eitaa logo
«متن و مقالات»
9 دنبال‌کننده
9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
377 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢در کنار مردم، کاندیداها را هم دریابیم💢 🔹این ایام قاعدتا ایام دعوت مردم به مشارکت پای صندوق های رأی است. افراد و مؤسسات در این مدت زحمت کشیده‌اند و برای میان گذاشتن با مردم آماده کرده و منتشر کرده‌اند. ما هم با رفقا جلسات متعددی داشتیم تا بتوانیم مطالبی را برای در میان نهادن با مردم پیشنهاد کنیم که من برداشت خودم را از آن گفتگوها در ۶ محور جمع بندی کردم؛ ۶ محوری که به نظرم می‌آید با ترکیبهای مختلفی از آنها می‌توان با مخاطبین متنوعی از ملت ایران گفتگو کرد و آنها را به شرکت در انتخابات ترغیب کرد. صوت ارائه این ۶ محور را می توانید در اینجا گوش دهید. 🔹 اما معضل کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس، معضلی تک وجهی نیست که بخواهیم آن را صرفا در سمت مردم جستجو کنیم، بلکه اتفاقاً یک دلیل اصلی آن را می توان در اختلالی که در ناحیه‌ی توسط کاندیداها و سازو کارهای اعتباربخشی و بستن لیست‌های انتخاباتی است، مشاهده کرد. 🔹 جامعه انقلابی ایران در مسیر حرکت و پویایی خود، گردنه‌های مهمی را پشت سر گذاشته و در عین حال، متحمل سختی‌ها و مرارت‌های فراوانی شده است؛ در آستانه عبور از چنبره تحریم‌های بی‌سابقه و ظالمانه استکبار جهانی قرار گرفته است و در عین حال، به دلیل وجود رگه‌ی تلخ تورم و گرانی‌های کمرشکن هنوز شیرینی شهد این پیشرفت‌ها را در ذائقه احساس نکرده است؛ امروز مردم ایران نقش الگوی مسکن را در آسایش، امنیت و فرزندآوری خود به مشاهده می کنند؛ امروز مردم ایران نسبت به نقش مخرب بانک‌ها در کار و تولید و صنعت حساس شده؛ امروز مردم ایران به ماجرای تضاد منفعت برخی از مسئولین با حقوق عامه واکنش بیشتری نشان می‌دهند؛ امروز مردم ایران از مسئولی که خانواده‌اش از خارج کشور خرید می کند طلب پاسخ می‌کند؛ امروز رفتار فرزندان مسئولین کشور مورد توجه مردم ایران قرار گرفته است؛ امروز مردم ایران به راحتی زیربار هر حرفی نمی‌رود و همه اینها به این معناست که مردم ایران به معنای درست کلمه شده است و خط و ربط امور بیشتری را با غایات و جهت‌گیری‌های خود ارزیابی می‌کند. 🔹از طرفی دیگر، از اول انقلاب و به خصوص از اوائل دهه هشتاد، بالاترين سطح رهبری و سیاستِ کشور، به غلبه الگوهای توسعه غربی در امر اداره کشور را واکنش نشان داده و الگوهای توسعه غربی را زمینه‌ساز انحلال و فروپاشی همه هویت‌های ملی در هویت تمدن غرب معرفی کرده است. به نحوی که مقام معظم رهبری از روز اول فروردین 1388 به صراحت اعلام کرده است که دیگر از لفظ «توسعه» _ به دلیل انصراف معنایی آن به الگوهای توسعه مدرن _ استفاده نمی‌کند و به جای آن و برای دلالت بر الگوی اسلامی ـ ایرانی حرکت بالنده مردم رشید ایران، اصطلاح «پیشرفت» را استخدام خواهد کرد. 🔹اما در این میان، یکی از معضلات اصلی در انتخابات این است که چه میزان کاندیداهای موجود و ساز و کارهای لیست بندی، در منزلت و شانِ نمایندگی سیاسی مردم و رهبری ایران قرار دارند؟ کاندیداها و احزاب در کشور چقدر با این رشد سیاسی مردم و اتفاقاً مقیاس انتظارات رهبری نظام، سیاست ورزی می‌کنند؟ جریانها و گروه‌های سیاسی، با چه میزان توان دارند که با تبیین _ " فتوحات و پیشرفت‌ها"، _ "در کنار بیان ریشه ناکامی‌ها و عقب افتادگیها" _ و "با توجه به میدان بازی دشمن"، برای نزدیکتر شدن به قله ارائه‌ دهند؟ سیاست، موضوع اصلی‌اش به وحدت رساندن عزمها و اراده‌های متکثر افراد برای حرکت به سوی تحقق مقاصد و آرمان‌های مشترک است و ممکن نیست بدون داشتن طرحی ناظر به میدان و آینده، کسی بتواند در مَسند آن بنشیند. فرصت زیادی نیست ولی باید در کنار گفتگو و دعوت از مردم، کمی هم به فرستنده‌ها دست بزنیم و دعوت و گفتگویی هم با کاندیداها داشته باشیم .... https://eitaa.com/alimohammadi1389/1621
