eitaa logo
متن‌ْآگاهی‌|جعفرعلیان‌نژادی
346 دنبال‌کننده
301 عکس
9 ویدیو
6 فایل
تلاش‌گری در ابتدای راه آگاهی و ایستادگی ارتباط با نویسنده: @Matnagahi
مشاهده در ایتا
دانلود
موبه‌مو، مثل امام و رهبری ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔺با خبر شدم امروز مراسم رونماییِ کتاب «موبه‌مو» از محصولات اخیر انتشارات موسسه انقلاب اسلامی بود. این کتاب را نخوانده‌ام، اما گمان می‌کنم موضوع کتاب چنانچه از عنوان و طرح روی جلد پیداست، در خصوص تطابق سیره رهبران انقلاب اسلامی باشد. چند روز قبل در یادداشتی کوتاه به یکی از مصادیق شباهت این سیره پرداخته بودم. 🔺این شباهت‌یابی در دو سند منشور روحانیت امام(ره) و بیانیه گام دوم رهبر انقلاب ردیابی شد. سوم اسفند سالروز صدور منشور روحانیت توسط امام خمینی(ره) بود. توجه شما را به متن این یادداشت کوتاه جلب می‌کنم: 🔺مردم، امام، انقلاب. یک ترکیب ساده و بدیهی به ارزش یک عمر وفاداری و تعلق. ترکیبی بدون خلل و شکاف که چهل و چهار سال از آفت تجزیه و تغییر در امان مانده. 🔺نه اینکه آفتی نباشد نه، آن نهال کوچک روییده از این ترکیب ،چه آفت ها و آسیب هایی را از سر گذرانده، چه تشنگی ها و بی آبی هایی را تحمل کرده ، چه جراحت هایی را بر تن نحیف خود دوام آورده، چه نشکستن هایی را از تند باد حوادث مخالف تجربه کرده تا توانسته ریشه هایش را در این خاک پرمحنت و ماجرا قوی و عمیق سازد. 🔺در طول این سال ها، نه امام، نه رهبری، نه مردم، نگذاشتند کسی دست به این ترکیب پیروز و موفق بزند. در سال 67 بود که امام، راهنمای رشد و آفت زدایی این نهال نوپا را در سند تاریخی منشور روحانیت، ابلاغ فرمود. جریانی خسته و رنجور از تلاطمات سال های آغازین، زبان به گلایه و سرزنش دو عنصر دین و روحانیت گشوده بودند. 🔺خواسته شان عدول از اصول انقلاب بود، بی طاقت بودند و بی استقامت. البته امام گفته بود، این بی صبری ریشه در بی اعتقادی آنان از همان اول داشت. از همان اول بود که طلبکارانه مدعی امام و مردم شده بودند که چرا مرگ بر آمریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا لانه جاسوسی را اشغال کردید؟ چرا منافقین و ضدانقلاب را محکوم کردید؟ چرا نه شرقی، نه غربی گفتید! 🔺امام گفته بود، از همان اول اشتباه بود که امور مهم کشور را به این گروه های(لیبرال) بی صبر وبی اعتقاد داده بودیم،حتی گفته بود هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به این گروه ها(هواداران بازرگان) می خوریم. گروه هایی که هم خواهان زیرپا گذاشتن اصول انقلاب بودند و هم طلبکار و مدعی استقامت امام و مردم. مشکل آنها چنین ترکیبی بود، ترکیبی که باید به هم می خورد و امام جلوی آن را گرفت. 🔺سی سال گذشت تا به سال 97 رسیدیم، پیوند مردم، امام و انقلاب نه تنها سست و کم رمق که قوی و همبسته به گام دوم رسید. سندی لازم بود تا این حوالت تاریخی را اعلام کند. رهبر انقلاب بیانیه گام دوم را صادر کردند. 