#سخنرانی #روز_پنجم #ماه_رمضان
موضوع: خلقت حضرت #آدم علی نبینا و علیه السلام
😇 حاجآقاعابدینی:
🧔 حضرت آدم در عین این که به عنوان یک نبی مطرح میشود، به عنوان اولین انسان هم مطرح میشود. هم اولین نبی است، هم اولین انسان است که عالم با #خلیفة الله آغاز شد و با خلیفة الله هم پایان مییابد. لذا امکان ندارد که عالم انسانی، خالی از حجت الهی باشد. لذا ... حتما ضرورت دارد که حجت باید در روی زمین باشد و نمیشود زمین از حجت خالی باشد ...
🤔 در جریان حضرت آدم، اولین آیاتی که به این تابلو برمیخوریم (این است:) «وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» (بقره/ 30) خدای تبارک و تعالی قبل از خلقت انسان، اول طرح مسئله میکند در بین ملائکة الله، که من میخواهم خلیفهی خودم را در زمین (قرار بدهم)؛ یعنی خدای تبارک و تعالی این خلیفه را، #مطلق خلیفهی الهی در #همهی عوالم وجودی قرار داده است، لذا با ملائکه مطرح میکند. بعد از آن، ملائکه سوال میکنند که اگر این قرار است مطلق خلیفه باشد، با توجه به این که ما به عنوان ملائکة اللهی که مجرد از ماده و از تزاحمات و فساد و اینها هستیم، اگر قرار بود کسی خلیفه باشد، (ما ملائکه) اولی به خلافت بوده ایم ...
🤯 (آدم پایش در عالم ماده است). عالم مادهای که جای تنازع است، محدودیت دارد ... از کجا ملائکه فهمیدند که این سفک و فساد دارد؟ خونریزی میکند، فساد میکند، به نزاع میکشاند، درگیری دارند، با همدیگر نمیسازند، حتی نه فقط خودشان را (بلکه) در محیطشان فساد بکنند، حتی در گیاهان و حیوانات هم ایجاد فساد بکنند! ملائکه از کجا فهمیدند (اینها را) که ابتدا سوال کردند؟ (ملائک) بلافاصله گفتند «قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ» (بقره/ 30) مرحوم علامه طباطبائی میفرمایند که وقتی خدا فرمود "فی الارض" یعنی (از طرفی) پای این (آدم) در زمین است. (و اینکه فرمود خلیفه) نشان میدهد که خلیفه، استعداد نامتناهی است ... خلیفه صفات او (خدا) را دارد. خلیفه جانشین است ... بسیاری از کارها به واسطهی وجود او محقق میشود ... میگوید ... پای او در گل بود_در گل بودنِ عالم ماده یعنی #محدودیت_ پای این (آدم) در عالم محدود بود، از آن طرف، توانایی و استعدادش خلافت الهی بود_#خلافت الهی یعنی #اسماء نامتناهی الهی را میخواهد #ظاهر بکند_ ...
🌒 در عالم ماده هر چیزی که هست، #بقا ندارد ... یعنی در عالم مادی هیچ چیزی #دائم نیست. هر چیزی در عالم مادی است، عمر دارد، اجل دارد، محدود است، زمان دارد، یک زمانی میرسد که از بین میرود.خورشید ما 🌞 هم تقریبا آرام آرام انرژی اش ساطع که میشود، کم کم رو به ضعف میرود. تا به یک جایی میرسد که این قدرت را نداشته باشد. چون ماده اش محدود است ... این #قانون #ماده است که #تغییر دارد. وقتی تغییر دارد، تغییر و تدریج، رو به تمام شدن میرود و جایگزین شدن یا افول شدن (رخ میدهد). همان طور که ابراهیم خلیل، خیلی زیبا در آن جریان فرمود «قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ» (انعام/ 76) نسبت به خورشید ☀️ و ماه 🌑 و ستارگان ⭐️، من غروب کننده را، چیزی که تمام میشود، غروب میکند و دیگر نیست را، دوست ندارم ...
🚀 انسان #محبوبدائم را میخواهد، محبوب #باقی را میخواهد، محبوب زائل شدنی و فانی شدنی محبوب انسان نیست. لذا اگر اشتباه میگیرد، گاهی مدتی را دنبال یک محبوبی میرود، وقتی به آن #میرسد، بعد مدتی میبیند از آن زده شده، بالاتر را میخواهد. چون حقیقتِ استعدادِ نامتناهیاش، محبوب #نامتناهی را میطلبد.
✍ خیلی زیبا در آن نامهای که امام به گورباچف نوشت، فرمودند: عشق نامتناهی، محبوب نامتناهی میطلبد. این خودش برهان است که اگر در انسان عشق نامتناهی امکان پذیر است، حتما باید #اجابت این معشوق، نامتناهی باشد.
😨 (از یک طرف) این (انسان) خلیفه است؛ یعنی اسماء الهی میخواهد در وجود این، متجلی شود ... از این طرف عالم ماده محدود است. اگر این (انسان) در عالم ماده قرار گرفت، خود به خود به نزاع (منجر میشود).
لذا تعبیر خوبی امام رحمة الله علیه نسبت به کارتر داشت. زمانی که آقای کارتر رئیس جمهور آمریکا بود، امام فرمود: آقای کارتر اگر تمام کرهی زمین را هم بگیرد، باز کمش است! کرهی ماه و کرات دیگر را هم میخواهد، چون آن عشق نامتناهی در وجود (او) است. اشتباه در #مصداق گرفتند. فکر میکنند این مالکیتهای #اعتباری، اجابت آن است. لذا قانع نمیشوند به هیچ کدام از اینها! هیچ انسانی قانع نمیشود!