💢چرا برای غزه کم تحرکــیم؟💢 🔹تصمیم گرفتم اولین و دومین یادداشت امسال رو برای غزّه بنویسم و نه حتی برای شعار سال! 🔹بعد از یادداشت «غزه؛ و البته هزاران مناسبت تقویمی و موسمی جور و واجور!!» که در آن به نقد رفتار فرهنگی دوستان حزب‌اللهی‌مان پرداخته بودم، برخی از دوستان گفتند که مردم ایران حاضر به همراهی با مردم غزه نیستند و افکار عمومی ما کشش طرح مسئله کمک به غزه را ندارد! 🔹بگذارید همین ابتدا نظر خودم را عرض کنم. این تحلیل از مردم ایران از اساس یک تحلیل غلط، انحرافی و تقلیل گرایانه است. مردم ایران همواره در طول قرنها جزو عدالت‌طلب‌ترین ملتها بوده‌اند و برای رسیدن به آن، هزینه‌های هنگفت داده‌اند. چطور می‌شود که چنین ملتی که حتی مخالفین حکومتش هم برای همراه کردن مردم ناچارند که بر روی عدالت‌طلبی دست بگذارند و حجاب قانونی را مصداق ظلم نشان دهند تا بتوانند جوانان و نوجوانان را برای مقابله با حکومت به خیابانها بکشانند، به یکباره چنان تحولی پیدا می‌کند که نسبت به یکی از بزرگترین جنایت‌ها و نسل‌کشی‌های آشکار تاریخ معاصر کرخت و سرد شوند؟! این تحلیل غلط اندر غلط است ... 🔹ریشه عدم تحرک کنونی مردم ایران را باید در جایی دیگر دنبال کرد؛ اولین ریشه‌ی این بی تحرکی در فراگیر شدن این تلقی است که «الان کمک به غزه یک کار تخصصی و نظامی است که مردم عادی نمی‌توانند نقشی در آن داشته باشند»؛ دومین ریشه این بی عملی را باید در این تلقی دنبال کرد که «راهپیمایی‌های کلیشه‌ای دردی از مردم غزه دوا نمی‌کند و اقتضائات بیرونی و میدانی به حدی قدرتمند است که این راهپیمایی‌های داخلی، تأثیری بر روی تصمیم گیری مسئولین سیاسی و نظامی کشور در مواجهه با مسئله غزه نمی‌گذارد.» 🔹حاصل جمع این دو تلقی این است که مردم ایران علیرغم تأسف و تأثری که از جنایتهای بی حد و مرز اسرائیل دارند و احیانا اشکی که شبها پای اخبار کودک‌کشی‌ها و زجرکشیدن‌های مردم غزه می‌ریزند، راهی را برای کمک در جلوی خود باز نمی‌بینند و ناگزیر برای فرار از فشار روحی آن، خود را به بی‌خیالی می‌زنند. خیلی فرق است که کسی بی‌خیال مسئله‌ای باشد و کسی از روی ناچاری و بن بست عملی و قاعدتاً برای فرار از فشار شکننده‌ی روحی مسئله‌ای، خود را به بی‌خیالی بزند؛ حال اکثر مردم ایران، حال دومی است. 🔹از اینرو، راه برافروخته نگه داشتن ابر مسئله‌ای به نام فلسطین در جان و فکر و رفتار مردم ایران، پخش عکس‌های جنایت‌های شنیع اسرائیل و نسل‌کشی‌ها و کودک‌کشی‌ها و رنج‌ها و زجرهای فلسطینیان نیست، بلکه راه اصلی «بازآفرینی فناوریهای اجتماعی استحصال اراده جمعی مردم ایران در راستای حضور واقعی در واقعه فلسطین» می‌باشد. ‌🔹خلاصه اینکه: ➖ امروز مشکل مردم ایران «نبود تحریک» نیست، بلکه مشکل، «فقدان بستر تحرک» است. ➖ امروز مشکل مردم ایران «ندانستن ظلم اسرائیلیان» نیست، بلکه مشکل، «نداشتن راهی برای حضور و تأثیر واقعی» است. ➖امروز مشکل مردم ایران «نخواستن کمک به غزه» نیست، بلکه مشکل، «تصور ناتوانی از کمک کردن» است. 🔹گسست زبانی با منطقه و جهان، بیرون بودن از مناسبات عربی و ترکی، بیگانگی با اقتضائات جامعه اهل تسنن، فشل بودن سامانه خبر در کشور و البته انسداد ذهنی خواص شتاب‌دهنده‌، همه و همه دست به هم داده‌اند تا فناوری‌هایی زنده‌ی چند دهه‌ی گذشته‌ی جامعه‌ی انقلابی ایران یعنی به امری صرفا داخلی و کلیشه‌ای تنزل یابد و تخلیه معنایی شود ... اگر راهی برای تحرک مردم ایران هست که حتما هست، آن را باید در بسترسازی کنش عمومی، از طریق احیاء فناوری‌های اجتماعی با سابقه و یا خلق فناوری‌های اجتماعی جدید جستجو کرد ... 🔹در یادداشت بعدی توضیح خواهم داد که در ماجرای کم نظیر غزه چه کارهایی می‌توانیم انجام دهیم؛ ان شاء الله .... https://eitaa.com/alimohammadi1389/1671