🔺کلان مساله ما خستگی این جریان یا آن جریان نبود، مساله ما تنها اکتفا به حفظ اصول انقلاب یا صفوف مومنین نبود. آن نهال نوپا، اکنون به درختی تنومند مانند شده بود. هدف ما بسط و نشر انقلاب بود، معارضین هم امید به اخلال در اصل این ترکیب نداشتند، هر چند هنوز امکان تغییر یا تحریف واقعیت این پیوند معتبر بود و تلاش هایشان تداوم داشت چه در وضعیت دولت داری و چه در وضعیت بی دولتی، جریان معارض مایوس از ‌ امکان تغییر و تحریف نشد. 🔺رهبری در بیانیه به سیاق امام (ره) در دورانی که بازماندگان همان جریانات خسته بر مسند امور مهم کشور بودند، گفت: هرگز نمیتوان مردمی را تصوّر کرد که از این چشم‌اندازهای مبارک دل‌زده شوند. هرگاه دل‌زدگی پیش آمده، از روی‌گردانی مسئولان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها. 🔺آدرس کانال: @jafaraliyan
🔺روزگذشته یادداشتی در خصوص امیدافزایی پاسداران انقلاب اسلامی نگارش کرده و در اختیار روزنامه جام‌جم قرار دادم. این مطلب امروز به عنوان یادداشت صفحه اول منتشر شد. لینک یادداشت برای مطالعه راحت‌تر: https://b2n.ir/w04774
بچه‌های پرامید سپاه ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔺 در این یادداشت نمی‌خواهم به کارنامه درخشان این نهاد یا رشادت‌های پاسداران انقلاب اسلامی اشاره کنم. می‌خواهم به نسبت سپاه با موضوع امید بپردازم. 🔺اول؛ همیشه از سپاه به عنوان «آخرین سنگر» مقاومت میدانی یاد شده است، به نظرم تعبیر بهتر و گویاتر «پیشروترین» سنگر ایستادگی و استقامت است. سپاه امید مردم، امید کشور و امید نظام است. همیشه با وجود تمام هجمه‌های روانی و کلامی علیه این نهاد انقلابی و عناصر او یک باور رسوب‌کرده در ذهنیت عمومی وجود دارد که پای بچه‌های سپاه به هر گیر و گرفتاری میدانی که باز شود، مسأله تمام و کمال حل می‌شود. یک نسبت مستقیم بین بچه‌های سپاه با تمام‌کنندگی معضلات، رنج‌ها و گرفتاری‌ها وجود دارد. اولین نشانه نسبت مستقیم بین سپاه و امیدافزایی، وجود چنین تصویری در اذهان عمومی است. 🔺دوم؛ همواره مشی عمومی پایوران این نهاد انقلابی، اقدام بدون اعلام بوده است. در برابر این مشی عمومی، همواره یک ایده مسلط رخ‌نمایی می‌کرده و می‌کند که می‌توان آن را منش قهرمانانه نامگذاری کرد. در منش قهرمانانه اعلام، اظهار و ابراز موفقیت، اهمیت و اولویت بیشتری بر اقدام، کنش و عملیات دارد. ​​​​​​​منش قهرمانانه می‌تواند به خودی خود، یک انتظار عمومی برای احساس اعزاز و افتخار را نمایندگی کند. مردم به قهرمان و قهرمانی افتخار می‌کنند. حتی چنین قهرمانی می‌تواند امیدبرانگیز نیز باشد وانگهی انگیزه‌ای عمومی را نیز ایجاد کند. این گونه است که همواره یک ویترین افتخار در برابر مردم وجود دارد که انگیزه قهرمان‌شدن را در آنها زنده نگاه می‌دارد، هرچند ممکن است در زندگی روزمره هیچ گاه چنین امکانی را تجربه نکنند. در برابر این منش، بچه‌های سپاه انتخاب کرده‌اند قهرمان ویترینی نباشند. بهتر بگویم اگر قرار است قهرمان باشند، این قهرمانی وصف اقدام آنان باشد، نه تبلیغ آن اقدام. بچه‌های سپاه با چنین روشی، منطق قهرمانی را مردمی می‌کنند. همه می‌توانند قهرمان باشند.