جآن مَن🍃
#بماندازعرفه1403درآغوشامامرضاقَلبم #خدایاشُکرِت @jaane_man
بعدازمدت ها هرچه چشمهایم دیدبرقلمم روان شد...!
اینجا حوالی ساعت 15:00بلکه کمی زودتر،غسل توبه کردیم
وراهی حرم شدیم!
هرکس مُهر و تسبیح خودش رو پیچیده بینِ انگشت های خیس از عرقش ،واصرارداره هرچه سریع ترازگیتای بازرسی عبورکنه!
از صبح میلِ به همصحبتی در هیچکدوم از ماها نبود، ما همگی گیج و غرقِ نعمتی بودیم که میدونستیم قدِش از بَرِ ما بیشتره، هتلمون درست تو خیابون طبرسی بود، وقتی از درب اصلی خارج میشدی، کافی بود به سمت راست نگاه کنی تا با شافیِ غریب کلِ قلبهای شکسته رو به رو بشی..!
همونجا در غایت شکوه و اقتدار و در عین غربت و مظلومیت ایستاده بود!
من از شکافِ سه سانتیِ پوشیه، امام رضا «ع» رو میدیدم، ایستاده بر بلندی، انتظار این بنده ی دلشکسته را میکشید!
قدم به قدم از سویدای دل برای هر چه دیدم و خیال کردم گریه کردم...!
انقدر که پرندهی قلبم به تقلا افتاده بود، به صحن انقلاب که رسیدیم، شلوغ بود وپرهیاهو، بین من وخاله فاصله افتاد و من با موجِ عدهای از مردوزن های عربی از راه منحرف شدم سمتِ حاشیهی صحن!
روزیم اینطور مقدر شده بود که برای یکلحظه درحالیکه هُرمِ نفسهام سنگین زیرِ پوشیهم چشمهام رو آب مینداخت و عرق روی تیرهی کمرم حرکت میکرد، اضطرابِ گم شدن رو درک کنم. سه باری دورِ خودم چرخیدم، انگار خورشید بیش از پیش به زمین نزدیک شده بود!
در اون لحظه ذهنم یاری نمیداد که طوری نیست!
لازم نیست دستپاچه بشی… نهایت همین مسیر رو تا هتل برمیگردی!
تنهاٰ چیزی که به چشم و عقلم میومد جمعیتِ فشردهی مردم، گرما، شلوغیها و تنههای محکمی بود که میخوردم!
حتی به قدرِ برداشتن یک قدم فضا نبود، من معذب و حیرون با صفها حرکت میکردم و حدالامکان شونههام رو جمع و دستهام رو دورم گرفته بودم تا برخوردی نباشه...!
همون حین چشمم به پرچمی که روی گنبدتاب میخورد، افتاد!
بیاراده و بدون اینکه چشم بردارم با گلوی گرفته از بغض و احوالی پریشون تجسم کردم بین الحرمین هستم ،و زمزمه کردم بدون تو، اهلِ حرم چی کشیدن؟ کجا رفته بودی..؟ من اینجا میونِ محبینت افتادم و انقدر مضطربم، چه حاٰلی داشت زینب «س» بدونِ نگهبانی، نگهداری و مراقبتت وقتی خودش بود و لشگری که جای حب، کینه به قلب داشتن!
به کی سپردیشون و رفتی..؟
اشک پوشیهم رو میشست و پارچهی نازکِ مشکیش به گونههام میچسبید!
به راستی که باید قلبِت شکسته باشد،تاصبر زینب گونه را در مواجه باآدم ها یادبگیری...!
#بماندازعرفه1403درآغوشامامرضاقَلبم
#خدایاشُکرِت
#امامرضایقَلبم
@jaane_man