💢چرا برای غزه کم تحرکــیم؟💢 🔹تصمیم گرفتم اولین و دومین یادداشت امسال رو برای غزّه بنویسم و نه حتی برای شعار سال! 🔹بعد از یادداشت «غزه؛ و البته هزاران مناسبت تقویمی و موسمی جور و واجور!!» که در آن به نقد رفتار فرهنگی دوستان حزب‌اللهی‌مان پرداخته بودم، برخی از دوستان گفتند که مردم ایران حاضر به همراهی با مردم غزه نیستند و افکار عمومی ما کشش طرح مسئله کمک به غزه را ندارد! 🔹بگذارید همین ابتدا نظر خودم را عرض کنم. این تحلیل از مردم ایران از اساس یک تحلیل غلط، انحرافی و تقلیل گرایانه است. مردم ایران همواره در طول قرنها جزو عدالت‌طلب‌ترین ملتها بوده‌اند و برای رسیدن به آن، هزینه‌های هنگفت داده‌اند. چطور می‌شود که چنین ملتی که حتی مخالفین حکومتش هم برای همراه کردن مردم ناچارند که بر روی عدالت‌طلبی دست بگذارند و حجاب قانونی را مصداق ظلم نشان دهند تا بتوانند جوانان و نوجوانان را برای مقابله با حکومت به خیابانها بکشانند، به یکباره چنان تحولی پیدا می‌کند که نسبت به یکی از بزرگترین جنایت‌ها و نسل‌کشی‌های آشکار تاریخ معاصر کرخت و سرد شوند؟! این تحلیل غلط اندر غلط است ... 🔹ریشه عدم تحرک کنونی مردم ایران را باید در جایی دیگر دنبال کرد؛ اولین ریشه‌ی این بی تحرکی در فراگیر شدن این تلقی است که «الان کمک به غزه یک کار تخصصی و نظامی است که مردم عادی نمی‌توانند نقشی در آن داشته باشند»؛ دومین ریشه این بی عملی را باید در این تلقی دنبال کرد که «راهپیمایی‌های کلیشه‌ای دردی از مردم غزه دوا نمی‌کند و اقتضائات بیرونی و میدانی به حدی قدرتمند است که این راهپیمایی‌های داخلی، تأثیری بر روی تصمیم گیری مسئولین سیاسی و نظامی کشور در مواجهه با مسئله غزه نمی‌گذارد.» 🔹حاصل جمع این دو تلقی این است که مردم ایران علیرغم تأسف و تأثری که از جنایتهای بی حد و مرز اسرائیل دارند و احیانا اشکی که شبها پای اخبار کودک‌کشی‌ها و زجرکشیدن‌های مردم غزه می‌ریزند، راهی را برای کمک در جلوی خود باز نمی‌بینند و ناگزیر برای فرار از فشار روحی آن، خود را به بی‌خیالی می‌زنند. خیلی فرق است که کسی بی‌خیال مسئله‌ای باشد و کسی از روی ناچاری و بن بست عملی و قاعدتاً برای فرار از فشار شکننده‌ی روحی مسئله‌ای، خود را به بی‌خیالی بزند؛ حال اکثر مردم ایران، حال دومی است. 🔹از اینرو، راه برافروخته نگه داشتن ابر مسئله‌ای به نام فلسطین در جان و فکر و رفتار مردم ایران، پخش عکس‌های جنایت‌های شنیع اسرائیل و نسل‌کشی‌ها و کودک‌کشی‌ها و رنج‌ها و زجرهای فلسطینیان نیست، بلکه راه اصلی «بازآفرینی فناوریهای اجتماعی استحصال اراده جمعی مردم ایران در راستای حضور واقعی در واقعه فلسطین» می‌باشد. ‌🔹خلاصه اینکه: ➖ امروز مشکل مردم ایران «نبود تحریک» نیست، بلکه مشکل، «فقدان بستر تحرک» است. ➖ امروز مشکل مردم ایران «ندانستن ظلم اسرائیلیان» نیست، بلکه مشکل، «نداشتن راهی برای حضور و تأثیر واقعی» است. ➖امروز مشکل مردم ایران «نخواستن کمک به غزه» نیست، بلکه مشکل، «تصور ناتوانی از کمک کردن» است. 🔹گسست زبانی با منطقه و جهان، بیرون بودن از مناسبات عربی و ترکی، بیگانگی با اقتضائات جامعه اهل تسنن، فشل بودن سامانه خبر در کشور و البته انسداد ذهنی خواص شتاب‌دهنده‌، همه و همه دست به هم داده‌اند تا فناوری‌هایی زنده‌ی چند دهه‌ی گذشته‌ی جامعه‌ی انقلابی ایران یعنی به امری صرفا داخلی و کلیشه‌ای تنزل یابد و تخلیه معنایی شود ... اگر راهی برای تحرک مردم ایران هست که حتما هست، آن را باید در بسترسازی کنش عمومی، از طریق احیاء فناوری‌های اجتماعی با سابقه و یا خلق فناوری‌های اجتماعی جدید جستجو کرد ... 🔹در یادداشت بعدی توضیح خواهم داد که در ماجرای کم نظیر غزه چه کارهایی می‌توانیم انجام دهیم؛ ان شاء الله .... https://eitaa.com/alimohammadi1389/1671
