گزارش تصویری پنجاه وهشتمین برنامه محفل فرهنگی یاوران حضرت مهدی علیه السلام نهم آذرماه ۱۴۰۲ این هفته: در مسجدزاهدی روستای پیکان باحضور حاج آقاتهامی داستان کشتی گیری امام حسن (ع) وامام حسین(ع) واجرای نمایش آن وهمچنین به خاطر ایام فاطمیه همخوانی سرود کلاسهای اول تا سوم حفظ سوره های پایانی جزءسی و چهارم تا ششم سوره انسان روخوانی وروانخوانی -------------------------------------------------- 🌹 محفل فرهنگی یاوران مهدی علیه السلام👇 🌹 https://eitaa.com/paykan313

▪️🍃🌹🍃▪️ خاطرتون هست یه عده همش وزوز میکردن تو گوش ملت، چرا باید به یمن کمک کنیم⁉️ 🔹 این نوجوان خیلی واضح رو نقشه توضیح میده @hazratzahrah

دوران سربازی اش در زمان طاغوت ، در یکی از روستاهای قزوین بود. باید دوسال را در روستایی می ماند که هیچ یک از اهالی ،نماز خوان نبودند. می‌توانست خودش نماز را گوشه ای بخواند وبی خیال باشد مثل خیلی از ما که خیلی از کارهایمان فقط برای رفع وظیفه بود اما اوچنین آدمی نبود او دست بقیه را هم در رساندن به خدا می گرفت ... در این دو سال ،تمام اهالی روستا را نماز خوان کرد . جهاد تبیین یعنی همین تنها به فکر خودت نباشی جامعه را همراه با خودت بالا ببری .. #شهید_اصغر_عبداللهی #سبک_زندگی_شهدا کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy

🎥 فرمانده نیروی دریایی ارتش: پهپادهای ما بالای سر ناوگان‌های منطقه‌ای حرکت می‌کنند اما آن‌ها متوجه نمی‌شوند 🔹شاهد ادعای من رهگیری اخیر ناو آمریکایی است. زیر پهپاد ما بالگرد آمریکایی در پرواز بود و اگر متوجه بود پهپاد بالای سرش است مطمئنا روی ناو می‌نشست. #ایران_قوی @Farsna

🌹شهیدگمنام سلام🌹 🔻 برنامه استقبال و تشییع کاروان اهالی بهشت شهرستان جرقویه روز سه شنبه 21آذرماه1402 میزبان لاله های عشق

🎼🎸 آواز و موسیقی🎻🎹 نشاط وشادی یا فساد قلب نوجوانان💖 طرح دغدغه و نگرانی از بابت یک انحراف نگران کننده در شهرستان جوقویه #موسیقی https://eitaa.com/jafaritabar

خاطرات همسر شهید حاج اصغرعبداللهی برگرفته از کتاب جان باز قسمت سوم: ماه عسل اوایل عقد بود . یک شب به من گفت:من چیز زیادی از مال دنیا ندارم ، می ترسم در زندگی بامن اذیت شوید. اما شما ، خداراشکر غرق در نعمت های خدا هستید. گفتم: اصغر اقا اینطور حرف نزنید ، نعمت های دنیا برای این است که انسان مسیر بندگی را به خوبی طی کند . من خوشحالم که در کنار شما بتوانم به خدا نزدیک تر شوم .آن شب وقتی اصغر اقا خدا حافظی کرد و رفت ، یک کادوی کوچک گوشه اتاق دیدم . اینقدر حجب و حیا داشت که نتوانسته بود آن را به من تقدیم کند . روز بعد وقتی همدیگر را دیدیم ، صحبت از هدیه شد و گفتم : من می دونم هزینه های شما برای فعالیت های مذهبی زیاد است، من الحمدلله همه چیز دارم ، نیازی به این گونه هدایا نیست . از صحبت من خیلی خوشحال شد و گفت : می ترسیدم مثل برخی از دختران امروزی، فقط به دنبال خرید و خرج کردن و ... باشی. #شهید_عبداللهی https://eitaa.com/jafaritabar