🖇 ... (قسمت اول)
📚 منبع: جلسه 94/11/17 سمت خدا.
................................................
✅ @javananaliakbar1386
#سخنرانی #روز_پنجم #ماه_رمضان
🖇 (ادامه سخن)
😲 یک بزرگی گفته بود که من فکر میکردم اگر در کمالات به مقام عرش الهی برسم، دیگر در آن جا همه چیز آرام است! میگوید: وقتی رسیدم به آن جا، دیدم بلکه عرش الهی از من تشنه تر است به خدا؛ یعنی هر چه که انسان بالاتر میرود، وجودش سعه پیدا میکند ... تازه میفهمد چه خبر است.
🦁 (البته) حیوان، شکلش محدود است ... یک شیری در بیشهای آرام گرفته، همین طور دارد نگاه میکند، جلوی رویش آهوان 🦌 دارند با فاصلهی کمی راه میروند. اینها میدانند او سیر است. دیگر به اینها کاری ندارد. لذا با خیال راحت، دارند عبور میکنند ... همین قدر که حیوان شکمش سیر میشود (کاری به آنها ندارد). اما انسان مگر #سیری دارد؟
☠ در روایت به این مسئله اشاره شده که قبل از این آدم، آدمهایی در زمین زندگی میکردند. آنها مبتلا شدند به این مرتبهی فساد و خونریزی و نزاعها و نسلشان برانداخته شد. (این روایت هم مطرح شده است که بماند)
👀 ملائکه با هم گفتند: اگر قرار است خلافتی (وجود داشته) باشد، خلافت در جایی است که آن (خلیفه) #فقط ارتباطش با خدا باشد و هیچ #تعلقی به جای دیگری نداشته باشد ... #تعلق به #ارض در انسان، #غفلت از خدا ایجاد میکند.اگر قرار است جانشینی در کار باشد، جانشینی به ما سزاست! (البته) نه از باب این که اینها به خدا #اعتراض کردند یا نه از باب این که اینها #منیّت داشتند! ... «وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ» (نحل/ 50) هر چیزی خدای تبارک و تعالی امر میکند، این (ملائک) انجام میدهند و هیچ در آنجا #تخلف ندارند، #اعتراض ندارند. اینها تابع هستند. منتها برایشان این #سوال ⁉️ استیضاحی بود برای اینکه #بفهمند که چطور اینها جمع میشود؟ سوال برای رفع مشکلشان بود که بفهمند و بشناسند ...
🧚♂ خدای تبارک و تعالی، به آنها فرمود: این دیگر رتبهی #علم شما نیست ... اما (خداوند یک برهانی را) مطرح کرد با آنها، چرا مطرح کرد؟ (چون) میخواهد انسانی را خلق بکند که این انسان، همهی ملائکهی خدا جزء شأنش هستند، جزء خدم و حشم اش هستند، خدمتکاران او میشوند ... ملائکه خودشان در یک عالم قدسی زندگی میکردند که هیچ کسی به تنهی آنها نمیتوانست تنه بزند ... حالا میخواهند #متعلق شوند به یک موجودی که خلیفة الله است. از جهت این که او (آدم) پایش در #زمین است_پای در زمین یعنی با این #محدودیت_اینها (ملائک) میخواهند متعلق به این وجود شوند! خیلی برای اینها سنگین و سخت است که (این مساله) چگونه ممکن است؟ نه از باب این که مقاومت بکنند (بلکه برایشان سوال است).
📩 «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا » (بقره/ 31) خدای تبارک و تعالی تعلیم کرد به آدم همهی اسماء را که این اسماء چیست؟ #حقایق اشیاء که عند الله است، همهی اینها #اسماء هستند. همهی اینها را خدا دارد تعلیم میدهد به آدم ... «ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ» (بقره/ 31) حالا ملائکه هر کدام خودشان اسمی هستند و شأنی از یک اسم هستند ... (در ادامه فرمود) «فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ» (بقره/ 31) اگر شما میگویید که ما لایق #خلافت هستیم، چون قدسی هستیم و ارضی نیستیم و زمینی نیستیم ... (خب) شما از این اسماء خبر بدهید! اینها وقتی که به اینجا رسیدند (گفتند) «قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ» (بقره/ 32) خدایا ما غیر از آن مرتبهای که تو به ما یاد دادی، چیزی نمیدانیم. این #جامعیت در وجود هیچ کدام نبود. (گفتند که) «إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ» علیم حکیم فقط تو هستی ... اینها اظهار #عجز کردند 😰، دیدند (این قابلیت را) ندارند ...
🎖 بعد از این، آدم امر شد که (ای) آدم تو حالا خبر بده تا این که معلوم شود که مقام تو چیست ... وقتی انباء کرد و خبر داد، اینها #فهمیدند که در برابر این حقیقت وجودیه، اینها چیزی محسوب نمیشوند ... « فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ» (بقره/ 33) خدا فرمود آیا نگفتم من چیزی میدانم که شما نمیدانید؟... ملائکه این جا فهمیدند... بعد خدا میفرماید آن چیزی که آشکار کردید و گفتید و آن چیزی که #پنهان کردید (آگاهم). این اشاره به آن #ابلیس بود که در بین آنها از #جنیان مانده بود. از سابق و در بین ملائکه بود و این، آنچه را که در وجودش بود (اما) #اظهار هنوز نکرده بود (خدا میدانست) که بعد از امر به سجده، این #تمرد شیطان 👺 آشکار شد ...
📚 منبع: جلسه 94/11/17 سمت خدا.
................................................
✅ @javananaliakbar1386