💢چرا برای غزه کم تحرکــیم؟ ✍حجت الاسلام محمدامین رضایی 🔹تصمیم گرفتم اولین و دومین یادداشت امسال رو برای غزّه بنویسم و نه حتی برای شعار سال! 🔹بعد از یادداشت «غزه؛ و البته هزاران مناسبت تقویمی و موسمی جور و واجور!!» که در آن به نقد رفتار فرهنگی دوستان حزب‌اللهی‌مان پرداخته بودم، برخی از دوستان گفتند که مردم ایران حاضر به همراهی با مردم غزه نیستند و افکار عمومی ما کشش طرح مسئله کمک به غزه را ندارد! 🔹بگذارید همین ابتدا نظر خودم را عرض کنم. این تحلیل از مردم ایران از اساس یک تحلیل غلط، انحرافی و تقلیل گرایانه است. مردم ایران همواره در طول قرنها جزو عدالت‌طلب‌ترین ملتها بوده‌اند و برای رسیدن به آن، هزینه‌های هنگفت داده‌اند. چطور می‌شود که چنین ملتی که حتی مخالفین حکومتش هم برای همراه کردن مردم ناچارند که بر روی عدالت‌طلبی دست بگذارند و حجاب قانونی را مصداق ظلم نشان دهند تا بتوانند جوانان و نوجوانان را برای مقابله با حکومت به خیابانها بکشانند، به یکباره چنان تحولی پیدا می‌کند که نسبت به یکی از بزرگترین جنایت‌ها و نسل‌کشی‌های آشکار تاریخ معاصر کرخت و سرد شوند؟! این تحلیل غلط اندر غلط است ... 🔹ریشه عدم تحرک کنونی مردم ایران را باید در جایی دیگر دنبال کرد؛ اولین ریشه‌ی این بی تحرکی در فراگیر شدن این تلقی است که «الان کمک به غزه یک کار تخصصی و نظامی است که مردم عادی نمی‌توانند نقشی در آن داشته باشند»؛ دومین ریشه این بی عملی را باید در این تلقی دنبال کرد که «راهپیمایی‌های کلیشه‌ای دردی از مردم غزه دوا نمی‌کند و اقتضائات بیرونی و میدانی به حدی قدرتمند است که این راهپیمایی‌های داخلی، تأثیری بر روی تصمیم گیری مسئولین سیاسی و نظامی کشور در مواجهه با مسئله غزه نمی‌گذارد.» 🔹حاصل جمع این دو تلقی این است که مردم ایران علیرغم تأسف و تأثری که از جنایتهای بی حد و مرز اسرائیل دارند و احیانا اشکی که شبها پای اخبار کودک‌کشی‌ها و زجرکشیدن‌های مردم غزه می‌ریزند، راهی را برای کمک در جلوی خود باز نمی‌بینند و ناگزیر برای فرار از فشار روحی آن، خود را به بی‌خیالی می‌زنند. خیلی فرق است که کسی بی‌خیال مسئله‌ای باشد و کسی از روی ناچاری و بن بست عملی و قاعدتاً برای فرار از فشار شکننده‌ی روحی مسئله‌ای، خود را به بی‌خیالی بزند؛ حال اکثر مردم ایران، حال دومی است. 🔹از اینرو، راه برافروخته نگه داشتن ابر مسئله‌ای به نام فلسطین در جان و فکر و رفتار مردم ایران، پخش عکس‌های جنایت‌های شنیع اسرائیل و نسل‌کشی‌ها و کودک‌کشی‌ها و رنج‌ها و زجرهای فلسطینیان نیست، بلکه راه اصلی «بازآفرینی فناوریهای اجتماعی استحصال اراده جمعی مردم ایران در راستای حضور واقعی در واقعه فلسطین» می‌باشد. ‌🔹خلاصه اینکه: ➖ امروز مشکل مردم ایران «نبود تحریک» نیست، بلکه مشکل، «فقدان بستر تحرک» است. ➖ امروز مشکل مردم ایران «ندانستن ظلم اسرائیلیان» نیست، بلکه مشکل، «نداشتن راهی برای حضور و تأثیر واقعی» است. ➖امروز مشکل مردم ایران «نخواستن کمک به غزه» نیست، بلکه مشکل، «تصور ناتوانی از کمک کردن» است. 🔹گسست زبانی با منطقه و جهان، بیرون بودن از مناسبات عربی و ترکی، بیگانگی با اقتضائات جامعه اهل تسنن، فشل بودن سامانه خبر در کشور و البته انسداد ذهنی خواص شتاب‌دهنده‌، همه و همه دست به هم داده‌اند تا فناوری‌هایی زنده‌ی چند دهه‌ی گذشته‌ی جامعه‌ی انقلابی ایران یعنی به امری صرفا داخلی و کلیشه‌ای تنزل یابد و تخلیه معنایی شود ... اگر راهی برای تحرک مردم ایران هست که حتما هست، آن را باید در بسترسازی کنش عمومی، از طریق احیاء فناوری‌های اجتماعی با سابقه و یا خلق فناوری‌های اجتماعی جدید جستجو کرد ... 🔹در یادداشت بعدی توضیح خواهم داد که در ماجرای کم نظیر غزه چه کارهایی می‌توانیم انجام دهیم؛ ان شاء الله .... ┄┅┅┅┅❀⚜️❀┅┅┅┅┄ 🌐 کانال نشریه معارف🔻 https://eitaa.com/maarefmags_ir ـــــــــــــــــــــــ 🌀 رسانه باشید و دهید https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e
