایج در غرب و تسلیم بودن بی چون و چرا در مواضع حزبی و جناحی، هیچ نشانی از مردمسالاری واقعی ندارد. و در عمل، تحقق منافع ملی و مصالح عمومی جامعه و کشور را ناممکن میسازد.»(۲۷تیر ۱۳۷۹)
و شاید بیش از ده بار فرمودند که من این تقسیمبندی اصولگرا-اصلاحطلب را قبول ندارم.
همینها هست که اجازه نمیدهد کارها پیش برود و یک مملکت قوی بشود! خب بدون حزب پس چطوری کشور را اداره کنند؟ انشاءالله فردا شب و پسفردا شب بر اساس آیات قرآن راهش را عرض میکنم.
🔻دانشگاه امام صادق(ع)
علیرضا پناهیان - ۱۴۰۱/۵/۱۴