✅ آگاهی از #حقایق_عالم
📌 یکی از طلاب که برای تهیه خانه تحت فشار سختی قرار گرفته و بدین خاطر بسیاری از لوازم زندگی خویش را فروخته بود برای رهایی از تنگدستی خدمت معظمله رسید تا تقاضای دعا برای گشایش کار کند.
🔺️ چون به محضر ایشان میرسد خود را با سخنانی معنادار روبه رو میبیند:
🔹️ او دیدار آن روز خود را چنین توضیح میدهد: به اتفاق دو نفر خدمت حضرت #آیت_الله_بهاء_الدینی رسیدیم، معظمله طبق معمول از هر دری سخن به میان آوردند اما در بین سخنان خود ناآگاه پرسیدند هنوز منطقه شما روغن حیوانی دارد؟ عرض کردم بله اما خیلی کم شدهاست علاوه بر آن کیفیت سابق خود را از دست داده است و باز صحبت از جاهای دیگر به میان آمد تا اینکه اجازهی مرخصی خواستیم..
⚜️ بههنگام خداحافظی آقا فرزند خود را صدا زدند و فرمودند دوازده هزار تومان پول بیاورید تا به فلانی بدهیم برایمان روغن حیوانی بیاورد؛ پول را آوردند و به بنده دادند.
🔺️ چند لحظهای بیش نگذشته بود که ناگاه به یاد مبلغ بدهی خویش افتادم که درست بهاندازه همین پول بود. دانستم صحبتهای ایشان پوششی برای حفظ آبروی بنده بودهاست زیرا من هیچگاه نقشی در تهیه روغن برای کسی نداشتم.
📚 آیت بصیرت، ص۴۷.
https://eitaa.com/joinchat/837156870C961b4605d2