📣 خاطرات شهــیدنوید صفری
🔸روز قبل محرمیت بهم پیام داد و خواهش کرد فردا موقع خوندن خطبه محرمیت برای شهادتش دعا کنم.
🔸گفت میشه دعاکنید زود شهید بشم…..
طی جلسات خواستگاری و آشنایی مان متوجه نورانیت و زمینی نبودنش شده بودم. میدونستم چنین کسی با این روحیه و ویژگی ها عاقبتش ختم به شهادت است. از طرفی شهید و شهادت برایم همیشه جایگاه ارزشمندی داشت.
🔸نمیتونستم در برابر درخواستش مخالفت کنم یا حتی سکوت. . دوست داشتم موثر باشم در رسیدنش.. فقط زود رفتنش برایم سخت بود. خیلی سخت…
🔸بهش قبل از این هم گفته بودم دوست ندارم الکی شهید بشید. میخام از اون شهدایی باشید که با شهادتش یه جامعه عاقبت بخیر میشه و برکت خونش زیاده...
🔸به خاطر همین بهش گفتم دعا میکنم هروقت به اوج مقام بندگیتون رسیدید و امام حسین (ع) بی تاب دیدارتون شد، همونوقت شهید بشید.
گفت نه میخام زود باشه.. در دلم غوغا بود.
🔸 نمیدانستم چه جوابی بدم. هم بهش حق می دادم هم نمی دادم.. اما نمی خواستم از همین الان مانع باشم یا حتی بی اثر. گفتم اگه زود میخاید تلاش کنید زودتر به این جایگاه برسید.. معلوم بود خوشحال شده، خیلی زود جواب داد ان شالله حضرت زهرا(س) نظر میکنند و زودتر می رسم.
🔸خانم جان نظر کردند و دل ارباب رو خیلی زود برد و آقا بی تاب دیدارش شد. کمتر از یکسال بعد….
#شهادت گوارای وجودت که مدتها آرزویش را داشتی
🔸خاطرات همسرشهیدنوید
#شهیدنویدصفری
#سبک_زندگی_شهدا
@jaarchi_Ardabil
📣 کانال بزرگ استان اردبیل👆