بسم الله الهادی 🌀ماهیت اغتشاشات اخیر و اولویت های نظام اگر در چند کلمه بخواهم اغتشاشات اخیر را توصیف کنم می گویم: #هیجان #خشونت #آزادی_جنسی اما! علت فوران هیجان و خشونت زیاد و میل به آزادی های جنسی در این اغتشاشات چیست؟ آیا صرفا تحریک برخی از سلبریتی ها در فضای سایبری قدرت ایجاد یک اغتشاش در فضای واقعی را دارد؟ آیا این اغتشاشات پشتوانه تئوریک هم دارد؟ 1. درست است که ظاهرا انفجار با یک کبریت یا... رخ می دهد اما تا وقتی آن جرقه اولیه پشتوانه باروتی نداشته باشد انفجاری رخ نخواهد داد. یعنی امکان دارد مرگ یک نفر در کشوری منجر به اغتشاش شود اما قتل صدها نفر در یک کشور دیگر حتی اعتراضی در پی نداشته باشد. بنابراین توجه به #زمینه_های_باروتی که امکان اعتراضات و اغتشاشات را در جامعه فراهم می آورد مهمتر از تحلیل کردن جرقه اولیه است! 2. مرگ خانم امینی و مساله گشت ارشاد در حکم جرقه اولیه است. اغتشاش اخیر لایه های تاریخی _ تمدنی دیگری دارد که برای فهم بهتر آن باید تاریخ حدودا 60 سال اخیر آمریکا را مورد بررسی قرار داد، یعنی از سال 1960 به بعد؛ البته فهم کامل تر این موضوع مطالعه تاریخ جهان بعد از رنسانس را می طلبد. خلاصه این تغییر تمدنی را می توان در تلاش بشر مدرن برای دستیابی به بهشت زمینی دانست. بهشتی که بدون خدا و با محوریت انسان امانیستی قرار بود شکل بگیرد تا همه ی لذت های وعده داده شده دین را بدون #تحمل_سختی و رنج در همین دنیا برایشان بسازد. بهشتی که قرار بود رفاه و #راحتی به ارمغان بیاورد. اما در این مسیر با خلائی مواجه شدند که به لحاظ درونی در خلوت بشر رنسانسی برای او عذاب آور بود و آن جایگزینی انسان مدرن به جای خدا در امورات بود. عدم حضور خدا در زندگی و نظام اجتماعی شان را با #غفلت از یاد او می خواستند جبران کنند و مفهوم هیجان و امور هیجان آور و لذت #مُسکنی شد برای غفلت از یاد خدا... و نظام های اجتماعی غرب نیز با ساختارها و نهادهای خود این غفلت تاریخی بشر را تقویت و تثبیت کرد. 3. آرمان انقلاب اسلامی شکل دهی تمدنی جدید در مقابل تمدن غربی است. مسیر نظام سازی ما در جهموری اسلامی در حوزه نهادسازی، دو ریل داشت: 1. ریلی که حضرت امام با بیش از 150 نهاد اجتماعی در اقتصاد، علم، فرهنگ، سیاست و امنیت ایجاد کرد که در اثر نفوذ مستقیم و غیرمستقیم تفکر و افراد غربی اکثرا کم خاصیت، ادغام و یا منحرف شدند به طوری که امروزه انقلابیون ما هم نمی توانند حتی اسم آن ها را نام ببرند. 2. ریل نهادهای وارداتی غرب مدرن که قرار بود جلوی فرهنگ غربی آن گرفته شود، از دانشگاه و مدرسه گرفته تا بانک و بیمه و بورس و... این نهادها به طور طبیعی مسیری را در حوزه های مختلف اجتماعی رقم می زنند که غرب از قرن 15 میلادی تاکنون آن مسیر و ایستگاه های آن را تجربه کرده و اکنون در ایستگاه انقلاب جنسی است. به عبارت دیگر ما به حیث ساختاری در حال تجربه مسیر غرب در نهادسازی اجتماعی هستیم و همان جاده را داریم طی می کنیم، بنابراین طبیعی است که همان مسائل و موانع را داشته باشیم. جامعه ما در مسیر حرکتی خود از نگاه آنان به لحاظ فرهنگی اجتماعی، در نیمه دوم قرن 20 و در ایستگاه انقلاب جنسی قرار دارد. بنابراین در این نگاه عقلانی است که زمینه و باروت اعتراضات و آشوب های سیاسی اجتماعی را در قالب مسائل نابرابری زن و مرد، آزادی های جنسی و یا آزادی های زنانه برنامه ریزی کنند. 4. تحلیل ارائه شده از حیث ظواهر استدلالی، منطقی و دارای پشتوانه جامعه شناختی است اما چون قدرتِ فناوری های نرم جمهوری اسلامی را در تحلیل خود لحاظ نکرده درنتیجه خود دچار خطای محاسباتی می شود. از عجیب ترین اتفاقات تاریخ بشر این است که در عصری که مردمان آن از جهت عقبه تاریخی تمدنی رنسانی خود به دنبال راحتی بیشتر و لذت های جسمانی بیشتر هستند انسان هایی پیدا می شوند که 180 درجه خلاف آن به دنبال سختی و ریاضت می روند! اردوهای راهیان نور، برنامه های جهادی، زیارت اربعین، اعتکاف ها سراسری و... همه نمونه های موفق قدرت نرمی جمهوری اسلامی هستند که دقیقا ماهیتی مخالف ماهیت راحت طلبانه دنیای مدرن دارند و از شگفتی های فهم نشده دوران مدرن هستند. در حقیقت قدرت جمهوری اسلامی ایجاد فناوری های جدیدی است که با استقبال جوانان و مردم مواجه شده و دقیقا خلاف ماهیت تمدنی غرب بعد از رنسانس است. یعنی جمهوری اسلامی قدرتش در تربیت هزاران نیروی آوانگادر انقلابی مانند سرداران شهیدی همچون قاسم سلیمانی، مصطفی چمران، حسن باقری و شهدای علمی، فرهنگی، سیاسی و اعتقادی فراوانی همچون سعید کاظمی آشتیانی، مرتضی مطهری، سید محمد بهشتی، سید مرتضی آوینی، شهدای هسته ای و... موفق عمل کرده و این قله ها دامنه ای از جوانان و مردم ایران را شکل دادند که مخلصانه و گاها غیرمخلصانه مشغول تلاش و تحمل مشقت و رنج در این راه هستند.