💢 با غزه چه می توان کرد؟💢 صفحه 2 از 2 نمونه دوم: دعا برای نجات مردم غزه امروز مردم غزه در مصیبت‌اند. در مصیبت باید کنار مصیبت‌زده بود. این در کنار بودن، صوری نیست؛ ادا در آوردنی نیست؛ در کنار بودن سکینه آور است. سکینه از آسمان نازل می شود؛ سکینه امداد الهی به مصیبت‌زدگان است. لذا برای سر سلامتی دادن باید در مصیبت مصیبت‌زده وارد شد. باید بی قرار شد و در این حال بی‌قراری قرار گرفت؛ باید در آن به استقرار رسید و چه تعبیر متناقضی است این قرار در بی‌قراری؟!😭 در این استقرار در اضطراب است که اضطرار حاصل می آید و حالت اضطرار نزدیکترین حالتها به مقام استجابت دعاست؛ «﴿أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ﴾ . ما در خانه‌هایمان همه برای مردم غزه دعاگوییم و بر هر چه اسرائیلی و اسرائیل‌دوست است لعنت می‌کنیم، ولی این تبدیل به کنش اجتماعی نمی‌شود؛ این تبدیل به یک حرکت جمعی نمی‌شود؛ چرا؟ چون فناوری‌های اجتماعی‌مان را بروزرسانی نمی‌کنیم؛ چون رویه‌های تکرارپذیر اجتماعی‌مان را صبغه ایام الله نمی‌دهیم؛ در آن روح الله نمی‌دمیم. شب قدر نزدیک است. ما ملت ایران بیاییم قرار بگذاریم که در شب شهادت امیرالمؤمنین علیهم السلام این شهید عدالت و مبارزه با ظلم، فقط و فقط دو دعا داشته باشیم؛ فقط از خدا دو درخواست کنیم؛ از همه خواسته‌های دیگر در این شب صرف‌نظر کنیم؛ از طلب شفای مریض بدحال‌مان گرفته تا طلب دیون سر رسیده چشم‌پوشی کنیم به خاطر درد و رنج مردمی که رنجشان داغی غیرقابل تحمل بر جگر ما گذاشته است؛ آن دو دعا این باشد؛ «خدای امام زمان ما را برسان!» «خدای شر اسرائیل و آمریکا و همپالگان آنها را از سر مردم مظلوم غزه کم کن!» اینچنین است که یک دعای ساده می‌تواند با یک تصمیم جمعی، تبدیل به یک کنش اجتماعی و تحرک جمعی شود. این چنین است که می‌توان یک اراده بزرگ خلق کرد و یک فعل بزرگ آفرید. این چنین می‌توان ائتلاف قلوب درست کرد. این چنین می‌توان زمینه تحقق وعده‌ی قرآنی را فراهم کرد؛ مگر آیت الله شاه آبادی نفرمودند: «خداوند عالم، قرآن را که حبل الله است از عرش الرحمن نازل فرموده بر عرش اخوت انسان، تا فهمیده شود که مستقرّ قران و نوامیس الهیه، جامعه اخوت مسلمین است و البته نمی‌توان قران عظیم را به انفراد نگهداری نمود.» اینچنین است که می‌توان به سایر ملتها پیوست و البته برای آنها نیز زمینه پیوستن فراهم کرد. اصلا بیاییم این دو دعا را یعنی «دعای ظهور منجی الهی» و «دعای نابودی ظالمین» را در این شبهای قدر تبدیل به یک دعای جهانی کنیم. بیاییم از هر طریق که داریم تصمیم بگیریم ملتهای جهان را حول این دو دعای محوری به وحدت برسانیم؛ این یعنی پایه‌ریزی یک ملت جهانی بر محور ظهور منجی الهی از طریق وحدت نظام انتظارات اجتماعی ... 🔹 در کنار این دو نمونه که عرض شد می‌توان ده‌ها نمونه دیگر از خلق حرکت ملی و امتداد بین‌المللی آن در قالب بازآفرینی فناوریهای اجتماعی طرح کرد: از راهپیمایی زنان باردار و شیرخواره‌دار در همبستگی با مادران غزه گرفته تا سفر علما و مراجع بزرگوار تقلید به کشورهای همسایه و دیدار با علمای کشورهای اسلامی تا طراحی کنش مشترک ورزشکاران کشورهای جهان در اعتراض به جنایاتهای اسرائیل تا جلسات گفتگوی دانشجویان کشورهای اسلامی و سایر کشورها در خصوص تبیین و توصیف فرآیندهای ناعادلانه نظم کنونی جهان و هم اندیشی برای طراحی نظم نوین جهانی تا حرکت حقوقدانان و قضات کشور برای شکلدهی نظام قضای اسلامی برای محاکمه سران اسرائیل و آمریکا تا اعلام همبستگی معلمان ایرانی برای قرار دادن یک روز در هفته در خصوص افشای ماهیت متعفن تمدن غرب برای دانش آموزان تا پایان سال تحصیلی تا ده‌های ایده کنش اجتماعی دیگر ... ما امروز بیش از هر زمانی دیگر، نیاز به جاری شدن داریم. ما امروز حالمان خوب نیست. کلافه‌ایم؛ عصبانی‌ایم، چون در بی‌قراری جبهه حق و باطل قرار نگرفته‌ایم. هر مناسبت و حادثه‌ای مانند درمانگاه بقیه الله و حوزه علمیه ازگل و سکانس فلان فیلم به راحتی ما را با خود می‌برد و در پی این رفتن‌های بی‌حاصل، کلافه‌تر و کلافه‌تر می‌شویم. یُسر مع العُصر، حاصل ایستادن در کانون زمانه است و زمانِ امروز، است .... https://eitaa.com/alimohammadi1389/1677
