eitaa logo
جبارنامه
286 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
598 ویدیو
30 فایل
کانال علی جباری ⌛پژوهشگر و مدرس تاریخ 📗مؤلف کتاب امامان شیعه در منابع اهل سنت 🖋️طلبه،سخنران،مداح و کمی شعر و مقاله 💻مدرس نرم افزار های علوم اسلامی 📻 کارشناس مجری رادیو معارف (برنامه پرسمان تاریخی) راه ارتباطی: @Jabbari1981
مشاهده در ایتا
دانلود
مهمان ناخوانده ای است که برای پذیرایی از او، تمام دارایی هایش را ؛ و .... سایه فقر و نداری را از سر مردم نجیب ما . 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
بالاخره بعد از کلی ایجاد های مالی و جانی دعوای بنزین هم فروکش کرد. گروهی در این غائله شرمنده شدند و گروهی رسوا و روسیاه. شرمندگی برای متکبری ماند که کوچکترین احترامی برای ملتش قائل نشد و او را محرم خود ندانست و از موضع بالا با آنها برخورد کرد که اگر اندکی به خود زحمت می داد و قبل از ماجرای گران کردن بنزین، با مردمش و درد را مطرح می کرد، می دید که این ملت بزرگوار مثل همیشه مشکلات را درک و با دولت همراهی می کردند. اما عده ای هم که لعنت ما و شما بر آنان باد، از موقعیت سوء استفاده کرده و به جان و مال مردم بینوا رحم نکردند و شد آنچه که نباید میشد. پاسخ گریه های کودکان شده را چه کسی خواهد داد و چه چیزی التیام زخم بی پدری آن طفل معصوم ها خواهد شد. خسارت های میلیاردی که از جیب مردم جبران خواهد شد را چه کسی جوابگوست. که از ترکیه و آلمان آمده یا افغانی ملعونی که سوار بر نیسان را به آتش کشید در این مملکت چه می کند و از جان این مردم فرومانده در مشکلات چه می خواهد. قطعا اینان که بویی از نبرده اند مستحق شدید ترین برخوردها و هستند. حال که ماجرا در ظاهر تمام شده ما ماندیم و بنزینی که کفاف رفت و آمدهای درون شهری را هم نمی دهد چه برسد به برون شهری و از سویی صف های عریض و طویل پمپ که خدا می داند چند ساعت وقت باید تلف شود تا نوبتت برسد. امان از حقه بازهای مدبرنمایی که نامدبرترین ها بودند و هفت پشت این ملت نجیب را جلوی چشمشان ظاهر کردند. اول آذر نود و هشت 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh
🔹مرد جوانی پدر پیرش مریض شد. چون وضع بیماری پیرمرد شدت گرفت او را در گوشه جاده ای رها کرد و از آنجا دور شد. 🔹پیرمرد ساعت ها کنار جاده افتاده بود و به زحمت نفس های آخرش را می کشید. رهگذران از ترس واگیر داشتن بیماری و فرار از دردسر روی خود را به سمت دیگری می‌چرخاندند و بی اعتنا به پیرمرد نالان راه خود را می‌گرفتند و می‌رفتند. 🔹شخصی از آن جاده عبور می‌کرد. به محض اینکه پیرمرد را دید او را بر دوش گرفت تا به بیمارستان ببرد و درمانش کند. 🔹یکی از رهگذران به طعنه به او گفت: این پیرمرد فقیر است و بیمار و مرگش نیز نزدیک، نه از او سودی به تو می‌رسد و نه کمک تو تغییری در اوضاع این پیرمرد باعث می‌شود. حتی پسرش هم او را در اینجا به حال خود رها کرده و رفته است. تو برای چی به او کمک می‌کنی؟ 🔹آن شخص به رهگذر گفت: من به او کمک نمی‌کنم، من دارم به خودم کمک می‌کنم!! اگر من هم مانند پسرش و رهگذران او را به حال خود رها کنم چگونه روی به آسمان برگردانم و در محضر خالق هستی حاضر شوم. من دارم به خودم کمک می‌کنم. 🔹آن‌چنان‌ که فکر می‌کنیم سخت نیست. 👇👇👇 🆔 @jabbarnameh