حتی قهرمان زندگی روزمره که اصولا چیزی برای مباهات و افتخار در آن وجود ندارد. برای مردمی که در این چند سال حوادث طبیعی را تجربه کرده‌اند، چنین مضمونی آشناتر است. آنها از بچه‌های سپاه اقدام بی‌اعلام را دیده‌اند. حتی ملاحظه کرده‌اند، چطور این فرزندان انقلاب اصرار دارند که دیده نشوند. در ماجرای سیل و زلزله و کرونا، امید مردم به قهرمانان زندگی روزمره بود. قهرمان دست‌یافتنی نسبت دیگری است که بین سپاه و امیدآفرینی وجود دارد. 🔺سوم؛ بعد از انقلاب اسلامی، لمس برخی نیازهای اساسی به دلیل تغییر فضای عمومی کشور و برکات انقلاب اسلامی، بی‌موضوع شد. به عنوان مثال، آزادی از یک نیاز در دوران ماقبل انقلاب اسلامی به یک امر بدیهی بعد از انقلاب تبدیل شد. موضوع استقلال از بیگانگان به عنوان یک نیاز اساسی و ضروری به یک امر آشنا و در دسترس همگان مبدل شد. دستاوردهای انقلاب اسلامی نیروهای معارض را وادار به واکنش کرد. بازی با امنیت عمومی در دستور کار این نیروها قرار گرفت؛ از جنگ تحمیلی و ترورهای ابتدای دهه ۶۰ بگیرید تا انواع و اقسام تهدیدات قدرت‌های استکباری بعد از دوران جنگ.امنیت اقتصادی، امنیت روانی و حتی امنیت جانی، در این سال‌ها نقطه تمرکز ماجراسازی چنین نیروهایی بوده است. در همه این میادین و کارزارهای ناامن‌ساز، قوت دل مردم، وجود نهادی انقلابی با بچه‌هایی اهل اقدام بی‌ریا بوده است. سپاه معنای امنیت عمومی را به جان و دل مردم نشانده است. نقش پررنگ سپاه در برقراری امنیت عمومی، کانونی‌ترین نقطه امیدآفرینی بوده است. 🔺چهارم؛ همیشه بین افق‌گشایی و امید نسبت مستقیم وجود دارد. تصور عمومی بر این است که افق‌گشایی از کسانی برمی‌آید که کننده کار باشند. به بیان دیگر، افق‌گشایی متوقف بر توانایی است. اگر این باور در ذهنیت عمومی وجود داشته باشد که افراد یا نهادی توانایی عبور از بحران‌ها و ایجاد مسیرهای جدید را دارا هستند، خود به خود آن افراد یا نهادها مایه امید مردم می‌شوند. توانایی در این دوران نیز از کسانی برمی‌آید که از دانایی کافی نیز برخوردار باشند. بدون داشتن دانایی کافی، امکان عبور از بحران‌ها، ایجاد افق جدید، ترسیم آینده مطلوب و در نهایت خلق امید اجتماعی وجود ندارد. به گمان نگارنده این سطور، دانایی عبور از بحران وقتی در بچه‌های سپاه و این نهاد مقدس ایجاد شد که آگاهانه تصمیم گرفتند از انقلاب اسلامی پاسداری کنند. پاسداری از یک پدیده زنده، در حال رشد و نو به نوشونده، با یک دانش ساکن و ثابت و ایستا ممکن نیست. پاسداری باید حافظ حالت پیش‌برندگی انقلاب اسلامی باشد. برای مراقب از سرعت پیش‌روندگی انقلاب اسلامی نیاز به دانایی نو و انباشتی وجود دارد. مثال سپاه نشان می‌دهد امروز امید همه مردم به افق‌گشایی در انقلابی‌بودن نهادهای عمومی است. سپاه الگویی بی‌مانند برای انقلابی‌ماندن یا انقلابی شدن است.
🔺یادداشتی تفصیلی باموضوع ناتوانی ایده‌های چپ نو در تفسیر حوادث و تغییر شرایط نظام سرمایه‌داری از حقیر 🔺این یادداشت به تازگی در شماره اول نشریه وزین فکرآورد به سردبیری جعفر‌حسن‌خانی منتشر شده است. توجه شما را به ادامه صفحات در اسلایدهای زیر جلب می‌کنم👇
متن‌ْآگاهی‌|جعفرعلیان‌نژادی
فایل پی‌دی‌اف مطلب بالا☝️ جهت خوانش راحت‌تر