💢باخت «جبهه انقلاب اسلامی» از «منطق انقلاب اسلامی»! 💢 صفحه 2 از 2 اینچنین است که متأسفانه منطق انقلاب اسلامی توسط جریان غربگرا به گروگان گرفته شده است و عزیزانی که در این دوره داعیه دار شعارهای انقلاب اسلامی بودند نتوانستند بر این فضای رسانه‌ای غلبه کنند. لذا رای بخش زیادی از مردم به جناب آقای پزشکیان، نه رای به اصلاح طلبی بود و نه حتی صرفا رأی قومیتی صرف گو اینکه استانهای ترک‌نشین در دوره های قبل اقبالی به آقای همتی و مهرعلیزاده نداشتند، بلکه بخش عمده رأی های دکتر پزشکیان در ذهنیت رأی دهندگان (ولو اینکه در مصداق اشتباه کرده باشند) 👇 ➖رأی به آرمانها و شعارهای انسانی و فطری انقلاب اسلامی بود؛ ➖ رإی به عدالت‌طلبی و منتقد وضع موجود بودن بود ➖ رأی به کسی بود که ژست مداخله در همه امور نداشت؛ برای همه چیز برنامه نداشت و قرار نبود که هر آنچه را که قبلا انجام داده به همان قدرت و شدت ادامه دهد! ➖ رای به کسی بود که اهل تعامل بود، همه چیز نمی دانست و اهل مدارا و مشورت و گفتگو بود ➖ رأی به کسی بود که تعامل با جهان را در دستور کار داشت و برای رفع تحریمها بیش از دیگران ظاهراً سهم قائل بود. 🔹به طور خلاصه: ➖به یک معنا، با عرض پوزش باید عرض کنم که دکتر پزشکیان از همه کاندیداهای موجود، شخصیتی ایرانی‌تر داشت و این راز رأی آوری کسی است که نه برنامه داشت و نه کارنامه‌ی مشخصی. ➖قومیتی رای دادن استانهای ترک نشین و کردنشین را نیز باید با ملاحظه همین خصوصیت تحلیل کرد و نسبت دادن این رای به پان ترکیسم به جاده خاکی زدن است. ➖البته ناگفته نماند که رای قابل توجه جناب آقای جلیلی، نشان رشد بخش قابل توجهی از مردم ایران و بیمه شدن آنها در برابر جریان پروپاگاندای رسانه ای است. (همانطور که گفته شد این نوشته ناظر به رأی دهندگان به آقایان قالیباف و جلیلی نیست.) ➖ ولی با این حال اگر به شخصیت آقایان رجایی، خامنه‌ای، احمدی نژاد و رئیسی به عنوان رؤسای جمهوری که جریان غربگرا پشت دست آنها بازی نکرده‌اند، بنگرید، ایشان کسانی بودند که توانستند توأمان هم پرچمدار صریح شعارها و آرمانهای انقلاب اسلامی باشند، هم به علت برخورداری ویژه از روحیه تواضع و نرمخویی با مردم، خود را در طرف مردم و تحول‌گرا و مدافع منافع مردم از ظلم ساختارها و مداخله‌ها و افراطی‌گر‌ی‌ها نشان دهند و رأی اعتمادِ بودن را از مردم عادی بگیرند؛ رأی اعتمادی که بعید می دانم در دفعات بعدی انتخابات هم کاندیداهای این دوره بتوانند کسب نمایند. https://eitaa.com/alimohammadi1389/1754 لینک قسمت اول: https://eitaa.com/alimohammadi1389/1753
🇮🇷هوالعزیزالجبّار🇮🇷 هفت نکته در مورد سفر پزشکیان به عراق مسعود پزشکیان در سفر به عراق به چهار نقطه مهم سفر کرد؛ بغداد، سلیمانیه، أربیل و بصره. در عرف سیاسی عراق، سلیمانیه و أربیل را یک کانون می‌دانند و به عبارتی باید گفت رئیس جمهور با سفر خود را از مرکز عراق شروع کرد، سپس به شمال رفت و از آنجا راهی جنوب این کشور شد. این اقدام پیام‌های مهمی داشت؛ 🔺️۱ - ایران تاکید کرد که مرکزیت عراق برایش مهم است و شمال و جنوب عراق را با هم می‌خواهد، شمال نمی‌تواند بخشی جدایی‌پذیر از عراق باشد. 🔺️۲- ایران پس از حملات سنگین چند سال گذشته به تروریست‌های چند ملیتی در شمال عراق، نیاز بود تا از سرکرده‌های استان شمالی دلجویی کند، به همین دلیل پزشکیان هم به سلیمانیه سفر کرد و هم به أربیل تا به آن‌ها یادآور شود که بهای دوستی، دوستی است و بهای دشمنی دشمنی؛ 🔺️۳- سفر به سلیمانیه تاکیدی بود بر اینکه ایران جامعیت یک‌جای أربیل را به رسمیت نمی‌شناسد. در واقع، این سفر اعتبار بخشیدن به اتحادیه میهنی کردستان و بالابردن جایگاه آن‌ها در سپهر سیاسی عراق بود. تصویری که بافل طالبانی با پزشکیان منتشر کرد، همین پیام را می‌رساند؛ 🔺️۴- ایران در این سفر بر موضوع امنیت و اجرایی کردن توافق امنیتی با بغداد و أربیل تاکید داشت. در دیدار رئیس جمهور ایران با نخست‌وزیر عراق، پزشکیان تأکید مؤکد داشت که هر گونه همکاری‌های اقتصادی در رهگذر احترام به امنیت دو کشور می‌گذرد. 🔺️۵- در واقع این سفر آخرین میخ را بر تابوت گروهک‌های تجزبه‌طلب چندملیتی در شمال عراق خواهد کوبید. اصرار ایران بر خلع‌سلاح، اخراج و راندن این تروریست‌های چندملیتی تجزیه‌طلب مزدور امریکا و رژیم صهیونیستی باعث شده تا بغداد برای تامین امنیت مرزها تحت فشار قرار بگیرد. 