🔴 تکلیف گرایی یا نتیجه گرایی ؟!
یک سؤال دیگر این است - که اینجا هم باز بعضی از دوستان گفتند - که رابطهی «تکلیفمداری» با «دنبال نتیجه بودن» چیست؟!
امام فرمودند: ما دنبال تکلیف هستیم. آیا این معنایش این است که امام دنبال نتیجه نبود؟ چطور میشود چنین چیزی را گفت؟ امام بزرگوار که با آن شدت، با آن حدّت، در سنین کهولت، این همه سختیها را دنبال کرد، برای اینکه نظام اسلامی را بر سر کار بیاورد و موفق هم شد، میشود گفت که ایشان دنبال نتیجه نبود؟!
تکلیفگرائی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجهی مطلوب، بر طبق #تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار نامشروع انجام ندهد....
مگر میشود گفت که ما دنبال #نتیجه نیستیم؟ یعنی نتیجه هر چه شد، شد؟ نه!
این که تصور کنیم تکلیفگرائی معنایش این است که ما اصلاً به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست!!
در دفاع مقدس و در همهی جنگهائی که در صدر اسلام، زمان پیغمبر یا بعضی از ائمه (علیهمالسّلام) بوده است، کسانی که وارد میدان #جهاد میشدند، برای تکلیف هم حرکت میکردند....
جهاد فیسبیلالله یک تکلیف بود، در دفاع مقدس هم همین جور بود؛ ورود در این میدان، با احساس تکلیف بود؛ آن کسانی که وارد میشدند، اغلب احساس تکلیف میکردند....
اما آیا این احساس تکلیف، معنایش این بود که به نتیجه نیندیشند؟ راه رسیدن به نتیجه را محاسبه نکنند؟ اتاق جنگ نداشته باشند؟ برنامهریزی و #تاکتیک و اتاق فرمان و لشکر و تشکیلات نظامی نداشته باشند؟ اینجور نیست. بنابراین تکلیفگرائی هیچ منافاتی ندارد با دنبال نتیجه بودن، و انسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه به دست میآید، چگونه قابل تحقق است؛ برای رسیدن به آن نتیجه، بر طبق راههای مشروع و میسّر، #برنامهریزی کند...
🎙مقام معظم رهبری (۹۲/۵/۶)
@mahdi_ghasemzadeh
دیروز آقا نقشهی راهی برای استفاده از فرصت طولانی عمر دادند که اینچنین بود:
جوانیتان را قدر بدانید؛ میدان وسیعی در مقابل شما است. انشاءالله شصت سال دیگر، هفتاد سال دیگر شما در این دنیا حضور خواهید داشت و کار خواهید داشت؛ از این فرصت استفاده کنید.
برای این فرصت طولانی #برنامهریزی کنید؛
برای اینکه برنامهریزیتان درست از آب دربیاید #فکر کنید؛
برای اینکه درست بتوانید فکر کنید با #قرآن آشنا بشوید،
قرآن را بخوانید، #تأمّل کنید،
از کسانی که پیش از شما و بیش از شما تأمّل کردند #یاد_بگیرید.
به نظرم رسید این بخش از صحبتهای مرحوم #صفایی_حائری که در صفحات ۸۷ تا ۸۹ مسئولیت و سازندگی آمده، میتواند مکمل نسبتاً خوبی برای فرمایش آقا باشد. بخوانید
👇👇
براى به جريان انداختن فكر، گاهى از استدلالها شروع مىكنيم و با دليل و منطق، فكر را به راه مىاندازيم. ولى در حقيقت اين به راه انداختن نيست، بلكه فكر را به زير بار كشيدن است. اين روش فكر را مشغول و متوقف مىكند و به زير بار مىكشد. سنگينى استدلال براى فكر ركود مىآورد ...
بهترين راه براى به كار انداختن فكر، #طرح_سؤالهايى_حسابشده است. انسان در برابر سؤالها مىخواهد جوابى بياورد و براى بهدست آوردن جواب ناچار است كه فكر كند ... در صورتى كه سؤالها حسابشده و دقيق باشند، فكر زودتر به #شناختها و به #عقيده و #علاقه و به #حركت و #عمل منتهى مىگردد.
طرح سؤال براى حركت فكرى، راهى است كه پيامبران از آنجا رفتهاند و قرآن از آن خبر مىدهد و مىبينيم سؤالهايى را كه تلنگرهاى #محرك_فكر هستند و در قرآن به كار گرفته شدهاند.
مربى آگاه بهجاى اينكه با سنگينى استدلالها فكر را خسته و تنبل كند، با سؤالها و راهنمايىها فكر را آماده مىكند و حركت مىدهد و به مقصد مىرساند. مربىِ آگاه آن نيست كه بهجاى افراد فكر بكند و استدلال كند و بفهمد و ببيند. مربى آگاه كسى است كه چشم افراد را باز مىكند و پردهها را كنار مىزند و فكر را حركت مىدهد تا افراد استدلالها را بيابند و بفهمند و زيبايىها را ببينند.
در اينصورت استدلالها مستقيماً دريافت شدهاند و بدون سنگينى، در فكر هضم گرديدهاند. و در ضمن شخصيت افراد و استقلال آنها مجروح نگرديده است.
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4