🔺️۶- اما نکته مهمی که باید به آن توجه و دقت کرد این بود که ایران مرکزیت بغداد، أربیل و بصره را در مرکز، شمال و جنوب عراق به رسمیت شناخت، پزشکیان با هیچ یک از مقامات اهل سنت عراق که چند هفته‌ای است دنبال تشکیل اقلیم سنی هستند و از حمایت امریکا، ترکیه و عربستان و امارات برخوردار هستند دیدار نکرد. این موضوع نشان می‌دهد که ایران به هیچ عنوان تاب تحمل چنین اقلیمی را در عراق ندارد و اجازه نخواهد داد بنیان فدرالیسمی که مقدمه جدایی‌‌طلبی در عراق است، گذاشته شود. 🔺️۷- نکته مهم دیگر این بود که پزشکیان با انتخاب عراق به عنوان نخستین مقصد خود در سفر خارجی، نشان داد که از یک رویکرد یکپارچه در کشور تبعیت می‌کند. این سفر قرار بود در خردادماه برگزار شود و شهید رئیسی و هیات دولت سیزدهم آن را انجام دهند. ✍️تحلیلگر: استاد کریم جعفری|اخبار سوریه آیدی کانال کشتی نوح @keshtie_nouh
‏نه بزرگنمایی نه کوچک‌انگاری نه تعلل نه شتاب‌زدگی ‎ @syjebraily
💠«أمّ المصائبِ ما»! 🔸 از مهمترین مؤلفه‌های کنشگری مکتبی، درک شرایط زمان و مکان است. این بایستهٔ خطیر، در سال‌های اخیر، به تأویل منویات جناحی و منافع حزبی رفته و در بخشی از نیروهای جبهه انقلاب، نوعی خطای راهبردی در إتّخاذ مواضع را رقم زده است. 🔸 پیشترها، دامن ابتلا به این بلیّه محدود بود. عمدهٔ افراد بی‌توجه به این مؤلفهٔ مهم، مدعیان عدالتخواهی بودند و سوگمندانه با جدیت، درجهت منویات کارفرما و تحقق اهداف پروژه می‌کوشیدند. 🔹سه‌چهار سال أخیر اما، تعصب جناحی _که معمولاً برخاسته از رویکردهای افراطی است_، دامنهٔ این خطای راهبردی را به طیف‌های بیشتری از انقلابیون، توسعه داد. ناگزیر، هرچه دامنهٔ نگاه نقطه‌ای _که فاقد هرگونه پیامدسنحی است_، گسترده‌تر شد، به اختلاف و افتراق در جبهه انقلاب نیز افزوده شد. و شد، آنچه نباید که برآیندش را در نتیجهٔ انتخابات ریاست جمهوری اخیر، لمس کردیم. 👈 از همین رو؛ کنشگران جبهه انقلاب را سیاستی دیگر باید؛ تحولی اندیشه شناختی که رویکردها را به صلاح(وفاق) نزدیک‌تر کند و رفتارها را رنگ و بوی مکتبی ببخشد: 🔻 باید، افراطی‌گری را تمرین کرد؛ 🔻 باید، نقطهٔ تمرکز دید را از جناحی خاص برداشت و مصالح جبهه انقلاب را دید؛ 🔻 باید، حتما از ولایتمداری گزینشی، پرهیز کرد؛ 🔻 باید، وضعیت جنگی را درک کرد و ایثار و ازخودگذشتن را مهمترین تکلیف مکتبی دانست؛ 🔻 باید، تحرکات منسجم دشمنان را فهمید و از تخریب سرمایه‌های نظام _حتی اگر هم جریان ما نباشند_ چشم پوشید؛ 🔻 باید، در پیشگاه شهیدان والامقام، مشق کنشگری در جبهه انقلاب کرد؛ 🔻 باید، از عینک دشمن‌شناسی، هرچه غبار نفسانی است، زدود؛ 🔻 باید دانش را ارج نهاد و کنشگری دانش‌بنیان در رویارویی با دشمن را آغاز نمود؛ 🔻 باید... آنچه گفته شد را کافی است با ذهنیتی مرور کنیم که؛ 🔻 به خاک و خون کشیدن نزدیک به پنجاه هزار انسان مسلمان در غزه و ضاخیه را دردمندانه تداعی کند؛ 🔻 جانکاه مادران شهدای جاویدالأثر را برای دوباره دیدنِ یوسف‌های دفاع مقدس را به یاد آوَرَد؛ 🔻 و بیانات امام‌راحل عظیم‌الشأن، خمینی کبیر را باز یاد آوَرَد؛ 🔻 استقامت و حضور همیشه در صحنهٔ ملت شریف را در سخت‌ترین بحران‌ها، بازخوانی کند؛ 🔻 ارجمند و بزرگ ایران اسلامی حتی در چشم دشمنانش، درست، درک کند؛ أللهم وفّقنا اما تُحبّ و تَرضی، و جنِّبنا عمّا لاتُحبّ... آمین! @smeh53 💠 میزبان جستجوگرتان‌هستیم. https://eitaa.com/negahh
💢 یمن هنوز مانده که بتوان به عدم توقفش حکم کرد!💢 در حاشیه یادداشت خوب «چرا یمن متوقف نمی‌شود؟» 🔹 یادداشت «چرا یمن متوقف نمی‌شود؟» از آقا مهدی افراز آنقدر خوب بود که نتوانستم بی‌خیال نقدش شوم. خداوند به زبان و بنان ایشان برکت روزافزون بدهد. 🤲 توصیه می‌کنم حتما یادداشت خوب ایشان را بخوانید. 🔹در سه بند، نقطه نظر خودم درباره این یادداشت را بیان می کنم: 1️⃣ یمن به لحاظ مرحله‌شناسی انقلابات در مرحله نهضتی خود است و نه مرحله ساخت‌یابی اجتماعی و تکامل اجتماعی. توجه به این نکته از آنرو حائز اهمیت است که نادیده گرفتن آن می‌تواند موجبات آدرس غلط درباره کیفیت پیشرفت عرصه‌های مختلف ایران امروز شود به این صورت که نوعی تمنای بازگشت به وضعیت ماقبل مدرن در آن تداعی شود. در حال حاضر می توان وضعیت کنونی یمن سرفراز و شجاع را با دوران نهضتی انقلاب اسلامی و تثبیت آن در بحبوحه‌ی هشت سال دفاع مقدس، در بین سالهای 55 تا 67 مقایسه نمود و متناظر دانست. دورانی که اتفاقا انقلاب اسلامی توانست در برابر تهاجم همه جانبه شرق و غرب دوام بیاورد و خود را به عنوان یک قدرت نوظهور جهانی و خارج از چارچوب قدرتهای شناخته شده مدرن، به رخ جهانیان بکشد. شاه بیت یادداشت آقای افراز در این یادداشت عبارتست از «سودای توسعه و قرارگیری در وضعیت ذهنی عقب ماندگی، مهم‌ترین امکان غرب برای تحمیل حکمرانی مطلوبش در کشورهای غیرغربی است. سیاست های توسعه پایدار، ابزارهای صورت‌بندی شده‌ای از ایدئولوژی آمریکایی برای کنترل رفتارها در جهان سوم است». بنده به تمامه با این گزاره راهبردی همراهم ولی باید توجه داشت که یمن هنوز راه نرفته زیاد دارد و در حال حاضر در دوگانه‌های سرنوشت‌ساز حرکت بر مدار توسعه مدرن و یا پیشرفت اسلامی یمنی، به موقعیت انتخاب و گزینش نرسیده است. 2️⃣ تاریخ صد و هفت ساله یمن از فروپاشی عثمانی در 1918 میلادی تاکنون هیچ شباهتی به تاریخ معاصر ایران از جنگهای ایران روس (1183 تا 1205 هـ .ش) تا اکنون ندارد. امتزاج پیچیده ملت و حکومت و نخبگان ایرانی با تمدن مدرن در دوره قاجار و به خصوص دوران مشروطه و همچنین تجربه استبداد مدرن پهلوی به هدف هدم تمامی سنتهای تاریخی، علمی و فرهنگی ایران در دوران پهلوی چیزی نیست که بتوان از آن انصراف داد و جامعه‎‌ای بیرون از این پیچیدگی را تمنا کرد. انقلاب اسلامی ایران را نیز باید پدیده‌ای به همین عمق و پیچیدگی فهم کرد که توانسته در جامعه‌ای به وقوع بپیوندد که برای مدرنیزاسیون آن بیش از دویست سال هزینه شده است. نهادینه شدن بروکراسی مدرن در اکثر عرصه های حیات اجتماعی و سیاسی مردم ایران و درگیری دو قرنی این جامعه با پدیده فناوریهای مدرن از سواره نظام و پیاده نظام دارالفنون گرفته تا ستادهای راهبری علوم شناختی و هوش مصنوعی امروزه، وضعیتی تاریخی برای ایران است که امکان انصراف از آن وجود ندارد و اگر اصلاحی باید صورت بگیرد که باید بگیرد و اگر تغییر ریلی از الگوهای توسعه مدرن به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باید اتفاق بیفتد که باید اتفاق بیفتد، احتمالا تصویرش و افقش غیر از چیزی است که برای یمن با جامعه‌ای قومیت‌پایه در این یادداشت تصویر شده است. 3️⃣ بر این اساس، اگر الگوی توسعه مدرن را صورت فرموله شده ایدئولوژی مدرن برای کشورهای جهان سوم به منظور انحلال هویت تاریخی فرهنگی آنها و تبدیل شدن به عضوی اقماری در هژمونی استکبار جهانی بدانیم، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ـ و نه الگوی اسلامی یمنی پیشرفت ـ ، طرحی برای عبور از میانه توسعه مدرن است، نه طرحی برای عبور از کرانه‌ی آن؛ آنطور که احتمالا الگوی اسلامی یمنی پیشرفت می‌تواند متضمن آن باشد. سختی کار در ایران نیز همین ایستادن بر روی مسئله‌های واقعی شکل‌دهی دولت اسلامی، در این تراکم درگیریِ دو قرنه بین جهان مدرن و جهان ایرانی اسلامی است. «دولت‌سازی اسلامی» و «نشاندن ایده مقاومتِ در مسیر حق، در دستگاه اداره و تمشیت امور در مقیاس ملی»، مرحله‌ کنونی انقلاب اسلامی است که با ایده‌های «نا دولت»/ «ماقبل دولت» نمی‌توان به آن پاسخ داد؛ هرچند که دولت مدرن نیز همانگونه که در یادداشت خوب «چرا یمن شکست نمی‌حورد»، به خوبی آمده است نیز با فراگیر کردن الگوهای توسعه مدرن به عنوان تنها راه رشد و تکامل جوامع در ذهن و عمل ملت‌ها و حکومت‌ها، هر مجالی برای طرح دیگر را منتفی کرده است و تا جامعه‌ای به مقام اعراض و کفر به آن بر نیاید، امکان حیات در نشئه‌ای معنوی را نخواهد داشت. https://eitaa.com/alimohammadi1389/1851